بسیاری از بخشهای اسطوره ای و تاریخی شاهنامه با آثار ادبی و افسانه های عامیانه کشورهای مختلف، خواه شرقی و خواه غربی، همانندی دارد. متأسفانه ما در اینجا مجال آن نداریم که موضوعات منظومه فردوسی را با فهرستهای آرنه اندره یف و تومپسون مقایسه کنیم، ولی یقین داریم که اگر چنین مقایسه ای صورت گیرد، روشن خواهد شد که تقریبا نیمی از موضوعات شاهنامه با ادبیات و افسانه های جهان همانندی دارد. درباره این موضوع تاکنون مقاله های بسیاری به زبانهای گوناگون نوشته شده است. با این همه هنوز این تلاش بسنده نیست و جا دارد که رساله مبسوطی درباره این موضوع ویژه تألیف شود. متأسفانه گه گاه برخی از نویسندگان درباره همانندیهای شاهنامه با آثار برگزیده جهان، سخن را از حد می گذرانند. مثلا به نظر یکی از این نویسندگان، یکی از همانندیهای شاهنامه با ایلیاد همر این است که در هر دو اثر، کشوری با کشور دیگر نبرد می کند . حدود یک قرن پیش، م. دارمستتر، در مقاله ای ، برخی از همانندیهای مهابهارات با شاهنامه را گرد آورد. وی دریافت که ایودیشتیر)یودیشتیهرا، پوذیشدهیره، پودیشتی)، قهرمان مهابهارات، و کیخسرو، شاه ایران، هر دو به این آرزو که در حیات خویش به آسمان عروج کنند، نایل می شوند. این حادثه یادآور معراج مسیح (ع) و محمد(ص) است. ایودیشتیرا و کیخسرو، پادشاهی و تاج و تخت را ترک می گویند و به جای تهی از آدمیزاد می روند. گروهی از خویشان و نزدیکان، آنان را بدرقه میکنند و پس از لختی، شاهان ناپدید و همراهان، هلاک می شوند. نمونه دیگر این است که افراسیاب پس از گزیز از دست ایرانیان، خود را در آب پنهان میکند. ایرانیان به حیله او را از آب بیرون می آورند و میکشند. داستانی نظیر این که در مهابهارات دیده می شود، به نظر دارمستتر، از اسطوره ایرانی اقتباس شده است .

اسطوره ها و افسانه های شاهنامه در ادبیات چین نیز نمونه هایی همانند دارد. در فنگ شنین، این اثر چینی، قهرمانانی چون چووانگ، سوناکی، ینکیائو، نوچا و روخ، به ترتیب شخصیتهایی کاملا شبیه کیکاووس، سودابه، سیاوش، سهراب و سیمرغ دارند. در این حماسه چینی، داستانی شبیه دوازده رخ نیز دیده می شود او در مصر باستان، فراعنه و کاهنان برای چابکی و کمال حکمت روحی خود، با آداب و مراسم ویژه ای، پوست پلنگ برتن می کردند. کیومرث، نخستین شاه و نخستین انسان اسطوره ای ایرانی، و زیر دستان او نیز پلنگینه می پوشیدند. پس از اینکه کیومرث برای زیر دستان خود جامه ای از پوست پلنگ ساخت، آنان نیرومندتر و خردمندتر شدند تاریل، قهرمان منظومه روستاولی، نیز پلنگینه پوش است. قهرمانان ایلیاد همر، آگاممنون و پاریس نیز پیش از جنگ، جامه ای از پوست پلنگ به تن میکنند .

در شاهنامه قهرمانی آسیب ناپذیر به نام اسفندیار، نقش دارد. وی رویین تنی است که فقط از ناحیه دو چشم، آسیب پذیر است. در اسطوره های سرزمینهای دیگر نیز اندیشه رویین تنی وجود دارد. قهرمانانی چون آشیل، زیگفرید، سوسکورو و الپامیش، همانند اسفندیارند. نبرد تن به تن رستم و سهراب نیز نمونه هایی در اکثر آثار ادبی جهان دارد: افسانه هایی مانند ایلیا و سوکولنیک (روسی)، هیلدهبرانت و هادوبرانت (آلمانی)، داویت ساسونتس ر مهر کهتر (ارمنی)، کوخر لایین و کونترخ(ایرلندی) و ... داستان همای، شاه زن ایرانی که فرزند نوزاد خود را در صندوق می گذارد و به موج فرات می سپارد تا ناچار نشود که پادشاهی را بدو واگذارد و داستان سودابه همسر کیکاووس، که به پسر شوهر خود مهر می ورزد و چون وی را با خود همداستان نمی یابد بدو افترا می بندد نیز در میان داستانهای ععد عتیق نظایری دارد.

حضور پهلوانان زن در داستانهای سرزمینهای شرقی و غربی، به عقیده پژوهشگران، نشانی از زیست مادر شاهی است. گردآفرید و گردیه در شاهنامه با برونهيلد نیبلونگن شباهت دارند .

موضوع مشترک دیگری که در ادبیات سرزمینهای گوناگون هست. امتحان شدن داماد توسط عروس است. این رسم حتی در مدارک تاریخی نیز راه یافته است. از جمله کلاودیوس الیانیس، مؤلف قرن سوم میلادی، می گوید: «به رسم سکاها، نامزد با عروس مورد نظر خود نبرد می کند» . این رسم قدیم، در قرون وسطی در کشورهای شرقی نیز وجود داشت. می گویند که نوه چنگیز خان، دختری بلند قامت و زورمند داشت که می گفت هر کس میل زناشویی با من را دارد باید با من، تن به تن، نبرد کند تا اگر از وی شکست خوردم، به همسری او درآیم؛ و هیچکس نتوانست این دختر را شکست دهد . این رسم در شاهنامه و در هفت پیکر نظامی گنجوی نیز آمده است. از جمله اینکه دختر پادشاه روس، نامزد خود را با سؤالها و حیله های گوناگون امتحان می کند .در وامق و عذرا أثر عنصری نیز پدر و مادر عروس، نامزد را می آزمایند . در کاله والا، از آثار اسکاندیناوی، نیز این رسم توصیف شده است (نامزد لمینکاینن، قربانی این امتحان می شود).

بین شاهنامه و دیگر آثار ادبی و فرهنگی جهان، همانندیهایی از این دست، بسیار دیده می شود. در اینجا برای تکمیل این مبحث لازم می دانیم که در عین رعایت اختصار به نقل چند نمونه بپردازیم.

پیشتر گفتیم که رستم در خردسالی، زور و دلیری قهرمانان را داشت. وی هنوز کودک بود که پیل ژیان از بند رهیده را کشت. این حادثه به شکلهای دیگر در آثار حماسی دنیا منعکس شده است. مثلا زیگفرید در کودکی اژدها را می کشد؛ مهر، شیر را و دیگه نیس، خرس را.

ضحاک ستمگر را در چاهی از کوه دماوند سرنگون می آویزند. امیرانی و پرومته را نیز بر فراز کوه قفقاز می بندند؛ ابرسکیل را در غار زندانی می کنند و ارتاوزد را برکوه ماسیس. کیکاووس و کیخسرو هر دو می خواهند که بر فراز آسمانها راه یابند. کیکاووس به دلیل ناشایستگی، به این آرزوی خود نمی رسد؛ اما کیخسرو در این راه توفیق می یابد. این واقعه، معراج حضرت مسیح (ع) و رسول گرامی اسلام(ص) را به یا می آورد.

رستم برای نجات کیکاووس و سرداران ایرانی از هفت خان می گذرد. هرکول نیز دوازده خان دارد و از نظر سپری کردن مراحل و مشکلات به رستم شبیه است .مثل قهرمانان همر، زور رستم به تناسب نیاز وی دگرگون می شود. وی که از بسیاری زور خود در غذاب است (مقایسه کنید با مصراع شاعر گرجی، گیورگی لئونیدزه: «در حرکت از زور خود ناراحت می شود.»)، کاهش توان جسمانی خود را از خدا در می خواهد و برعکس در هنگام نیاز، مابقی زور خود را از پروردگار می طلبد.

جریره، همسر فرود، مثل اندورماخ، همسر هکتور، پس از کشته شدن شوهر، دارایی های او را به نابودی میکشد. رفتار تهمینه، مادر سهراب، نیز مانند آنهاست.

در شاهنامه برخی از حیوانات، مثل اسب سیاوش، طبعی انسانی دارند و گویی از شعور برخوردارند. نظیر این حادثه در کاله والا نیز وصف شده است. نیز به یاد آوریم که اسبان آشیل (اکسانتوس و بالیوس) گویا هستند.

این همانندیها البته موجبات و دلایل گوناگون دارد و ما مجال بررسی همه آنها را نداریم. در اینجا همینقدر می توان گفت که وجود برخی از این همانندیها، نتیجه روابط تمدنهای سرزمینهای گوناگون است. تمدن مردم سرزمینهایی که اگر چه امروز از یکدیگر دور افتاده اند، اما در اصل از یک نژاد هستند. مثلا با اینکه همر، تقریبا بیش از هجده قرن پیش از فردوسی می زیست، اما شباهت مبانی شاهنامه و ایلیاد غیر منتظره نیست. باید به یاد آوریم که اولا بخش اسطوره ای شاهنامه و ایلیاد در یک زمان به وجود آمده است و ثانيا مردم ایران و یونان از لحاظ نژاد، خویشاوند هستند.

................

از بسته ی پژوهشی "از پانزده دریچه" – انتشارات دانشگاه گیلان

نگارش : پروفسور ماگالی تودوآ – دکتر محمدکاظم یوسف پور

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی