... برای روزنامه شرق نزدیک فرستاد و در آنجا منتشر کرد. پس از آن ملک الشعرای بهار (1308 – 1372 هجری) آنرا به دست آورد و به سال 1316 شمسی در شماره 5 مرداد ماه مجله مهر به طبع رسانید. این چامه که به خط پهلوی ...
... ایرانیان دانست . پس همانگونه که از جاذبه های طبیعی و تاریخ ایران سخن می گوییم می باید که به ادبیات این سرزمین نیز بنگریم .در مهرمیهن بخشی ویژه به عنوان چکامه وجود دارد که چامه ها و سروده های برگزیده ی ...
بلبلی گفت سحر با گل سرخ کاین همه خار بگرد تو چراست؟ گل خوشبوی و نکویی چو تو را همنشین بودن با خار خطاست هرکه پیوند تو جوید، خوار است هرکه نزدیک تو آید، رسواست حاجب قصر تو، هر روز خسی است به سر ...
تخت جم، اي سراي سراينده داستان اي يادگار شوکت ايران باستان جام جهان نماي و دستانسراي جم آيينه گذشته و آينده جهان از عهد حشمت و عظمت ياد مي دهي اي مهد داريوش کبير عظيمشان بس دست اقتدار که بودت در ...
انقلاب مشروطه هم مانند همه انقلاب هاي بزرگ ديگر، زندگي اجتماعي و ادبي مردم ايران را تحت تاثير قرار داد و توانست بر نوشته ها و سروده هاي دوره خود چيره شود. با آغاز نهضت بيداري چند تن از شعرا و گروهي از ...
درود ای هم نفس ای داور احیاگر تاریخ فرود آ از نهان تیره مریخ و چشمی را تماشا کن که اندر گوهرش گردون گردان را بچرخاند ولی خود را ز دیده نشناسد درود ای آشنا ای هم صدا ای راوی دل ها دلی را بر تماشای تو بگذارم ...
... دختران به نزد شاه آمدند.
یکی پای کوب و دگر چنگ زن
سدیگر خوش آواز لشکر شکن
برزین آنان را به شاه معرفی کرد و گفت: یکی چامه می خواند و دیگری چنگ می نوازد و سومی با رقص خود ما را سرگرم میکند و نامشان ...
... است. فردوسی گوید:
همه چامه رزم خسرو زدند
همی هر زمان چامه ای نو زدند
در کتاب خسرو قبادیان به نمونه هایی از چامه بر می خوریم «چامه مأخذ دو بیتی های بعد از اسلام است که در بحر هزج مسدس سروده شده». ...
... شگفتِ آن ما را با وجود دشواری های زبانی و تفاوت های فرهنگی به خود جذب می کند. خوشنویسی چامه ای از حافظ - کاری از بانو تسونودا در این نمایشگاه میتوان از آثار خوشنویسی پارسی شامل سروده های چامه سرایان ...
... مورخان علاوه بر سرودها و ترانه ها، داستان ها را هم جز اشعار این دوره آورده اند و بعضی چکامکها یا چامه ها را در این دسته وارد کرده اند. یک دسته دیگر با عنوان «فهلویات یا پهلویات» که بیشتر در قرون نخستین ...
سامانیان در دوره سامانی چامه و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه ...
ایران زمین از دیرباز تاکنون ، کانون همزیستی و همبستگی تیره های گوناگون ایرانی با هر دین و مذهب بوده است . از این روی شگفت نیست که توران شهریاری بانوی فرهیخته زرتشتی و سراینده ی چیره دست کرمانی ، چامه ای ...
خانم آن نیست که جانانه و دلبر باشد
خانم آن است که باب دل شوهر باشد
بهتر است از زن مه طلعت همسر آزار
زن زشتی که جگرگوشه ی همسر باشد
زن بود شعر خدا ، مرد بود نثر خدا
مرد نثری سره و زن غزلی تر باشد ...
... به استعداد و توانایی خود غره نشد و ادب را از یاد نبرد.وقتی که دماوندیه را در روزنامه اش به مسابقه گذاشته بود، شرطی برای شرکت کنندگان قایل شده بود:
بگفتم چامه ای بهر دماوند
که اندر عالمش ثانی نباشد ...
تلخ نامه ، نامه ای تلخ آلود و اندوهناک از سروده های جواد زیدآبادی ، چامه سرای سیرجانی است . زیدآبادی در این کتاب سروده های خود را با ساختار نثر و نظم گردآوری و بچاپ رسانیده است . ایشان بتازگی نسخه ای از ...
چامه ی زیر اثری است از شاعر توانای دوران قاجار میرزا محمدجعفر شعله نیریزی برگرفته از کتاب (مثنوی خسرو و شیرین شعله) که به پرسش و پاسخ شیرین و فرهاد شهرت دارد: نخستین بار گفتا چیست نامت ؟ بگفتا گر ...
خط نستعلیق یکی از شیوههای نگارش خط در خوشنویسی فارسی است. این خط در ایران شکل گرفت و بیشتر هم در ایران رواج دارد و خوشنویسان ایرانی بیشتر با این خط به هنرنمایی میپردازند. خط نستعلیق معرف روح و فرهنگ ...
... این جشن گرد می آیند . در میان باشندگان عرب "متنبی" سراینده ی پرآوازه ی عرب(303-354 هجری) نیز دیده می شد که در آن شب باشکوه در برابر آتش ایستاد و چامه ی زیر را بر زبان راند:
در سرزمین فارس شادمانیم ...
استاد ادیب برومند
...............
من کیم قوم بلوچستانیم
قومى از ملیّت ایرانیم
زاده ایرانم و مام وطن
پروراندْ از بهر کشور بانیَم[۱]
در رهش سرزنده حال و جان به کف
بهر سربازى ...
... پایان نگاهی می اندازیم به چند بیت از دانشمند و چامه سرای بزرگ ایران زمین "سعدی شیرازی" که راهش همان راه فردوسی است :
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر سیرت زیبا بیار
هیچ دانی تا خرد به یا روان
من ...
هميشه در دلم، حماسه وطن شراره ميزند، به جان اهرمن تو را به لوح عشق، به دل نوشتهام تو را به خون خويش، به جان سرشتهام وطن! به راه تو گذشتهام ز جان به جان عاشقان، براي من بمان تو صبح صادقي، تويي پگاه ...
انوری که خود یکی از چامه سرایان بزرگ ایرانی است و آوازه ی بسیار بلندی داشت ، در برابر بزرگی و شکوه سخن فردوسی سر فرود می آورد و می سراید :
آفرین بر روان فردوسی آن همایون نژاد فرخنده
او نه استاد بود ...
... با فرنام " شب نشینی " هم یاد می شود تا پاسی از شب به درازا می انجامد و از میهمانان پذیرایی درخوری انجام می گیرد. در این شب خویشاوندان نوزاد را دست به دست کرده و می بوسند و این چامه را می خوانند :
بچه ...
استاد خلیلی از چامه سرایان معاصر افغان است که به زبان پارسی چامه سروده است . در این جستار شاه بیت هایی از سروده های زیبا و شیوای او آورده می شود . سخن وی بسیار پند آموز و گویا می باشد که هر پارسی زبانی ...
... و خوانش در آغازین رج از شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی را آشکار نماییم. چامههای زیر را ببینیم: به جمشید بَر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند... به ما بَر ز دین کهن ننگ نیست به گیتی، بِه از دین ...
... در خانواده های ایرانی روان نیست؟بهتر است به چامه ی زیر بنگریم و بیندیشیم که به راستی آیا ما ارزش فرهنگ پدران و مادرانمان را دریافته ایم ؟ خانه های قدیمی را دوست دارم
تاریخ در آنها به زیبایی در حرکت ...
... میزنم
بگویم به استاد والاتبار
اگر رنج بردی در آن روزگار
اگر رنج بردی تو در عمر خویش
منم رنج دیدم، ولی از تو بیش
ولیکن برای چنین چامهام
گرفتم پیامی ز شهنامهام
...
بياور مي كه گاه كامراني است ز مي ما را هواي سرگراني است نوا سر ده به آهنگ همايون كه گويي در سرم شور جواني است بزن سنتور وزان پس تار و تنبور كه دلخواهم سرود خسرواني است مرا ساغر بريز و جام پر كن از آن مينا ...
... همه گه عزّ وعلايش هر ژاژ كه خايد يكي از جمله امارات بيرنگ بود از پي تحقيق، حنايش القصه «اديب» است كه تا آن دم واپس دلبسته ايران بود و چامهسرايش
استاد ادیب برومند ........... پينوشتها: ...
رونق ایام جوانیست عشق
مایهٔ کام دو جهانیست عشق
میل تحرک به فلک عشق داد
ذوق تجرد به ملک عشق داد
چون گل جان بوی تعشق گرفت
با گل تن رنگ تعلق گرفت
رابطهٔ جان و تن ما ازوست ...
حافظ: صحبت حکام، ظلمت شب يلدا است نور ز خورشيد خواه بو که برآيد سعدی: هنوز با همه دردم اميد درمان است که آخری بود آخر شبان يلدا را اوحدی: شب هجرانت ای دلبر، شب يلدا است پنداری رخت نوروز و ديدار تو ...
در ستایش امام حسین(ع)
چامه ی نخست:
پرده ای کاندر برابر داشتند وقت آمد پرده را برداشتند ساقی ای با ساغری چون آفتاب آمد و عشق اندر آن ساغر شراب پس ندا داد او نه پنهان برملا کالصلا ای باده خواران ...
... چامه ی زیبا از استاد شهریار , پیشکش به هم میهنان ساده دل و آزاده ی آذربایجان:
پر می زند مرغ دلم به یاد آذربایجان
خوش باد وقت مردم آزاد آذربایجان
دیری است دور از دامن مهرش مرا افسرده دل
باز ای ...
مرا كز عشق به نايد شعاري مبادا تا زي ام بي عشق كاري فلك جز عشق محرابي ندارد جهان بي خاك عشق آبي ندارد غلام عشق شو كانديشه اين است همه صاحبدلان را پيشه اين است اگر بي عشق بودي جان عالم كه بودي زنده ...
چامه ای که پیش و رو دارید , سروده ایست بسیار شورانگیز و پهلوانی (حماسی) از روانشاد مهدی حمیدی شیرازی که رشادتها و فداکاری های سلطان جلال الدین خوارزمشاه در برابر تازش وحشیانه ی مغولان به سرزمین بزرگ ایران ...
... در نشر زرين و سيمين به چاپ ميرسد. اين دفتر به احتمال زياد، «دفتر دانايي و داد» نام خواهد داشت. كزازي همچنين با اشاره به ترجمهي «چامهها»ي هوراس، سخنور نامدار رومي، گفت: «چامهها» (قصيدهها) سرودهي ...
دلم می خواست ای رستم
بدر آیی از آن چاه پر از کینه
به هر نیرنگ و برخیزی به سان مردی مردت
دلم می خواست بازم خروش خشم دیرینت
فراگیرد به ترسی ازهمه پیکر
برون آیی از آن چاه پر ...
دکتر ابوالفتح حكیمیان
در این مقاله گروهی از پادشاهان ایران - از آغاز تا پایان سلسله ی قاجار- كه در زمینه ی شعر فارسی ذوق آزمایی كردهاند معرفی میشوند:
بهرم گور و ماجرای نخستین شعر فارسی:
...
مادر من، چادري پوشيده از نيلوفر آبي جامهاي از كوه و دريا و كوير و جنگل و هامون گوشه گوشه دامنش از نقره، شعرآذين مهرباني چهره، با ر خسار مهتابي * مادرم پير است؛ امّا در شيار فصلفصل چهرهاش، امروز ...
... يك زبان را در رديف زبانهاي كلاسيك جاي ميدهد: نخست باستاني باشد. دوم از ديدگاه ادبي و چامهسرايي بسيار توانگر باشد. سوم در ازاي بيش از هزار سال زندگي خود دگرگونيهاي اندكي در واژههاي آن پديد آمده ...
تا آفريد هستي زن را خداي زن گيتي صفا گرفت بسي از صفاي زن نقاش حسن، رنگ برازندهتر نديد بهر جلاي چهرة هستي سواي زن با صد هزار گل به گلستان زندگي هرگز گل دگر ننشيند به جاي زن باغ وجود اين همه لطف و صفا نداشت ...
مادر من، مظهر صدق و صفاست سينهاش آيينهي مهر و وفاست حك شده برسينهي من نام او ديده به ديدار رخش مبتلاست چون به نماز ايستد از روي عشق برسرسجاده دعا گوي ماست درس محبت دهدم با حديث عاشق قرآن ...
... زنان ایران
چامه ای از استاد توران شهریاری درباره پرویز ورجاوند
***
پرویز ورجاوند ناگه دیدگان بست / دردا دریغا ناگهان چشم از جهان بست
عشق وطن با خون بهرگهایش روان بود/ آن عشق ورجاوند و ...
... بود جشنی نه بر آرزوی ز تیمار پیروز آزادهخوی همه چامهگر سوفزا را ستود به بربت همی رزم ترکان سرود در داستان آمدن باربد به درگاه خسروپرویز و بار ندادن سالار بار او را و ناامید بازگشتن باربد از دربار سوی ...
... من بر افروخت این جان تاریك من(4) دیگرانند كه «نامه ایران» را شاهنامه خواندهاند؛ نمونه را، فرخی سیستانی، چامهسرای همروزگار با فردوسی، در ستایش محمود غزنه، گفته است: همه پادشاهان همی زو زنند به شاهی و ...
گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهن گرفتن آموخت شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر ...
... بيش
وليكن براي چنين چامهام
گرفتم پيامي ز شهنامهام
تقاضا نمايم ز يزدان پاك
دهد مرمرا ديدهاي تابناك
كه بعد از حكيم آنچه بر ما گذشت
دهم شرح احوال آن سرگذشت
اگرچه بر اين عهد و پيمان ...
... منوچهری در آن چامهء شبنامهء خود، چگونگی يک خيزاب را در سخنی کوتاه «دراز آهنگ و پيچان و زمين کن» خوانده است و تا آن جا که من می دانم واژهء «دراز آهنگ» پيش از منوچهری به کار نرفته است و او خود، اين واژه ...