نظامی در دیباچهی کتاب لیلی و مجنون آرزو و دعا میکند که پسرش بدان جا از هوشیاری و سرفرازی برسد که بتواند شاهنامه خوانی کند!
دارم به خدا امیدواری
کز غایت ذهن و هوشیاری
آنجات رساند از عنایت
کآماده شوی به هر کفایت
هم «نامهی خسروان» بخوانی
هم گفتهی بخردان بدانی
(نامهی خسروان: شاهنامه)
همانگونه که می بینید پایگاه شاهنامه در میان سخن دانان و سخنسرایان ایران زمین بسیار بلند و ارجمند بوده است ، نظامی در بخشی دیگر نیز اشاره ای به فردوسی بزرگ و شهنامه می کند .
در آغاز اقبالنامه - بخش نخست اسکندرنامه - در داستان سرودن کتاب میگوید خضر پیامبر را دیدم که به من گفت: شنیدهام میخواهی داستان خسروان را بگویی. دانای پیشینه، که منظور فردوسی توسی است، دُر این کار را سُفته است. تو همان حرفهای او را مزن که در یک دُر شایسته نیست دو سوراخ باشد.
شنیدم که در نامهی خسروان
سخن راند خواهی چو آب روان
مگوی آنچه دانای پیشینه گفت
که دَر دُر نشاید دو سوراخ سفت
.................
راهبر این نوشتار شهربراز می باشد.