یکی از موضوعاتی که در اشعار سعدی به آن پرداخته شده، مفهوم دوست و دشمن است. او با بینشی عمیق و تجربه‌ای گسترده، تفاوت‌ها و ویژگی‌های دوستان و دشمنان را به تصویر کشیده و راهنمایی‌هایی برای شناخت و برخورد با آن‌ها ارائه داده است.سعدی در گفتاری نغز به ما می‌آموزد که چگونه دوست راستین را از دشمن پنهان بازشناسیم.

او در سروده های خود به این نکته اشاره می‌کند که دوست واقعی کسی است که در روزهای سختی و نیاز، در کنار ما می‌ایستد و دست ما را می‌گیرد و این دوست راستین کسی نیست جز خداوند یکتا.

کریمی که آوردت از نیست هست

عجب گر بیفتی نگیردت دست

از سوی دیگر، دشمن ممکن است در لباس دوست ظاهر شود و باید با هوشیاری و تیزبینی، نیت واقعی او را شناخت. او به ما می‌گوید که باید با نفس خود مبارزه کنیم و ویژگیهای بد را شکست دهیم. سعدی دشمن راستین ما را هم ابلیس می داند و پند می دهد که نباید پیرو هوای نفس بود و دشمن را پیروی کرد .

تو دشمن چنین نازنین پروری

ندانی که ناچار زخمش خوری؟

در جایی از سرگذشت ابلیس و بدگویی او درباره ی انسان و رانده شدن او از درگاه خداوند یاد میکند:

نه ابلیس در حق ما طعنه زد

کز اینان نیاید به جز کار بد؟

فغان از بدیها که در نفس ماست

که ترسم شود ظن ابلیس راست !

چو ملعون پسند آمدش قهر ما

خدایش بینداخت از بهر ما

کجا سر برآریم از این عار و ننگ

که با او به صلحیم و با حق به جنگ !

نظر دوست نادر کند سوی تو

چو در روی دشمن بود روی تو

گرت دوست باید کز او بر خوری

نباید که فرمان دشمن بری

روا دارد از دوست بیگانگی

که دشمن گزیند به همخانگی

ندانی که کمتر نهد دوست پای

چو بیند که دشمن بود در سرای؟!

سعدی یادآوری می کند که نباید راه خدا را با راه ابلیس اشتباه گرفت و از کسی که دشمن راستین ما انسانها است پیروی کرد .

تو از دوست گر عاقلی بر مگرد

که دشمن نیارد نگه در تو کرد

تو با دوست یکدل شو و یک سخن

که خود بیخ دشمن برآید ز بن

 ..........

بن مایه : بوستان سعدی شیرازی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی