بهنگام تاخت و تاز نیروهای روس و انگلیس (متفقین) به سرزمین سپند ایران منوچهر ستوده که سخت آزرده شده بود روز ششم اسپندماه ۱۳۲۱در بندر انزلی چنین سرود : خون است دلم برای ایران جان و تن من فدای ایران بهتر ...
جان و تن من باد فداي وطن من آري به فداي وطنم جان و تن من جان چيست؟ ز جان بهتر و شيرينتر و خوشتر گر زانكه مرا هست، فداي وطن من امّيد كه هر روز جوانتر شود از پيش اين كشور ديرينه و ملك كهن من اي مام ...
چنین دان که جان برترین گوهر است نه زین گیتی از گیتی دیگرست درفشنده شمعیست این جان پاک فتاده درین ژرف جای مغاک یکی نور بنیاد تابندگی پدید آر بیداری و زندگی نه آرام جوی و نه جنبش پذیر نه از جای بیرون ...
... در خانه داری بساز و مهر و دلبستگی وی را در خود روزافزون کن تا همیشه خانه ات آبادان و دلت شادان باشد و هرگز نیازموده در راه پیوند زنی جان و تن مفرسای و آب و آزرم مردمی مریز.
گلچینی از کتاب " آیین بزرگی ...
... بگوییم نخستین حکیمی که شرق او را می شناخت زردشت است، که به جان و تن، و به دست و زبان ایرانی بود. کتابش، اوستا، مایه افتخار نه تنها ایرانیان که تمام ملل شرق است. او توانست طی مدتی نه چندان کوتاه ملتی پراکنده ...
زمان : 6 دقیقه ساختار : MP3 اندازه : 5 مگابایت
ایران وطنم جانو تنم خاک رهایی
مهد هنری مامن مردان خدایی
تیری به تنم تا نخورد از تن من
جان و تن من هر دو فدای وطن من
روزی پدری ...
اندازه : 7 مگابایت ساختار : MP3 زمان : 8 دقیقه
سروده از ملک الشعرای بهار
ای خطه ایران مهین، ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
ای عاصمه دینی که شد آباد
آشفته کنارت چو دل ...
... درون پرده راز مبر نام کسی جز با نکویی اگر اندر فتوت نام جویی بعصیان در میفکن خویشتن را مجو آخر بلای جان و تن را هوای نفس خودبشکن، خدا را مده ره پیش خود صاحب هوارا چنان کن تربیت پیرو جوان را که خجلت برنیفتد ...
اندازه : 3 مگابایت زمان : 3 دقیقه ساختار : MP3
دریافت همین سرود بگونه ی ناخوان (بدون کلام):
..............
سرفراز باشی میهن من .. ای فدایت جان و تن من
پر بها تر از زر ...
... جان و تنم
امیدم بُوَد همچو آن پاک رای
به حفظ وطن من نیفتم ز پای
خدا گر به من مهلتی را دهد
شرایط در ایران به من پا دهد
به راه وطن خود قلم میزنم
که شرحی به دفتر ز غم ...
... کیش مزدیسنانی هم چاره گر هجوم آشوری هم صف شکن جنود کلدانی چون جان و تنت بسی گرامی دان این کشور دیرپای دورانی بشناس دلاوران ایران را از شرزه هژبر زابلستانی از نازش فرّه فریدونی تا خیزش کاوه سپاهانی ...
رونق ایام جوانیست عشق
مایهٔ کام دو جهانیست عشق
میل تحرک به فلک عشق داد
ذوق تجرد به ملک عشق داد
چون گل جان بوی تعشق گرفت
با گل تن رنگ تعلق گرفت
رابطهٔ جان و تن ما ازوست ...
اندازه : 2.71 مگابایت ساختار: MP3 زمان: 3 دقیقه
..............
ای خطه ایران مهین ، ای وطن من ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من آبی قلب تو خلیج فارس و هرمز سینه به سینه ات سلسله کوه البرز ...
... آيتى؟ چه قيامتى؟ كه به قامتى، شده راست خوان تو و ما من، سرو جان و تن دم و لب دهن، تن و تن سخن، همه آفرين، همه مرحبا، همه تهنيت، سخن و بيان حال كه اين غزل را شنيديد، در همين مايه شعر ...
... دل نگرانی پدر، غرور و سرکشی پسر و نیروی بی آرام رخش است. و یا نشانه ای دیگر، لحن آرام و دریغناک شعر است، آن گاه که سخن از پیری و ناتوانی و بازی روزگار با جان و تن ما به میان می آید. (ج 8، ص 52). می توان ...
... منم
ز جان و ز تن دست برداشتم
كه شهنامة خويش انگاشتم
منم همچو او عاشق ميهنم
فداي وطن باد جان و تنم
اميدم بُوَد همچو آن پاك راي
به حفظ وطن من نيفتم ز پاي
خدا گر به من مهلتي را دهد
...
... همى ريخت آب و همى كند موى چنين گفت كامد سياوش به تخت بر آراست چنگ و برآويخت سخت كه از تست جان و تنم پرزمهر چه پرهيزى ازمن تواى خوبچهر بينداخت افسرز مشكين سرم چنين چاك ...
... پیروزی و هم شکست به نیک و به بد زو بود کام و دست جهان و مکان و زمان آفرید پی مور و کوه گران آفرید خرد داد و جان و تن زورمند بزرگی و دیهیم و تخت بلند رهایی نیابد سر از بند اوی یکی را بود فر و اورند ...
کنون گویمت رویدادی دگر ز تاریخ دیرین این بوم وبر چو اسکندر آمد به ملک کیان یکی گرد فرمانده قهرمان به ایرانیان داد درس وطن در این ره گذشت از سر و جان و تن که فرزند نام آور میهن است مر آن شیردل آریو برزن ...
... بر خود خریدم مگر کردگار شاه کاووس را زنهار دهد و ایرانیان را از چنگال دیو برهاند که همه پرستندگان و بندگان یزداناند. من جان و تن در راه رهایی آنان گذاشتم. تو که دادگری و ستم دیدگان را در سختی یاوری کار ...
...
هر که تن درست و نیرو دارد هرگز سخن نادرست نمی گوید . دروغگویان همه بیمار و ناتوان و زبون اند . بزرگمهر بختگان
آنکه طالب آسایش جان و تن است باید شکیبا و بردبار باشد ، در دوستی و داد و ستد با مردم کژی ...
... بر تخت عاج ز ياقوت و پيروزه بر سرش تاج نباشد شگفت از به مه ننگرد كسي را بخوبي بكس نشمرد پس از آن از سياوش خواست كه بظاهر دخترش را به زني بپذيرد, اما پيماني با او ببندد تا او جان و تن خود را نثارش ...
... جنگيده اند ؛ براي پيروزي حق چگونه قيام كرده اند ؛ چگونه از طبيعت آموخته اند و چگونه آن را رام كرده اند و چگونه با جان و تنشان اين ملك را حفظ نموده اند ؛ چگونه پيرو راستي و ايمان به خداوند بوده اند و اين ...