در روزگاران دور که بشر تازه یکجا نشین شده بود، شهری اسرار آمیز، پر از عجایب و شگفتیهای گوناگون در سیستان پدید آمد که به گفتهی باستانشناسان به لحاظ بافت شهری، جمعیت، برنامه ریزی شهری و ... اولین شهر جهان بود. شهر سوخته و تمدن هوشمند و خلاق آن با بیش از 5000 سال پیشینه و قدمت، بهعنوان بزرگترین استقرار شهرنشینی در نیمهی شرقی فلات ایران، نمونهای منحصر به فرد و حکایتگر واقعی علم، صنعت و فرهنگ گذشتههای دور این مرز و بوم میباشد.
شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه ی جاده زابل - زاهدان جای گرفته است. این شهر در ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره میان سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند. محوطه باستانی شهر سوخته در هزاره دوم و سوم قبل از میلاد، توسط مهاجرانی كه از چهار گوشه به آن مهاجرت كردهاند، بنا شده است.سند یا کتیبه ای که نام واقعی و قدیمی این شهر را مشخص کند هنوز به دست نیامده و به دلیل آتش سوزی در دو دوره زمانی بین سال های 3200 تا 2750 قبل از میلاد «شهر سوخته» نامیده می شود.«کلنل بیت» یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او «سر اورل- اشتین» با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات مفیدی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از او شهر سوخته توسط باستانشناسان ایتالیایی به سرپرستی«مارتیسو توزی» از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت.شهر سوخته دارای تشکیلات مرتب و منظمی بوده و از بعد سازماندهی اجتماعی نیز جزو شهرهای پیشرفتهی زمان خود بوده است. وجود نظام مرتب و منظم آبرسانی و تخلیهی فاضلاب، دانش پزشکی پیشرفته و صدها عامل دیگر بر اهمیت این منطقه افزوده است. گروهی از پژوهندگان علت نام گذاری این شهر با نام سوخته را ، آتش گرفتن و سوختن این شهر در شمار آورده اند و گروهی دیگر بر این باورند که این شهر نسوخته است و تنها به دلیل وجود خاکستر بر روی اجساد باقی مانده در آن بدان لقب سوخته داده اند .
این شهر از نادرترین شهرهای باستانی است که در آن، زنان عهده دار امور مالی خانوادهشان بودهاند.بر مبنای یافتههای باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان میدهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخشهای مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپههای متوالی و چسبیده به هم واقع شده اند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است.شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاریهای فصل های گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر سوخته و وجود کارگاههای صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده میکرده اند. در شهر سوخته انواع سفالینهها و ظروف سنگی، معرق کاری،انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجاست. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگو قلاب ماهیگیری در شهر سوخته به دست آمده و مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاقهای اطراف هامون سبد و حصیر میبافتند و از این نیها برای درست کردن سقف هم استفاده میکردند. صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر مشاغل مردمان شهر سوخته بوده است. شهر سوخته بدون شک جز شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده است. اینک به برخی از این کشفیات و پیشرفت های شگفت انگیز اشاره می کنیم:
نخستین چشم مصنوعی جهان
برای نخستین بار در شهر سوخته یك چشم مصنوعی متعلق به 4800 سال پیش كشف شد. این چشم مصنوعی متعلق به زنی 25 تا 30ساله بوده که در یکی از گور های شهر سوخته مدفون شده بوده است.جمجمه زن صاحب چشم مصنوعی شهر سوخته چشم مصنوعی روی جمجمه او دیده میشود.
چشم مصنوعی یافت شده در چشم چپ او کار گذاشته شده و با وجود گذشت زمان نزدیک به 4500 سال از ساخته شدن آن هنوز سالم است.جنس این چشم مصنوعی یافت شده هنوز بطور کامل مشخص نشده است اما به نظر می رسد در ساخت آن از قیر طبیعی مخلوط به نوعی چربی جانوری استفاده شده است.در روی این چشم مصنوعی ریزترین مویرگهای داخل چشم توسط مفتولهای طلایی به قطر كمتر از نیم میلیمتری طراحی شدهاند. مردمك این چشم در وسط طراحی شده و تعدادی خطوط موازی كه تقریباً یك لوزی را تشكیل میدهند در پیرامون مردمك دیده میشود.سرپرست گروه باستان شناسي شهرسوخته سيد منصور سيد سجادي :براي نخستين بار در شهر سوخته يک چشم مصنوعي پيدا شد . مطالعات اوليه نشان داده اند که چشم چپ زن تنومند مدفون در قبر شماره 6705 مصنوعي بودهاست . همين مطالعات نشان مي دهند که زير طاق ابروي زن مذکور آثار آبسه ديده مي شود. به علت طول زمان زيادي که بخش زيرين اين چشم مصنوعي با پلک چشم در تماس بوده است آثار ارگانيکي پلک چشم نيز در روي آن مشهوداست . جنس و ماده اي که چشم مذکور با آن ساخته شده است هنوز به دقت روشن نشده و تشخيص آن به آزمايشهاي بعدي موکول شده است اما به نظر مي رسد که چشم مزبور از جنس قير طبيعي که با نوعي چربي جانوري مخلوط شده است ساخته شده است . در روي اين چشم مصنوعي ريز ترين مويرگهاي داخل کره چشم توسط مفتول هاي طلايي به قطر کمتر از نيم ميلي متر طراحي شده اند مردمک چشم در وسط طراحي شده و جز از آن تعدادي خطوط موازي که تقریباً يک لوزي را تشکيل مي دهدند درپيرامون مردمک ديده مي شود از دو سوراخ جانبي واقع در دو سوي اين چشم مصنوعي جهت نگهداري و اتصال آن به حدقه چشم استفاده مي شده است . بررسي هاي انسان شناسانه نشانداده که به احتمال بسيار زياد زن مزبور داراي سني بين 25 تا 30 سال بوده و دو رگه (سياه و سفيد) بوده است . اشياء پيدا شده در اين قبر دو قسمتي عبارت بوده اند از ظرفهاي سفالي ، مهرهاي تزييني ، يک کيسه جرمي و يک آينه مفرقي . قدمت اين قبر و چشم مصنوعي به حدود 2800 سال بيش ازميلاد و 4800 سال پيش از اين مي رسد . مطالعه جهت دستيابي به اطلاعات بيشتر در اين مورد چشم و اسکلت ادامه دارد.
جراحی مغز در شهر سوخته
یکی شگفتانگیزترین یافتههای این شهر، پیدایی نشانههای کهنترین جراحی مغز در شهر سوخته است. جمجمهای از دختر دوازده یا سیزده ساله که در 4800 سالپیش، پزشکان آن دیار برای درمان بیماری هیدروسفالی (جمع شدن مایع درجمجمه) بخشی از استخوان جمجمه او را برداشته و جراحی کردند که مدتها بعد از این عمل زنده مانده است.
اسكلت كامل پيدا شده از يك دختر 14 ساله كه مورد جراحي مغز قرار گرقته است...چهره اين دختر توسط اندام شناسان باستان شناس در تصوير فوق باز سازي شده است.
جراحی مغز شهرسوخته محل كشف اسكلتهاي مورد جراحي قرار گرفته به همراه وسایل زینتی و چندکوزه
خط کش 5 هزار ساله ی شهر سوخته
در طی کاوش های انجام گرفته در شهر سوخته یک خط کش ساخته شده از چوب آبنوس کشف شد. دکتر سید منصور سید سجادی، سرپرست هیات باستانشناسی شهر سوخته درباره خط کش کشف شده گفت: این خط کش به طول 10 سانتیمتر با دقت نیم میلیمتری و از جنس چوب آبنوس است. کشف خط کش در شهر سوخته زابل نشانگر این است که ساکنان این شهر باستانی دارای پیشرفت های زیادی در زمینه علم ریاضیات بوده اند.
قدیمی ترین تخته نرد جهان در شهر سوخته
از گور باستانی موسوم به شماره 761 کهن ترین تخته نرد جهان به همراه 60مهره ی آن در شهر سوخته پیدا شد. این تخته نرد بسیار قدیمی تر از تخته نردی است که در گورستان سلطنتی «اور» در بین النهرین پیدا شده بود.
تاس های بازی كشف شده به همراه تخته نرد در شهر سوخته
این تخته نرد از چوب آبنوس و به شکل مستطیل است. روی این تخته نرد، ماری که ۲۰ بار به دور خود حلقه زده و دمش را در دهان گرفته، نقش بسته است. این تخته نرد ۲۰ خانه بازی و ۶۰ مهره دارد. مهره ها که در یک ظرف سفالی در کنار تخت نرد قرار داشتند از سنگ های رایج در شهر سوخته یعنی از لاجورد، عقیق و فیروزه است.
نخستین انیمیشن جهان در شهر سوخته سیستان
باستان شناسان هنگام کاوش در گوری 5 هزار ساله جامی را پیدا کردند که نقش یک بز همراه با یک درخت روی آن دیده می شود. آن ها پس از بررسی این شی دریافتند نقش موجود بر آن برخلاف دیگر آثار به دست آمده از محوطههای تاریخی شهر سوخته، تکراری هدفمند دارد، به گونهای که حرکت بز به سوی درخت را نشان می دهد. هنرمندی که جام سفالین را بوم نقاشی خود قرار داده، توانسته است در 5 حرکت، بزی را طراحی كند كه به سمت درخت حركتو از برگ آن تغذیه می کند.
باستانشناسان با نزدیک كردن این تصاویر به یكدیگر موفق شدند نمونهای ازیك تصویر متحرك را در قالب یك فیلم 20 ثانیهای به دست آورند.
سرپرست تیم كاوش در شهر سوخته درباره كشف اخیر خود گفت: «حركت بز به سوی درخت و تغذیه او از برگ درختان در 5 حركت مصور شده است. در این تصاویر نه تنها بز به سمت درخت حركت میكند، بلكه جهش وی و پریدن بز روی برگ درختان كاملا دیده میشود.»
به گفته این باستانشناس، بز از جمله حیواناتی است كه در رسیدن به ارتفاعات تبحر داشته و میتواند با یك حركت جهشی به سمت بالا حركت كند. هنرمن دنقاش شهر سوختهای، با دقت و زبردستی موفق به تصویر كردن جهش این بزشده است.
از این جام برای نوشیدن استفاده میشده است. ارتفاع این جام 10 سانتیمتر است و روی یك پایه استوار شده است «سجادی» درباره منحصر به فرد بودن این تصاویر در دنیای باستانی گفت: «تاكنون در دورههای پیش از تاریخی چنین تصاویری دیده نشده و ما برای اولین بار به این تصویر در شهر سوخته برخورد كردهایم. در بسیاری از ظروف، اشكالی را میبینیم كه تنها تكرار شدهاند، اما حركتی در آنها دیده نمیشود. تحقیقات ما نشان داده است كه این نقش، قدیمیترین ایده مردمان باستان برای ارایه «تصویر متحرك» و به تعبیر امروزی «انیمیشن» است.»
از دیگر اشیای مهم از میان هزاران شی یافت شده، میتوان از سفال با امضای سفالگر بر روی آن، چکش، سوزن، شهرکهای مسکونی و ساختمانهای همهگانی همچون آپارتمان، بذر خربزه، حبوبات، ماهی خشک کرده، برنج، زیره، کورههای سفالگری، کورههای ذوب فلزات، دکمه، تبر، بندکفش، قلاب، شانه سر، طناب، سبد، گل مو، قابهای چوبی، کفش، کمربند و ... نام برد.
گورستان شهر سوخته
لوح حسابداری شهر سوخته
این لوح ۱۱ سانتیمتر درازا و ۷ سانتیمتر پهنا دارد و دارای دو گونه نشانه است. یکی از نشانه ها خطوطیاند که نشانگر نوع کالای فرستاده شده ی همراهِ لوح است و دیگری سلسله شکلهای مستطیلی عمقدار و باریکی است که نشان از تعداد و مقدار کالای ارسالشده دارد .
مهمترین نکته در ساختار این لوح اثر مُهر استوانهای ارسال کننده روی جلد خام قدیمی آن است که در واقع به مثابه ی امضای امروز ما برای تایید بوده است.این لوح در عمق چهارمتری اتاق شماره ۲۷ منطقه مسکونیِ محوطه شهر سوخته پیدا شده است که متعلق به ۲۹۰۰ سال پیش از میلاد است.
در کتاب شهر سوخته نوشته ی منصور سیدسجادی چنین آمده است :
شهر سوخته ی سیستان ، شهر زنده ی هنر، خرد، دانش و صنعت انسان ایران زمین است. شهر رستم زال، سهراب دلاور، اسفندیار رویین تن، گرشاسپ اژدهاکش، کیخسرو و سیاوش، یعقوب عیار، و شهر حماسه ها و داستانهای تاریخی ایران زمین، شهری که بنا بر روایت های ایرانی، بنیاد و پایه نخستین گفتار نیک، پند و نیک و کردار نیک از آن سرچشمه گرفته است. شهر پیام مهر، شهر هنر و شهری که رزمگاه و خاستگه دلیران بود اما در نام و نشان آن نشانی از کشتار و جور و اجحاف دیده نشده، بلکه به خاستگاه عیاران و دلاوران شهرت یافته است. شهری که اسطوره برتری تمدن میانرودان (بین النهرین) را در هم شکست، شهر هزاران رمز و راز ناگشوده. اما به راستی این شهر كجاست، و در تاریخ این سرزمین چه جایگاهی دارد؟ مردم آنچه کسانی بودند و چه دستاوردهایی را به جامعه انسانی عرضه داشتند؟
گذشته از آن که در سفرنامه های سیاحان اروپایی آگاهی های پراکنده ای درباره منطقه های باستانی شهر سوخته وجود دارد، اما نخستین پژوهش علمی باستان شناختی به معنای نوین در شهر سوخته، حدود یکصد سال پیش توسط سر اورل اشتين، باستان شناس مجار - انگلیسی با کاوش تعداد محدودی گمانه آزمایشی انجام گرفت (1937 ,Stein). در نیمه نخست دهه ۱۹۶۰، گروه باستان شناسان مؤسسه ایزمئو به سرپرستی ماريتسيو توزی و مارچلو پیپرنو کار کاوش در این محل را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به کار خود پایان داد.از سال ۱۳۷۹ گروه باستان شناسان ایرانی سازمان میراث فرهنگی کشور، کار کاوش و پژوهش را دوباره در این محوطه آغاز کرد. این گروه در آغاز، کارخود را در بخش گورستان شهر متمرکز کرد و بعد از دو سال کاوش، کار و کاوش در سال ۱۳۷۹ ابتدا به منطقه یادمانی گسترش داده شد و سپس در سال۱۳۸۰ گمانه هایی در بخش مسکونی کاوش شد. سرانجام در سال ۱۳۸۱ بخش صنعتی شهر نیز مورد بررسی و کاوش قرار گرفت.
سرآغاز آگاهی ها از زندگی شهری در شهر سوخته به عصر مفرغ (هزاره چهارم پیش از میلاد) می رسد که انسان از فلزات برای ساخت ابزارهای مورد نیاز خود بهره برد. مجموع پژوهش ها نشان می دهد که جغرافيا عامل مؤثر در پیدایش، تکوین و نابودی این تمدن بوده است. اما و در اوج شکوفایی آثار مادی و فرهنگی کم نظیری در شهر سوخته پدید آمده است. کاوش های انجام شده در گورستان نیز انواع شیوه های تدفین را مشخص کرده است. مجموع این آگاهی ها نشان دهنده آن است که از حدود ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد تا حدود ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد یعنی در طی ۱۶۰۰ سال چهار مرحله کلی در زندگی شهری این منطقه پدید آمده که در ۱۱ مرحله از کاوشها طبقه بندی شده اند.
نگارنده بر این باور است که نتایج کاوشها و پژوهش های علمی باستان شناختی نباید تنها در قالب گزارش هایی برای اظهار نظر کارشناسان و متخصصان این حوزه علمی نوشته شود، بلکه لازم است نتایج این گونه پژوهش ها با زبانی روان و ساده و در عین حال با رعایت همه موازین علمی به جامعه غیرمتخصص نیز ارائه شود تا افراد با گذشته درخشان خود آشنا شوند.
..........
همچنین بخوانید » چرا به شهر سوخته ، شهر "سوخته" می گویند ؟
دیدگاهها
با سپاس
تازه فعلا که اکثر اثار باستانی ها عمدا داره خراب می شه که مردم یادشون بره کی بودن!!حتی تاریخ هم داره حذف و تحریف می شه!!حیف این تمدن نیست که حالا دارن یه مشت ادم بی فکر خرابش می کنن؟
لطفا نظرم رو ثبت کنین
واقعا باعث افتخار ماست.
ولی اونا گذشته ما هستتند. ما الان چی داریم؟
ولی حیف که دیگه اثاری از اون فرهنگ تمدن تو جامعمون نمونده.....
ولی حیف که روی دیوارهاش یادگاری نوشتن!
این نوع تاریخ نشون می ده که ما در گذشته های خیلی دور پیشرفته بودیم.
من در مورد شهر میستایا اطلاعات می خوام. کی چیزی می دونه
و تکان دهنده
:roll:
عالی بود
به امید اونروز که با شناخت تمدنمون و گذشتمون ,آینده ای درخور این مرزوبوم رو رقم بزنیم
سیستان برگ زرینی از تمدن ایرانه امیدوارم برای شناخت اون و تمدنش تلاش بیشتری بشه
دکتر ریچاردفرای باستان شناس آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد که درست 61 سال پیش یعنی آذرماه1330 ازسیستان بازدید داشته اونجا رو بهشت باستان شناسان لقب داده
با سپاس
ممنونم از مطالب جالبتون
در جواب بعضی دوستان باید بگم که طبق تحقیقات اخیر در دانشگاه انگلستان بر روی DNAخیلی از ایرانیها ,نشان داده که اینطور نیست که همه ما از نژاد آریایی باشیم بلکه قبل از ورود آریائیان نقاط مختلف ایران دارای تمدنها و مردمان بومی بوده که آثار اونهادر نقاط مختلف ایران هویداست از جمله شهرسوخته
وتحقیقات نشون میده که پس از آمیختن با آریائیان تنها در 30 تا 40 درصد از ژنوم اونها نژاد آریائی رخنه کرده و این بدین معنا نیست که بومیان ایران که قبل از آریائیان در ایران بودند ایرانی نیستند بلکه اصالت ایرانی بودن اونها بیشتره
مرسی
در سیستان با مرکزیت شهر زابل آثار باستانی دیکه ای هم هست که به همین اندازه جالبه
از جمله آثار کوه خواجه و دریاچه هامون که در اوستا به کرات ازشون بانام مقدس یاد شده چراکه محل نگهداری نطفه زرتشت و ظهورمجددش بهراه سوشیانتها از اونجا ذکر شده,
همچنین آثار دهانه غلامان(دوران هخامنشی),قله سام(هخامنشی-اشکانی) و آسبادها(سیستان رو زادگاه آسبادها در جهان میدونند)
,آتشکده کرکوی و آتشکده کله کنگ, تپه طالب خان(4500سال پیش) ,قلعه رستم,و...
و بزرگانی چون رستم , سورنا(سردار رشید سپاه ایران در عهد اشکانی که بر رومیان پیروز شد),یعقوب لیث که به سلطه اعراب بر ایران پایان داد و زبان پارسی رو حفظ کردو...
امیدکه سیستان بیشتر شناخته بشه
بهروز باشید
امیدکه همه رفتارنیک-کردارنیک وگفتار نیک رو سرمشقمون کنیم
وجالبه که بدونیم زرتشت نخستین سروده هاش رو از سیستان شروع کرد وسیستان یازدهمین سرزمینیه که اهورامزدا آفرید وکوه خواجه یا کوه خدا یا همون اوشیدا مکان گفتگو و نیایش زرتشت با ایزد بوده
وآیین زرتشت از سیستان شروع و به نواحی دیگر ایران و دنیای باستان گسترش پیدا کرده
ایزد پاک نگاهبانتان
تانکس
خدمت اون دوستمون که خودشو سربازکوروش معرفی کرده ومتاسفانه اطلاعات کمی داشته باید بگم که کوروش کبیر به مردم سیستان لقب انصار داده وبهترین سربازان سپاه ایران در زمان هخامنشی و اشکانی وساسانی برای بقای ایران از سیستان بودندکه نمونه بارز اونها سورنا ی که فرمانده امپراطوری ایران در دوره اشکانی وزمان اشک سیزدهم بوده که کراسوس رومی وسپاهش رو شکست داد
ودرکتیبه داریوش درتخت جمشید ونقش رستم و...از سیستانیان یادشده که اونزمان نامش زرنگ بوده
سیستانیان در طول تاریخ پیش از اسلام وپس از اون(یعقوب لیث صفاری) برای دفاع از ایران و زبان پارسی زحمات زیادی کشیدند
گرچه قسمتی ازسیستان درعهدنامه پاریس وتوسط انگلیسیهاازایران جدا وبه افغانستان واگذار شد
مرسی
مطالب در رابطه با شهر سوخته زیاد مطرح شده ولی هیچ جا مطلبی کاملتر و مستندتر از این مطالب ندیدم. مخصوصا از آقای دکتر رئوفی که در این زمینه فعالیت بسیاری داشتند ممنونم. و امیدوارم حالا که شهرسوخته در سازمان جهانی یونسکو ثبت جهانی شده بازدید کننده های زیادی داشته باشه.و جایگاه خودش رو به عنوان یکی از بزرگترین جاذبه های توریستی منطقه سیستان پیدا کنه.به امید آنروز
موفق باشید
چقدر خوبه که هموطنامون بجای اینکه از تمدن مصر و چین مثال بزنن و خیلی مواقع اشتباه هم هست به ایران خودمون توجه کنن البته تقصیری ندارن چون خیلی معرفی نشده و افرادی مثل شما این مشکل رو حل میکنید
بعنوان مثال پانته آ (که به شخصیتش هم احترام میذارم) تو برنامه من وتو پلاس داشت از تاریخچه آرایش کردن صحبت میکرد و اونرو به مصریها و 2000 سال قبل میلاد نسبت داد در حالیکه توی شهرسوخته 3200 سال قبل میلاد لوازم آرایش مثل سرمه دان آینه و شانه پیدا کردن یا اینکه توبرنامه فرازمینیها از فیلمهای خارجی کشورهای دیگه استفاده میشه درصورتی که باز خیلیها تمدن شهرسوخته رو هم فرازمینی میدونستن و...
بهرحال سپاس از شما مهرورزان ایراندوست
حالا که از طرف آقا امین صحبت از برده ها شد و موضوع اصلی که شهرسوخته سیستان هست و تشکر و تایید صحبتاش ,جالبه که بدونیم اسپارتاکوس که قهرمان نبرد بردگان بود وعلیه برده داری قیام کرد توسط کراسوس کشته شد وبه همراه 6000 نفر دیگه به صلیب کشیده شد ولی کراسوس فرمانده رومی در جنگ حران در دوره اشکانیان از سپاه ایران به فرماندهی سورنا سردار رشید سپاه ایران شکست خورد و سورنا که از خاندان سورن در سیستان بود ضمن شکست رومیان ,انتقام اسپارتاکوس رو هم که برای آزادی برده ها جنگید رو گرفت
با سپاس آباد باد ایران
در جواب BMW باید بگم اون منطقه بخاطر رسوب لایه های نمک که حدود 2 تا 3 متر روی استخونها رو گرفته بوده باعث حفظ اونها شده وگرنه زودتر از اینها میپوسید
شما همون منبعی که آدرس میدی و نمی خونی رو بخون http://en.wikipedia.org/wiki/Iranian_peoples
مردم ایرانی بین 130-180 میلیون نفر هستند که ربطی به مرزهای فعلی ایران ندارند چون بعضی از اقوام هموطن مثل عرب ها و ترک و ترکمنهای ایران جزو این لیستند و افراد بسیاری هم در خارج از این مرزها ایرانی هستند. واقعا برای شما و سواد اندکتون متاسفم، گرچه از کسانی که بدخواه ایران وایرانی هستند بیشتر از این انتظار نمیره
به قول سعدی:
همت بلند دار که مردان روزگار
از همت بلند به جایی رسیده اند.
و به قول کوروش:
خداوند این کشور را از دشمن (جنگ) از خشکسالی واز دروغ محفوظ دارد
به جای اینکه دنبال مسائلی باشید که بین اقوام ایران تفرقه بندازه همت کنید مردانگری کنید تلاش کنید و پشتکار داشته باشید و از دروغ پرهیز کنید.سازنده باشید نه مخرب.
اون وقته که ایران تبدیل میشه به ایران.
ما همه ایرانی هسیم بیخودی بحث نکنین همه قشرهای ما تو ساختن تمدن ایران باستان دخالت داشتن.کرد ولرو بلوچ نداره. اگه استعمارگرا و فضولا ویه سری ادمای وطن فروش غربزده تو امور داخلی ایران دخالت نمیکردن و باعث این همه جنگ و عقب موندگی نمیشدن ما بازم همون ادمای پیشرفته و مدرن ویا حتی خیلی بهتر از ایران باستان بودیم.شماهم عوض اینکه اینجا دعوا راه بندازین عقلا و فکراتونو رو هم بذارین تا یه ابرایران بسازیم.انقدم به این مسئولین سرکوفت نزنین درسته کمکاری میکنن ولی شما چه کاره این.وایسادین دست رو دست گذاشتین که اونا براتون علم و تکنولوزی بیارن.من که خیلی تو فکر افتخاری برای ایران شدنم.بوس
1-در اثر قرار یک لایه رسوبی محکم روی این شهر باستانی تقریبا تمام آثار موجود در ان از جمله استخوانها سالم بوده و در نتیجه به این شهر بهشت باستان شناسان می گویند
2-اقوام ساکن در این منطقه در 5 هزار سال پیش ذاتا قوی هیکل بوده اینکه چشم مصنوعی مربوط به فردی افریقایی است صحت ندارد زنده باد ایران
دوست گرامی اون شهر تمیشهکه شما میگید ساخته شده در بعد از حمله اعراب بوده و بر گرفته اسم قدیم شهرستان بهشهر بوده هست؛همانطور که در ویکی پدیا و تاریخ طبری گفته شده تمیشه شهری بوده در نزدیکی ساری
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D8%B4%D9%87%D8%B1
خیلی هم خوب می دونند. برای این که به ما تلقین ( ببخشید املای این کلمه رو بلد نبودم )کنند بهترند به روی خودشان نمی آورند
مشکلات اقتصادی جامعه و مردم،از عوامل مهم دوری و جدایی ملت ایران از تاریخ و شناخت گذشته های پر افتخارشان است.کس نخارد پشت من،جز ناخن انگشت من.
ترک و لر و فارس و بلوچ و مازنی و سیستانی و بختیاری و گیلک و کرد و گرجی و ترکمن و ازبک و تاجیک و آذری و ارمنی و عرب و آشوری و تات و کلیمی و بهایی و کولی های ایران،و ...همه و همه فرزندان و اعضای پیکر بزرگ ایران هستند.و هیچ باد تفرقه انگیزی نمی تواند فرزندان سرزمین جاوید را از هم جا کند.
جان نثار و فدای همه ی مردم ایران بزرگ، مهدی نوری.بندر عباس
ازتون متشکرم.
من اهل تهرانم.بنا به اتفاق جایی اومدم که نمیدونستم کجاست و البته خیلی هم تلاش کردم که برم اما نرفتم...خاک دامنگیری داره و من واقعا اینجا رو دوست دارم چون یکی از بهترین و شاید هم بهترین اتفاق زندگیم اینجا افتاد...اینج یعنی زابل...مرکز سیستان...همون جایی که تو شاهنامه زیاد ازش اسم برده شده...همون جایی که اولین شهر دنیا بوده...همون جایی که اولین چشم مصنوعی توش ساخته شده واولین جراحی مغز توش انجام شده...اما حالا کجاست؟؟؟؟؟...حالا چه وضعی داره؟؟؟؟اینقدر اطلاع رسانی ضعیفی وجود داره که حتی مردم خودشم راجع به این بنای عظیم تاریخی زیاد نمی دونن....جایی که فقر توش بیداد میکنه...با وجوی گرمای 50 و بالاتر تابستوناش و باد های 120روزه شنش...جایی که مردمش همه از مشکلات تنفسی رنج می برند...جایی که امکانات پزشکی در حد صفرهه ....واقعا مشکل کجاست؟؟؟ما ایرانی هستیم وافعا؟؟؟
و خیلی جای تفکر داشت که واقعا این پیشرفت ها از کجا بوده به نظر من اینها با اجنه در ارتباط بودن و همه ی این علوم رو به نوعی از اونهاهم دریافت میکردن و نظر من بر این هست که اینا از بس جن پرستی میکردن و کشفی که انجام دادن و دیدن اینها برای خدایانشون قربونی انسان میدادند و اگر کمی هم با تیز هوشی حرفهای استاد رائفی پور رو تطبیق بدیم می فهمیم که اینها جن پرست بودنو نمیدونم شاید هم بخاطر این کارا دچار عداب شدن و از بین رفتن این نظر شخصی من بود بای
این سرزمین افتخارات بزرگی در خود دارد اما این افتخارات متعلق به قشر معدودی نیست ما به همه آن در همه زمان ها و همه قومیت هایش هم افتخار می کنیم هم انتقادها داریم.
ناکامی های امروز ما ریشه در کردارها و باورهای گذشتگان دارد همچنان که افتخارات ما میراث آنهاست. البته از استعمار غربیان و هجوم فرهنگی آنها هم نباید گذشت که از گذشته های دور تا همین امروز (از اسکندر گجسته تا همین اوبامای نابکار) سرزمین میدان تاخت و تاز فرهنگی و نظامی آنها بوده و در آينده هم خواد بود.
انشاالله
بنده با دیدین شهر سوخته احساس می کنم دارم تو بهشت زندگی می کنم. به راستی که ما ایرانیان نسبت به گذشته چقدر پیشرفت کرده ایم.
زابل مهد شیران و دلیران
اره چون تاحالاندیدم
با برخیز شهربانوی شهر سوخته، گونه هایت را از خاک برگیرو چشم بگشا که رستاخیزت فرا رسیده است دیگر تو محبوس دخمه تنگ و تاریک نیستی. برخیز چرا غنوده بر خاکی ، تو دیگر از اعماق تاریخ بر اوج افلاکی .
آفرین بر تمدن پاکت ، که پیکر نجیبت را نه سوزاندن ،نه به دریا انداختن نه غذایی لاشخورانش کردن ،بلکه به امید زندگی پس از مرگت تمام داروندارت را در دامن خاک نهادن تا باز حیات دگر یابی.تو میراث گران سنگ سرزمین مادریمان هستی، تو خود مام مهینی ،تو خارچشم دشمنان چشم تنگی.حال می دانم ریشه هایمان بر چه فرهنگ و تمدنی استوار است و از چه فرهنگ ریشه داری ارتزاق می کند.
چه بگویم: نمی دانم دستان کدام جراح،هنرمند خالق چشمان حیرت انگیز تو بوده است کدام جراح و دانشمند بر جمجمه همشهری دیگرت در شهر سوخته طبابت کرده که افتخار اولین جراحی مغز نیز ازآن مردمان توست، دستان چه هنرمندانی بر کوزه های شهرتان نقش زده ، بزی و درختی بر آن ترسیم کرد و به آن جان بخشید و حال افتخار اولین انیمیشن دنیا ، به نام مردمان تو در اذهان جهان است؛و بازی شطرنج ، سرگرمی کودکان دیار فرهیخته تان در آن زمان بود و بازامروز گویند:خواستگاه بازی شطرنج ایران و شهر سوخته است نمی دانم چه رازهای در شهر هزار رازتان هست که آیندگان سر از رازهای سر به مهرتان درآورند.
مهربانو شهر سوخته در شگفتم !در مسیر جاده زابل- زاهدان که میرویم بر تابلوی نوشتن "شهر سوخته بهشت باستان شناسان"یعنی بعد از نابودی دیارتان و بعد از سوختن شهرتان آن را بهشت می خوانند؛عجبا زمانی که زندگی جریان داشت آنجا چه بهشتی بوده است! کشفیات شهرسوخته بیشتر به تخیل و قصه شبهات دارد ولی نه دراشتباهم!علم باستان شناسی تخیل نیست پس تو نه داستانی ، نه قصه وتخیل. تو خود گویای خود هستید .حال می دانم سرزمین سیستان بستر چه تاریخ عظیمی بوده است و پهلوانی ها و حکایتهای زال ، سام و رستم دستان و صدها افتخار گذشته... اسطوره نیستند بلکه بخشی از تاریخ پر رمز آن دیارند .
شهربانو،چه و از کجا بگویم ! بعد رفتن شهرت سوخت و نابود شد و در زیر ریگهای تفت دیده سیستان مدفون شد ،بعد رفتنت چه ها که بر سرزمین مقدسمان نگذشت . جبر تاریخ کارش را می کرد و می رفت کاخ ها سر برآوردن فرو ریختند و کوخ ها دوباره جان می گرفت ... و این چرخ همچنان می رود؛...پارتیان ...، ساسانیان،...سامانیان،...،پهلوی ان، حکمها راندند و رفتندایران زمین آبستن حوادث بزرگی بوده ، از مبارزه با تورانیان«که فرزندان پاکت رستم دستان چه رشادتها که نکردن» یونانیان و رومیان ...گرفته تا حمله تازیان و تاتاران ؛تازیان با خود، دین مبین اسلام به این سرزمین آوردند و مردمان آغوش گرم خود را بسوی اسلام باز کردن و از تازیان دو چندان در بسط و ترویج دین اسلام کوشا بودن ؛ و حمله تاتاران صفاک را که خون بیگناهان را از دم تیغ وحشیشان به ناحق می گذراندن با تیغ فرهنگ اصیل سرزمینمان فرو نشاندیم و آن را در خود هضم کردیم.و همچنین در تاریخ معاصرمان چه خونها که در حفظ حریم این مرزها که نریختیم اما وجبی از مقدس خاکمان را به بیگانه ای ندادیم.
روزگار غریبیست! درود بر طبیبان حاذق شهر سوخته که به فکر دل سوختگان شهرشان بودن و تمام تلاششان را کردن تا زیباییتان را به تو برگردانند، نمی دانم آیا طبیبان شهر سوخته میز داشتن؟آیا طبابت برایشان هدف بود یا وسیله؟آیا دارا و ندار در پیشگاهشان یکی بود؟ آیا تمام انسانیت شان را به پای دنیایشان می ریخت و طبابتشان را به متاعی ناچیز می فروختن ،که یقینا اینگونه نبوده؛ چرا که آنان پس از هزارهای تاریخ هنوز جاودانند. ولی روزگارمان را به نظاره بنشین !
ایران بانو!برخیز چشم درچشم نگاهم کن و با من سخن بگو ،خود می دانم فرزندان شایسته آن تمدن غنی نیستیم ،کارمان شده تقلید و مصرف و چشم براه اختراعات و مصنوعات آن سوی وطن . ناغافل از میراث گرانسنگ و ریشه های فرهنگی خودمان که از آن بهره ای نمی جویم .باید خود برخیزیم چون خودمان زیر خروارها رخوت و تنبلی مدفونیم تو زنده ای و ما مرد ه یم، ما مردگان متحرک باید زنده شویم تا ایران و اصالتمان را بازیابیم .
با دیدن تصاویر شهر سوخته ایمان آوردم گه علم نزد ایرانیان است و بس
کسی در شهر سوخته زندگی نمی کنه همونطور که در تخت جمشید کسی زندگی نمی کنه
سلام خيلي وقت بود تو اين سايت نيومده بودم درباره اون دوستمون كه منو بد خواه ايران ميگه خودت اهل هر كجاي ايران هستي تو سرچ گوگل بنويس سيستان به چه معناست واز چه اقوامي هستند
برو کتب درخت آسوریک و سکسیران و یادگار زریران عهد اشکانی و خداینامه ها و مینوی خرد و بندهش عهد ساسانیرو بخون همونطور اوستارو برو ببین چطور این کتب از سیستان یاد میکنند و اونرو جایگاه تمدن ایرانی میشمرند در اوستا وصفهایی که از سیستان میشرو بخون و همینطور داستانهای گرشاسپی سیستانیرو در اوستا فردوسی هم بر اساس همین کتب بعدا شاهنامرو سرود شاهنامه ایی که هویت ملی تمام ایرانیان و اگه سیستان توش نباشه مثل سفره بی غذاست همونطور هرکول اسطوره تمدن یونان رستم هم اسطوره تمدن ایران در ضمن برو و خاک قبر یعقوب لیث سرمه چشمت کن که اگه این سیستانی نبود الان باید مثل مصریها و خیلی کشورهای دیگه که عرب نیستند و عربها زبونشون عربی کردن عربی صحبت میکردی
سلام
به خاطر این که باستان شناسان یک سری وسایل در این منطقه یافت کردند که متوجه شدند قبلا در این منطقه آتش سوزی رخ داده به همین دلیل اسم این شهر شهر سوخته هست
ایول.یعنی دمتون گرم.(با اون 4800 سال پیشی ها هستم.)
اون موقع بدون اینکه بخوان یه انیمیشن ساختن.
ایول یعنی اولین انیمیشن رو ایرانی ها در 4800هزار سال پیش ساختن.نزدیک 5 هزار سال پیش.
در ضمن اون چشم مصنوعی بیشتر شبیه نوعی مجازات تا حالت زیبا شناختی و
و درود به همه خواننده گان این وب زیبا
در پاسخ پرسش متن 294 (اونا فقط با زیرکی خاستن سیر طبیعی بخشی از حیات بز را نشان بدن نه انیمیشن ) باید بگم چه جالب فرمودید:
درست است چون هدف تمام انیمیشن ها نشان دادن بخشی از فعالیت جانداران است جان من !!؟
درمورد چشم مصنوعی شما توجه ننمودید که متن چشم مصنوعی چی نوشته شده دوست من سیم های مسی و طلائی و فلزی ظریفی بکار برده شده که جزء برای تزئین بکار نمی روند
واقعاً به سیستانی بودنم افتخار می کنم و با این که مادر و همسرم شاهرودی هستند زبان سیستانی رو به خوبی بلدم و در اکثر اوقات سیستانی صحبت میکنم ...
باید چشم امیدی به توریستی شدن این شهر و منطقه آزاد شدن آن داشته باشیم ...
با سپاس از ادمین
آره والله اگه اینطوری بود،آمریکاوبقیه کشورها دیگه ایران و ایرانی روتهدید نمی کردند.
تشکر از مطالب مفیدتون ، متاسفانه با این تاریخی که ما ایرانیها داریم که سراسر افتخار و غرور افرینه چرا تاریخ اونطور که باید منتشر نمیشه ، فیلمهای تاریخی نداریم ، مثلا کشور کره ببینین چقذر فیلمهای تاریخی ساختن که ما هم تاریخشون رو حفظ شدیم اما کشور خودمون چی ، چرا ؟
تمدن به زور اسلحه هم از بین نمیره چون تو خون ماست
پس بهتره تلاشمون رو بکنیم که به نقطه های اوج کشورمون نزدیک بشیم که بر اساس این حدیث شدنی است
شما برید بخونید کجای ایران قبل از هخامنشیان متمدن بوده!و معنای متمدن بودن منظورم جنگ و..نیست اینه که مثل ادم های امروزی زندگی میکردن مثلا علم پزشکی و فناوری داشتن!آیا در جایی جز سیستان نمونه این آثار باستانی پیدا شده تا حالا که معلومه نه!سیستان در اونزمان لوله کشی سفالی اب داشته که حتی بعد تخت جمشید هم اینجوری نبوده
نمیخام اقوام ایران رو با هم مقایسه کنم همه اریایی هستیم سیستان سرزمین بهترین اسطوره ها و پهلوانان ایران؛مثلا اولین شاعره دنیا فرخی سیستانی!ما مقابل اعراب ایستادیم تا زبون پارسی از بین نره زمانیک کل ایران به اعراب باج میدادن در زمان عباسیان!حتی سیستان بیشترین دفاع و کمترین اسیب رو مقابل حمله مغول داشت؛برید چندتا کتاب بخونید راجب ما بعد قضاوت کنید نه اینک طرف اندازه دو درهم سواد نداره نظر بده ما خیلی بیشتر از مناطق دیگه ایران تاریخ و تمدنمون صداش بیشتر ولی فریاد نمیزنیم و ادعای بهترین قوم ایران رو نمیکنیم.نظرم رو حتما ثبت کنید
یادمه تو ی کتاب تاریخی خوندم:
تو خیلی قدیم همه مردم از همه ی کشورای جهان میومدن ایران تا چیزایی که ایرانیا توش ماهر ترین بودنو یاد بگیرن
و سوختن کل شهر ب طوری ک حتی یک نفر زنده نماند بسیار عجیب است و دلیل حریق ناپیداست
تاریخ پنج هزار ساله چیه؟؟؟؟؟ تپه های چخماق شاهرود تمدن ده هزارساله کشف کردن
خیر چند هزار سال قبل از حمله مغولهاسوخته شده ولی احتمال اینکه توسط اسکندر مقدونی سوخته شده باشد زیاد است البته در کتاب هرودوت نیامده
ایران باستان حدود 7000سال پیش بوده مگه میشه دوره مادها 4000ساله پیش باشه
خیلی ممنون بخاطر عکس و مطالب جالبتون
جالب تر اینکه در آن زمان جراحی مغز و چشم مصنوعی بوده این یه افتخار است که ما در زمان های خیلی دور این جراحی هارو داشتیم
واقعا به آریایی یا ایرانی بودن خودم افتخار میکنم
#کمی_بیشتر_توجه_کنیم
ضمنا استان ما جاهای دیدنی زیادی داره که برای تعطیلات هم بسیار خوب و مناسبه پیشنهاد میکنم اگه تا حالا به اینجا سفر نکردید حتما یه بار سفر کنید
دوست عزیز فکر میکنم بهتره از دیدگاه مثبت مطالعه کنید این داشتم داشتم ها با اینکه بی فایده است اما میتونه خیلی هارو به اینده و همچنین به امید برای پیشرفت علم امیدوار کنه...بله تاریخ توسط خیلی ها داره نابود میشه اما کافیه چشمامون رو باز کنیم و به خودمون اجازه حذف گذشته ها رو ندیم از گذشته درس بگیریم و در اینده به کار ببریم
گفتاورد از فاطمه شیخ:
امیدوارم روزی برسه که قدر همچین مکان با ارزشی رو بیشتربدونن...