... بالای مشترک نیایش سحرگاهان در آیینهای میترایی، زردشتی و اسلامی است. از طرف دیگر شاید علت اینکه در بین ایرانیان به حضرت علی (ع) عشق و علاقه ویژه ای وجود داشته است، علاوه بر اخلاص بالا، مهربانی، عدم تبعیض ...
اتفاقا به همون اندازه که فرع مهمه اصل هم مهمه. چون طرز تفکر و ناخودآگاه ما رو تحت تاثیر قرار میده. و اینکه نویسنده هدفش از بیان این داستان اونم دقیقا به این شکلی که بیان کرده، چی بوده هم خیلی مهمه. من ...
درود برشما. بر سنگ گور محمدرضا میرزاده (عشقی) واقع در گورستان ابن بابویه هم این شعر او حک شده است: خاکم به سر زغصه به سر خاک اگر کنم خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم آوخ کلاه نیست وطن تا که از سرم برداشتند ...
مشکل ارزش داشتن یا نداشتن شاهنامه نیست..مشکل مسئولا هستن که این آثار فاخر رو به مردم نمیشناسونن ..اینطور آثار تو این مملک حکایت همون سیب سرخه دست آدم چلاق!!!
«شاهنامه و ملیت ایرانی» پس از سقوط دولت ساسانی سهچهار قرن مبارزهی ایرانیان برای بیرون راندن تازیان، گاه مانند قیام ابومسلم و بابک از اسفار و مرداویج کمابیش با شکست روبرو گردید و گاه به تشکیل حکومتهای ...
... های شاهنامه ساخته شود.امروز بچه های ایرانی داستان سیندرلا و جک و لوبیای سحرآمیز و ...را بهتر از داستان های ایرانی بلدند.اما می خواهم بگویم که هیچ فایده ای ندارد که ما دوهزارسال پیش تمدن و منشور حقوق بشر ...
... چون مولانا عبد العلی که دست صورت نگارش انگشت بر حرف تا می نهد و نوک کلک سحر آثارش جان به پیکر نگاشته دهد و مولانا ،معروف که ارقام خامه عنبر بارش در
عالم معرفت و خواجه محمود مجلد که صنعت خود را چنان به ...
... بلای ترا
تو از دریچه دل می روی و می آیی
ولی نمی شنود کس صدای پای ترا
غبار فقر و فنا توتیای چشمم کن
که خضر راه شوم چشمه ی بقای ترا
بر این مقرنس فیروزه تا ابد مسحور
ستاره سحری چشم سرمه سای ...
... عشق مجاز، جز با قرآن مأنوس نمی شود و مانند پیر و مراد و مرشدش - حافظ - خاطر پریشان را از زلال قرآن سیراب میکند.
شهریارا به بیاض سحر و زرخط شمع
که همه عشق خود از سرخط قرآن کردم
شهریار و سیاست
شهریار ...
... منبت و چوب کاری از تمام بلاد در آنجا بهتر و کاملتر است و الحق با وجود بی اسبابی از قاشق سازی و جعبه ومیز و صندلی و غیره سحر بل معجزه میکنند . وقتی قاشق افشوده خوری بزرگی دیدم کشکولی پنج مثقال وزن آن بود ...
... ملوك الطوایف وجود داشت . یکی از این دستجات اعيان لشکری و سحرانشين مغول و تری که امیر ارغونشاه از خاندان جانی قربانی و قبيله مغولی اوبراتها دررای آن قرار داشت ، طوغای تیمورخان را که از بازماندگان اونچی ...
... باری مسلمانی درآموز
در پایان همین مقاله است که عطار بار دیگر تکرار می کند که هر کسی شیطانی در سینه خویش دارد که همواره مست از آرزوی جادوی است و اگر این شیطان مسلمان گردد سحری که آدمی در پی آموختن آن ...
... ... زن مگر بشر نيست؟. در سال 1313 ترانه جاودان دیگری با صدای قمر، آهنگ مرتضی، نی داود و شعر ملک¬الشعرای بهار خوانده می شود به نام «مرغ سحر» در ماهور (بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ ... نغمه آزادی نوع بشر ...
... شکم خاک است آبستن جاویدان بس دیر همی زاید آبستن خاک آری دشوار بود زادن، نطفه سندن آسان اخوان که ز راه آيند آرند ره آوردی این قطعه ره آورد است از بهر دل اخوان بنگر که در این قطعه چه سحر همی راند مهتوک ...
... وطواط نویسنده حدائق السحر، حمیدالدین بلخی نویسنده مقامات حمیدی، اسماعیل گرگانی مولف ذخیره خوارزمشاهی (در طب) ظهور کردند. تازش مغول شعر پارسی در دوره مغول روی هم رفته متمایل به سادگی و روانی بود و اگر چه ...
... با پدرش از باغ مرداس یاد شده است: مر آن پادشاه را اندر سرای یکی بوستان بود بس دلگشای همیشه سحرگاه به باغ می رفت و در چشمه باغ سر و تن خود را می شست، جامه ای پاکیزه می پوشید و در باغ به نیایش می پرداخت: ...
... تأثیر شیرینی آن، یا سحر ادب و فرهنگ ملکوتی این زبان و لازم به تأكید است که این پدیده یعنی به فارسی شعر سرودن امیران غیر ایرانی در بسیاری از خاندان های مغولی و ترکی معمول بوده است. چنانچه خواجه حسن نثاری ...
... بعضی قهوه خانه های جنوب شهر رایج است.
اما در شب های ماه رمضان، مردم و خاصه پیشه وران تمام وقت خود را از بعد از افطار تا هنگام خوردن غذای سحر و خواندن نماز صبح در قهوه خانه میگذراندند و بیدار می نشستند. ...
... زلف دو تا گل میریخت زلف تو غرقه به گل بود و هر آنگاه که من
چون عروس چمنت بر سر و پا گل میریخت تو به مه خیره چو خوبان بهشتی و صبا
راستی تا سحر از شاخه چرا ...
... و استفاده از واژههای بیگانه، زبان فارسی را از دست دادهایم. چرا به جای «غلبه کردن» از «چیره شدن»، به جای «حقیقی» از «راستین»، به جای «سحر» از «سپیدهدم» و ... استفاده نمیکنیم. همچنین اینکه ما واژه ...
... و دردناكتر و فهمیدن آن برای بشریت نافعتر از آثاری است كه پومپئی از زیر خاكسترهای «وزو» به ما تقدیم كرده است...» ب : نمونه ی نثر حجازی «فردا سحر هنوز از آفتاب اثری نبود كه ما كنار رودخانه ایستاده بودیم ...
... از دور سپهر
شام در مستی، سحر در نعرهٔ مستانه باش
گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش
یا به چشم آرزو سیر رخ صیاد کن
یا به ...
... مهار سازد. اینك چندبیتی از آن قصیده رانقل می نمائیم:
بر سمرقند اگر بگذری ای باد سحر
نامه اهل خراسان ببر خاقان بر
نامه ای مطلع او رنج تن و آفت جان
نامه ای مقطع او درد دل و سوز جگر
نامه ای بر رقمش ...
... و.اوشاقو چاخادولار و گنه ده پهلسنه تیک دلر و سیمرغونگ.پرینن که سیمرغ گورسَدمیشده بیر دارو دوزدیلر که رودابَی درمان اِدّه و سحرنده هوشه گَلَنّن سُورا دده «غمنن رستم یچه » و بوی دیکه اوشاقونگ آدونو قویدولار ...
...
يک قوم دويدند و به مقصد نرسيدند
فرياد که در رهگذر آدم خاکي
بس دانه فشاندند و بسي دام تنيدند
همت طلب از باطن پيران سحرخيز
زيرا که يکي را ز دو عالم طلبيدند
زنهار مزن دست به ...
... سحر که اولدو.شاه سلم وشاه تور ایرجینگ.اتاقونا گدی لر اونو.تنگنا قویدولار که نچن سن که کوچکتری بیزدن بیگ تر تاج.قویمینگ باشویا وآما ایریج شاه دده که من تاج آ دوسان و خاور و چین و پادشالیگ ایسمرم سلطنت سیزیچه ...
... اندک بود و نتوانست متفقین را از تهاجم به ایران در 3 شهریور 1320 باز دارد . (7).
سحرگاه روز 25 اوت 1941 ( سوم شهریور 1320 ) درست یازده روز بعد از انتشار منشور آتلانتیک که طی آن چرچیل و روزولت آزادی و ...
... ذکر عشق تو ، شام و سحر کنم
بر بنیاد این پیمان نامه ی ننگین بنا بود تمامی امورات کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت گیرد که با مخالفت ها و ایستادگی میهن پرستان ایران از ...
... ذی الحجه 1211 موقع سحر هنگامی که آغا محمد خان در خواب بود او را کشتند و تاج و کمر و صندوقچه جواهرات گرانبهائی را که همیشه همراه خود داشت نزد صادق خان شقاقی از سرداران او بردند و معنی این حرکت این بود که ...
... علاقمند اولا خوب عواقب یوخیده وقورخو واریده وهامو گوجه تا سحر بیر یول گزیرلرده که بو مسئله ی حل ادللر تا بو که ....... . نیشابوری (زهرا مرادی نیا) ********************* 19 ******************** پس ایرج ...
... ای که در آئینه هستی بی ریا ای رخت شمع شبستان حضور ای نگاهت منتظر در کوه طور من در این آئینه منظر دیده ام آب و گل نی بلکه من زر دیده ام چهره ام یک نقطه ای از مهر توست هر چه در آئینه دیدم سحر ...
... گِرِفت و بعدِش تِ تاریکی سحر پیش ضحاک رفت و اَ اومدنِ فریدون خِبِرِش کِرد. شاه ضحاکم بعد اَ اِشنُفتِنِ حرفا کُندرُو در مورد کارا فریدون خودِ زِناش، هَمرا سپایی بِرا جنگ خودِ فریدون وَ را شد.اَ او وِرَم، ...
... بدو گفت خودم همه کارها را برایت میکنم .مرداس ،هرشب در تاریکی سحرگاه به باغش رفته و در آنجا نیایش میکرد .پس اهریمن چاهی عمیق بر سر راه او کند و روی چاه را پوشاند ،مرداس نیز در آن چاه افتاده و درگذشت .پس ...
... از آغاز تا اسلام.ترجمه محمد معین.تهران:انتشارات علمی و فرهنگی، 1364، ص 16 .
(12)کالج، مالکوم.پارتیان.ترجمه مسعود رجبنیاه.چاپ دوم.تهران:انتشارات سحر، 1357، ص 13 .
(13)آذری، علاء الدین."روابط ایران ...
... تمساح قبل از بلعیدن طعمه اش اشک دروغین می ریزد و به این ترتیب این ضرب المثل جهانی می شود ولی در سرزمین ایران ، گرگ را به خوبی می شناختند و می دانستند که این حیوان در هوای سرد سحرگاهان بر بالای تپه و در ...
آبشار سحر انگیز میلاش ” شاخص ترین، بزرگ ترین و زیباترین آبشار منطقه رحیم آباد است که در یک کیلومتری غرب روستای میلاش و در مسیر رودخانه میلاش قرارداشته و از کوه بندبن سرچشمه می گیرد و درارتفاع 800 متری ...
... دیگر مثل هر نقطه گردشگری از صنایع دستی و سوغات مانند چادرشب، ایزار یا سفرنان، کرباس، صوف یا چهار نالی، جاجیم بافی، موج بافی و... بهره برده است. برای رسیدن به این دره سحرآمیز از تهران یا مقاصد دیگر به ...
... فرخزاد از چاپ درآمد، در همان ابتدای آن شعری بود یعنی بریدهای از یک شعر مندرج در کتاب که حکم تقدیمنامة مجموعه را داشت:
همة هستی من آیة تاریکی است
که تو را در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتنها و ...
... ماندهاي بي پناه را كه گرفتار خشم مردي خودخواه و مغرور شده بود، به خانه خود برد واز او به گرمي پذيرايي كرد، فرداي آن روز چشمش بينا شد. شب از نرگسش، قطره چندي چكيد سحر ديده بركرد و عالم بديد(1494) ...
... پری پیکرست، سلام مرا به مادرم رسانید و بگویید جگرگوشهات به دنبال جانان به سرزمین ختا رفت.» ملکزاده با همزاد خویش «بهزاد» روانه گشت در حالی که بیقرار بود و چون مرغ سحر میخروشید. پس از طی راه دراز به ...
... زین خانه بیرون ببینی سحربازیهای گردون از این آرامگه وقتی کنی یاد که آبش برده خاک و باد بنیاد نهای تا زاشیان امن دلتنگ نه از چوبت گزند آید، نه از سنگ مرا در دامها بسیار بستند ز بالم کودکان پرها شکستند ...
بلبلی گفت سحر با گل سرخ کاین همه خار بگرد تو چراست؟ گل خوشبوی و نکویی چو تو را همنشین بودن با خار خطاست هرکه پیوند تو جوید، خوار است هرکه نزدیک تو آید، رسواست حاجب قصر تو، هر روز خسی است به سر ...
...
چون گوی عاج در خم چوگان آبنوس
سحر است کمان ابروانت
پیوسته کشیده تا بناگوش
نازک بدنی که می نگنجد
در زیر قبا چو غنچه در پوست
گفتار خوش و لبان باریک
ما اطیبُ فاکَ خَلِّ باریک
چون می گذری بگو ...
... باد جام شما خورشيد شب سرد دلا ديدي که خورشيد از شب سرد چو آتش سر ز خاکستر برآورد زمين و آسمان گلرنگ و گلگون جهان دشت شقايق گشت از اين خون نگر تا اين شب خونين سحر کرد چه خنجرها که از دلها گذر کرد ...
... سحرآميزِ حافظ در ميان غيرايرانيان نيز شگفتانگيز و باور نکردني است و شمارِ مشتاقان و دلبستگان او بسيار. از زمره شاخصترين و پرشورترين شيفتگان حافظ در اروپا ميتوان از يوهان گوته ـ شاعر، داستاننويس، ...
... انجام شد. سحرگاه روز هشتم مهر59 آب زیادی میان نیروهای زرهی دشمن و شهر اهواز حایل شده بود. این امر در جلوگیری از سقوط اهواز، نقش موثری داشت. در جناح شمالی این جبهه نیز ارتش متجاوز برابر پایداری سرسختانهی ...
... سحر آورد ز كیپا و ببرد آب هر طِیب كه در طبله عطّاری هست آن كه مَنعَم كند از عشق ثِرید پاچه تا به خوردش ندهم بر منش انكاری هست غالب ظنّ من آن است كه اسراری هست میل بسحاق به این اطعمه بیسرّی نیست ...
... فیه ما فیهومجالس و مکاتبات او هم برجای مانده است. زیبایی و طراوت اشعار، همراه با مضامین عالی،، بهویژه در برخی از آنها،سحرانگیز مینماید: روزهافکر مناین است وهمه شب سخنمکه چرا ...
... این روستا پرمحصول هستند و سالانه مقدار زیادی گردو از این منطقه به شهرها و استانهای مجاور صادر میشود.
انبوه درختان گردو و سپیدار در این روستا جاذبههای سحرآمیزی را بهوجود آوردهاند که هر رهگذری را ...
... همه بستانها چمن چمن گل بنگر، به هر گلی شور دگر دهد به گل جلوه نو، نفس نفس مهر سحر وطنم تو به سازه مهر پیوسته بمان که به دامن تو نرسد گردی زخزان تو بخوان که شنیده زمان آواز تو را تو ببر به تمام جهان پیغام ...