تاتدر ترانه معروفی که در میان کودکان خردسال آذربایجان معمول است ، تات به معنی مرد آبادی نشین و زراعت پیشه ای استعمال شده است . « گوموشی ویردیم تاتا – تات منه داری...

ختائیان ( مردم شمال چین ) مردمان غرب سرزمین خود را 《تات سین 》یعنی《کشور دوردست 》می خواندند. (۱).

ختا نامی است که در منابع اسلامی به قسمت شمالی چین ( نواحی منچوری ،مغولستان و ترکستان شرقی ) اطلاق شده است. (۲).
محمود کاشغری ، مؤلف : دیوان الغات الترک ، تالیف ۴۶۶ هجری : تُرک بدون ایرانی و کلاه بدون سر نمی شود ... سُملَم تت آن ایرانی را گویند که اصلاً ترکی بلد نباشد ، و همچنین کسی که ترکی را نداند سُملَم خوانده می شود . در این دو عبارت محمود کاشغری « تات و تَت » را به معنی ایرانی ترجمه کرده است .

در ترانه معروفی که در میان کودکان خردسال آذربایجان معمول است ، تات به معنی مرد آبادی نشین و زراعت پیشه ای استعمال شده است . « گوموشی ویردیم تاتا – تات منه داری ویردی ؛ یعنی پول ( سیم ) را به تات دادم و ارزن گرفتم ». (۳).

پروفسور مارکوارت ( آلمانی ) : واژه تاجیک از دو بهر « تات » ( = زیردست) ، و چیک ( = ادات تصغیر ترکی ) است و معنی آن : زیر دست کوچک . ترکان مردم زیردست خود به ویژه ایرانیان را با این نام خوانده اند. کتاب « ده ده قورقود » ( تألیف سده هشتم یا نهم هجری ) مردم غیر اوغوز به ویژه ایرانی را تات می نامد . (۴).

معنای واژه « تات » به درستی مشخص نیست ، ولی به احتمال زیاد واژه ای بوده است که توسط تُرکان به غیر ترکان گفته شده است. ترکان حدوداً از قرن۴ هجری از مناطق شمال چین ، ترکستان ، مغولستان و آسیای میانه وارد ایران شدند و در هر منطقه از ایران که ساکن شده اند افراد بومی آنجا یعنی ایرانیان را « تات » گفته اند ؛ به همین دلیل ما شاهد این هستیم که گروهی از مردم در حد فاصل استان آذربایجان شرقی تا استان مرکزی ( اراک ) تات نامیده می شوند ؛ البته تات ها در خارج از مرزهای کنونی ایران نیز به سر می برند ( مانند : جمهوری آذربایجان و ... ) .

پراکندگی قومی تا این حد قابل تصور نیست ، و این موضوع به احتمال زیاد همان نامگذاری ایرانی زبانان توسط ترکان به نام « تات » را نشان می دهد . ترکان و مغولان بیشتر در شمال غربی ایران ساکن می شده اند و آن هم بیشتر به دلیل شباهت طبیعت و آب و هوای این قسمت از ایران با دشت های ترکستان در شمال چین و آسیای میانه می باشد .

با توجه به مطالب گفته شده واژه 《تات 》به این معناها می باشد : جدا از ما ، دور از ما ، غیر از ما ، غیر تُرک ، غیر تُرک زبان ، ایرانی، یکجانشین ، شهری.

قابل ذکر است که زبان روستاهایی در آذربایجان شرقی که تاتی نامیده می شود در واقع همان زبان آذری کهن است و از لحاظ واژه ها و دستور با گویش شمالی زبان تالشی شباهت دارد ، و زبان تاتی شهر کلور و روستاهای اطراف آن در خلخال از لحاظ واژه ها و دستور با گویش جنوبی زبان تالشی شباهت دارد . زبان تاتی تاکستان در استان قزوین و زبان تاتی روستای وَفس در شهرستان کمیجان در استان مرکزی نیز به جز آن شباهت های کلی زبان های ایرانی با هم، ساختارهای خاص خود را نیز دارند.

با تطبیق واژه هایی از زبان هایی که به آنها اشاره شد می توانیم این موضوع را بهتر ببینیم.

زبان های آذریِ کُهَن ، تالشی ، تاتی

۱- خانه :
آذری گلین قیه : کَر kar
آذری کرینگان : کا kā
تالشی آستارا : کَه kâ
تالشی ماسال : کَه kâ
تاتی کلور : کَه ka
تاتی تاکستان : کی یِه kiye
تاتی وَفس : کِه ke ، رُت rot

۲- دختر :
آذری گلین قیه : کینَه kina
آذری کرینگان : کینا kinā
تالشی آستارا : کِلَه kela ، کینَه kina
تالشی ماسال : کینَه kina ، کیلَه kila
تاتی کلور : کیللِه kille
تاتی تاکستان : تیتی یِه titiye
تاتی وَفس : کِلِه kele

۳- پسر :
آذری گلین قیه : زُرَه zōra
آذری کرینگان : زووا zuvā
تالشی آستارا : زوآ zuâ ، زَه zâ
تالشی ماسال : زواَ zua ، زَه za
تاتی کلور : زا zā
تاتی تاکستان : فِر fer ، فِرِه fere
تاتی وَفس : لازَه lāza

۴- گوسفند :
آذری گلین قیه : پاس pās
آذری کرینگان : پَس pas
تالشی آستارا : پاس pâs
تالشی ماسال : پَس pas
تاتی کلور : پَس pas
تاتی تاکستان : چَروا čarvā
تاتی وَفس : چَروا čarvā

۵- سگ :
آذری گلین قیه : اسبا ǝsbā ، ایسبا isbā
آذری کرینگان : پا pā
تالشی آستارا : اسپَه ǝspâ ؛ سپَه səpa
تالشی ماسال : اسپَه ǝspa
تاتی کلور : اِسپَه espa
تاتی تاکستان : اَسبِه asbe
تاتی وَفس : اَسبَه asba

۶- ماه ، کُره ماه :
آذری گلین قیه : اوشمَه ušma ، اُوشمَه ōšma
آذری کرینگان : اوشما ušmā
تالشی آستارا : اُوشم ovšǝm ، اُشم ošǝm
تالشی ماسال : منگ mǝng ، مَنگ mang
تاتی کلور : مونگ mung
تاتی تاکستان : ما mā
تاتی وَفس : مَفتُو maftō

منابع و پی نوشت :

(۱). چنگیز خان ، هارلد لمب، ترجمه : رسید یاسمی، انتشارات امیر کبیر،چاپ دوم ۱۳۶۲ ، ص ۱۰۲
(۲). تاریخ فتوحات مغول، ج.ج. ساندرز ، ترجمه : ابوالقاسم حالت ،انتشارات امیر کبیر، چاپ دوم ۱۳۶۳، ص ۱۵۰
(۳). تاتی و هرزنی ( دو لهجه از زبان باستان آذربایجان ) ، عبدالعلی کارنگ ، به کوشش : کاظم آذری سیسی ،انتشارات رشد خلاق ، چاپ دوم ۱۳۹۴ ، ص۵۸ - ۶۱
(۴). جستارهایی درباره زبان مردم آذربایگان ، یحیی ذکاء ، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار ، ۱۳۷۹ ، ص ۱۰۲ - ۱۰۳
(۵). آذری ها ( دیار آذربایجان، تالش و زبان های آذری، تالشی، تاتی ، ضیاء طرقدار، انتشارات آروَن ، چاپ اول ۱۳۹۹ . واژه های آذری کهن ، تالشی آستارا و تالشی ماسال و تاتی کلور ، از این منبع .
(۶). واژه تاتی تاکستان از این منبع : فرهنگ تاتی تاکستان، رضا رحمانی ،
انتشارات سال، چاپ اول ۱۳۹۰

(۷). واژه های تاتی وفس از این منبع: فرهنگ واژه ها و گویش وفسی ،نجاتعلی ادبجو، به همت محمود دارابی، انتشارات پیام دیگر ، چاپ اول ۱۳۹۵
روستای گلین قیه در شهرستان مرند در استان آذربایجان شرقی قرار دارد .
روستای کرینگان در شهرستان ورزقان در استان آذربایجان شرقی قرار دارد .
آستارا در شمال غربی استان گیلان در منطقه تالش قرار دارد .
ماسال در غرب استان گیلان در منطقه تالش قرار دارد .
شهر کلور در شهرستان خلخال در جنوب استان اردبیل قرار دارد .
تاکستان در جنوب غربی استان قزوین قرار دارد .
روستای وَفس در شهرستان کمیجان در استان مرکزی قرار دارد.

✍ ضیاء طرقدار - نویسنده و پژوهشگر رسانه ی مهرمیهن

نوشتن دیدگاه


نگاره ی امنیتی
نمایش یک نوشته ی امنیتی دیگر

گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی