درود بر شما "گرشاسب" گرامی زبان پارسی ریشه در زبان های ایرانی "پهلوی" و "اوستایی" دارد و فرزند زبان های باستانی ایران است و واژگان آن ریشه دارند. به کار بردن واژگان پهلوی و اوستایی با گویش نخستین آن در ...
درود بر شما بسیار زیبا و خوب بود از شما سپاس گزارم. چه خوب میشود گر زبان پارسی سره را مردم بکار بگیرند. همچنین پرسشی داشته ام آن هم این است که ما برخی از واژگان پارسی که بکار میبریم برای اوستایی یا پهلوی ...
... از پالونیه نیز لشگری به ایران حمله کرد. سرکرده آنها برانوش در دلاوری و پهلوانی معروف و در نزد قیصرها مقرب و ارجمند بود گرشاسب از طرف ایران به جنگ او رفت و این جدال مدتی به طول انجامید و هیچ کدام بر دیگری ...
... نام از دیلمیان را در کتاب خود آورده است، از جمله: شیرویه پسر شهردار دیلمی ، گرشاسب پسر مردآویج پسر لیاشیر دیلمی، از سپهسالاران قرن پنجم .
از الفاظی که دیلمیها به کار میبردند کلمه اشتلم است به معنی زور ...
... سفر او بهند پس از شکست خوردن از فریدون بود . آخرین پادشاه پیشدادیان گرشاسب هم بآن دیار سفر کرد و نیز اسفندیار بفرمان پدرش شاه گشتاسب جهت تبلیغ و اشاعه دین زرتشت بهند روی آورد . همچنین نریمان پسر گرشاسب، ...
... و هرات قرار داشته است. صاحب تاریخ سیستان می گوید: آتش این آتشکده هوش (جان) گرشاسب است و گبران به صورت کرگویه بدین معنی توسل می جویند. سرود کرکویه هفت هجایی و چنین است:
فرخت بادا روش
خنیده گرشاسب هوش ...
... گرشاسب نامه بصورت شم و اصل آن «سام» است. و دیگری نواده گرشاسب و پدر «زال» سام مورد نظر ما، در اینجا سام اول، یعنی پدر «اثرط» است که در اوستا (ساما = sama) و در گرشاسب نامه شم آمده است . بدین ترتیب لغت ...
... حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابوعلی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم ...
... نیک یا دین به اشکال گوناگون با تفصیل بیشتری در بندهشن نیز آمده است. فصل ۳۲ اشاره کوتاهی به اعمال جمشید و فریدون و گرشاسب شده است، و در فصل ۳۳ درباره رادی فر شوشتر، مشاور گشتاسب، مطلب کوتاهی آمده است. ...
... (بیبی خانم استرابادی، 1372ش: ص46). شاید بیت مورد بحث، از روی بیت زیر در گرشاسبنامه ساخته شده باشد (اسدی طوسی، 1354ش: ص260) . اسدی پس از چند بیت در نکوهش زنان، میگوید:هنرشان همین است کاندر گهر (کمر) ...
... از «راي» معناي «خرد» را استنباط ميكردهاند و مؤيد آن تعبير «خردمستي» در گرشاسبنامه (ص 181، از رواقي 1381، ص 142) است كه بيشك به قياس «رايمستي» ساخته شدهاست و اين ما را از جهتي به نظر هنينگ باز ميگرداند ...
... ، ص : ی – یا . *دنباله ی نظر سودآور ؛ « این چنین است که ابیات مربوط به داستان گرشاسب را که استاد خالقی ناروا دانسته اند ، در شاهنامه ی ابوسعیدی (Demotte) موجود است. و از قبل آن تصویری با ...
... از علمای لغت بوده و در این فن استاد بوده و بسیاری از دیوانهای گذشتگان را به دقت و ژرفنگری خوانده و لغات کمیاب را به دست آورده و گاهی همان کلمات را در اشعار خود به کار برده و بدین سبب در گرشاسبنامه بسیاری ...
... آنکه این داستان در شاهنامه نیامده بود آن را سرود تا به گونه ای کار فردوسی را تکمیل تر نماید. اسدی در آغاز کتاب چنین سروده است که :
ز کردار گرشاسب اندر جهان یکی نامه بُد یادگار از مهان پر از دانش و پند ...
... نيز چندان نمي پايد و افراسياب بر او فائق مي شود، ولي بالاخره منوچهر افراسياب را مجدداً از ايران بيرون مي راند و با او صلح مي كند و جيحون را سر حد قطعي بين ايران و توران قرار مي دهد. سپس ذاب به معيت گرشاسب ...
... سيستان گلوگاه هند زرخيز و خاور دور و مهد رادي و رادمردي در اساطير پهلواني پيشينيان بوده است و مورخان ، بناي سيستان را به 4 هزار سال قبل از بعثت پيامبر اكرم ( ص) و به دست گرشاسب نوشته اند .سيستانيان از ...
... آتشگاه قرار داشته است . بنای این اثر منحصر بفرد را که دارای اتاقی با گچبری زیبا می باشد به دست گرشاسب ذکر می کنند که به نقل ازشاهنامه نبرد سیاوش با بهمن دراین مکان رخ داده است. آتشکده کرکویه یا کرکوشاه ...
... گرشاسب نامه بازمانده ، دوم افسانه هاي جوانمردي و عياري است كه كهن ترين آنها داستان سمك عيار است(22). تحليل شخصيت هاي پهلواني اوستائي و شاهنامه اي نشان مي دهد كه بسياري از خصوصيات اين پهلوانان – از جمله ...
... این وجوه شباهتی که مارکوارت ذکر کرده است مستبعد و نامقبول بنظر می آید و اصولاً تصوراتی که رئوت ستخم یکی از صفات و عناوین گرشاسب بود در همان مرحله ٔ تصور و نظر باقی مانده است . نلدکه برعکس مارکوارت معتقد ...
... بدسـت بزرگ است وگرشاسب بودش پدر بگیتی بــــــــدی خسرو تاجـــور همانا شنیدســـــــتی آواز ســام نبد در زمــــانه چـــــنو نیک نام ... ... به دریا نهنگ و بخشکی پلنگ ورا کس ندیدی گریزان ز جنگ ... ( ص ۷۳۰ ...
... همچنين در «آبانيشت» قطعه 38 آمدهاست كه: «نريمان گرشاسب آرزو كرد كه در روي اين زمين فراخ و گرد و گردنده دور كرانه بتازد و بر دشمن چيره شود» و نيز در قطعه 95 «مهريشت»، از مهر ياد شده و آمدهاست ...
... نيست و بيت «بسي رنج بردم در اين سال سي» فقط در نسخه منسوب به فردوسي آمده است. بيتي كه درباره زنستيزي فردوسي هست، نيز مربوط به گرشاسبنامه است و به فردوسي منتسب شده است. اميدسالار افزود: همه ميدانند ...
... اشارهاي نشده است.
اسدي طُوسي حکیم ابونصر علي ابن احمد اسدی طوسی(وفات 465 هـ.) شاعر حماسه سرا و لغتنامهنويس قرن 5 ق. ايراني كه منظومه حماسي گرشاسبنامه را نوشته و فرهنگ لغت او، به لغت فرس شهرت دارد، ...
... و عواطف شخصي شاعر است رادرآن راهي نيست. در اين دوره شاهنامه هاي منظومي چون شاهنامه دقيقي، گرشاسبنامه اسدي توسي، شاهنامه فردوسي و... تاليف شد. ( نوبخت. نظم ونثر پارسي در زمينه اجتماعي) مختصات فكري سبك ...
... سيستان كه ظاهرا همان كتاب گرشاسب ابوالمؤيد بلخى است نيز چنين حالى دارد. از متن شاهنامه ابومنصورى كه منبع و سند اصلى دقيقى و فردوسى بوده نشانى نمانده است. بايد گفت متن شاهنامه ابومنصورى با توجه به مقدمه، ...
... هرگز نخاست
خرید از شما، بنده هر کس که خواست
«گرشاسب نامهی اسدی»
نظامی میگوید:
همه عالم تن است و ایـران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایـران دل زمین باشد
دل ز تن به بود، یقین باشد ...
... پاسخ به او (زرتشت) تا چهار پزشک را نام می برد که به ترتیب پس از ویونگهان ، دومین بار آبتین(پدر فریدون پیشدادی) ، سومین بار اترت پدر اورواخشه و گرشاسب و چهارمین بار پورشسپ پدر پیامبر ایرانی اشو زرتشت می ...
... بحث فراوان شده که امکان پرداختن به آنها نیست. در اینجا فقط می توان اشاره کرد که چند نظریه مهم در این مورد وجود دارد: ▪ نخست: این نظریه که نام رستم در اصل صفتی برای گرشاسب جهان پهلوان بوده («مارکوارت» ...
... افراسیاب تورانی به ایران می تازد. سام مجال رویارویی با او نمی یابد و می میرد و نوذر در این جنگ کشته می شود و «زو» که دادگر است به جایش نشسته در اندک مدت می میرد و گرشاسب، شاهِ پس از زو می شود که در دورانش، ...
... اژدهایى نبرد مىكند؛ گرشاسب با اژدهایى در روم مىجنگد؛ اسفندیار با اژدهایى در توران زمین و اردشیر با «هفتواد» كه نوعى اژدهاست مىجنگد... در اساطیر یونانى نیز از اژدهایى نشان مىیابیم به نام «اكیون» (Echion). ...
... رستم حماسه را با گرشاسب اسطوره یكی دانستهاند از جمله ماركوارت، فون اشتاكلبرگ، هوسینگ، ویكندر، موله و بارون دوشنگیمن كه همگی رستم را جایگزین حماسی گرشاسب اسطورهای، در سیر تحول اسطوره به حماسه فرض كردهاند.(3) ...
... از شاهنامه و گرشاسب¬نامه برای ترکیب «بسیار مر» نقل شده است. اما مر در این ترکیب به همان معنی تعداد و شمار است و کل ترکیب «بسیار مر» به معنی فراوان و متعدد. یادداشتها (۱) شماره صفحۀ این ارجاع نیز اشتباه ...
... و هوش و آئین که در پادشاهی گرشاسب پسر زو می گوید : پسر بود زو را یکی خویش کام پدر کرده بودش گرشاسب نام بیامد نشست از بر تختگاه به سر بر نهاده آن میانی کلاه چون بنشست بر تختگاه ...
... با ذكر نام فردوسي و شاهنامه از اسدي توسي مي خواهند كه منظومه اي به شيوه كار همشهري خويش بسرايد و حاصل اين تشويق و حمايت، گرشاسب نامه است(10) كه خود اين موضوع به تنهايي دامنه نفوذ حماسه ملي ايران و گرايش ...
... با عالم پاک ! ) . آن عالم بزرگ به قرینه ی زبان و بیان ، درباره ی تاریخ نظم کتاب هم حدسی نزدیک به حقیقت زد که آن منظومه بعد از گرشاسبنامه ی اسدی که در 458 ه.ق سروده شده ، و قبل از اسکندر نامه ی نظامی ، ...
... حماسي ديگر که به بحر متقارب سروده شده اند (و از معروفترين آنها گشتاسب نامه ي دقيقي و گرشاسب نامه ي اسدي طوسي و اسکندرنامه ي نظامي گنجوي و شاهنشاه نامه ي فتحعلي خان صباست)شاهنامه ي فردوسي چنان بر آنها سايه ...
... = شهر زو يا جايگاه زو. شاهنامه ازاين هنگام با نام تهماسب وگرشاسب به نيكي يادكرده، اما اين زمان خوش نيز به درازا نمي كشد و تورانيان باز يورش مي آورند و ايران شمالي زير فرمان آنان مي رود. اما ايرانيان جنوبي، ...
... اوستائى گرساسپ يا گرشاسب ادبيات پارسى است. در تمام اوستا از رستم صحبتى نيست، از جنگ او با اسفنديار خبرى نيست. اسفنديار در اوستا هست اما رستم نيست شايد فكر كنيم كه بنا به علتى تاسم رستم در اوستا نيامده ...
... گوناگون و دخالت خدایان به طرفداری از پرستندگان آنان و غیره آمده بود و نمونه آنها را در اوستا مییابیم؛ مانند داستانهای مربوط به جمشید و ضحاك، جنگهای ایرانیان و تورانیان، تیراندازی آرش و اژدهاكشی گرشاسب ...
افراسياب با لشکري انبوه از جيحون گذر کرد و بيم در دل بزرگان ايران افتاد، چه گرشاسب درگذشته بود و جانشيني نداشت و ايران بي خداوند بود. خروش از مردمان برخاست و گروهي از آزادگان روي به زابلستان نزد زال نهادند ...