ظاهرا قدمت بنای آتشکده در ری بزمانهای خیلی قدیم می رسد. مسعودی در مروج الذهب بنای نخستین آتشکده را به فریدون نسبت میدهد و می گوید :

نخستین کس که گفته اند آتشکده ساخت فریدون شاه بود ... » و بدنبال این گفته ، داستان مشاهده فریدون قومی راکه آتش می پرستیدند ، و قول ایشان در باب علت پرستش آتش نقل می گردد ، و سپس سخن چنین ادامه می یابد : : « ... وقتی فریدون از آنچه بگفتیم آگاه شد، بگفت تا از آن آتش بخراسان برند و آتشکده ای در طوس ساخت ، و آتشکده دیگر در بخارا ساخت که نام آن بردسوره شد، يك آتشکده دیگر در سیستان ساخته شده که کراکر نام داشت. گویند بهمن پسر اسپندیار پسر يشتاسف آنرا بساخت. آتشکده ای نیز در سیروان و ری بود که بتها داشت و انوشیروان بتها را برون ريخت ... این ده آتشکده پیش از ظهور زردشت پسر اسبيمان پیمبر بوده است ... »

در این باب که نخستین آتشکده ری در فاصله سیروان (از نواحی ری) و ری واقع بود کریستنسن نیز در کتاب ایران در زمان ساسانیان اشارتی دارد بدین قرار :

در تواریخ بسی از آتشکده های جبال را ، که سرزمین ماد قدیم باشد ، نام برده اند ، از آن جمله آتشکده قزوین ؛ وشیروان ، نزديك ری و گومش است ....؟ »

آتشکده در مذهب زردشت در حکم معابد در مذاهب دیگر است ، معبدهای ایران قدیم عموما آتشکده نامیده می شد. آتشدان افروزان در این پرستشگاهها به منزله محراب در مساجد است.

بقایای موجود آتشکده ری را که اکنون در تپه میل در سمت راست راه ری به ورامین به چشم میخورد به دو سیب دارای اهمیتی مخصوص است :

نخست آنکه بموجب قول مسعودی در مروج الذهب این آتشکده (ومؤسسات وابسته بدان) بفرمان انوشیروان در این محل پی افکنده شده ، و یادگاری است از آن پادشاه در این پهنه ، و پیش از این پادشاه چنانکه گذشت ری را آتشگاه دیگری در فاصله دیه سیروان و ری بود ، و وی محل آن را تغییر داده و شرح این مهم بیاید. و دو دیگر آنکه ظاهرا بیمارستان باستانی ری که پزشك عالی قدر محمدزکریای رازی چندی ریاست آنرا بعهده داشت. در نزدیکی همین محل قرار داشته ، و در همان موقع ها بنا شده بوده ، و جزء مؤسسات وابسته به آتشکده ری به حساب می آمده است ، و اگر چنین باشد بانی این بیمارستان را نیز باید انوشیروان دانست.

سیروان مذکور در فوق معرب شیروان است ، و در نزدیکی شهر ری در مغرب یا جنوب غربی واقع بوده است ، و محمدمهدی پسر منصور دوانیقی  که ری را بنام وی محمدیه خوانده اند . در آن هنگام که بسال ۱۶۱ هجری بفرمان پدر عازم خراسان ، برای دفع فتنه عبدالجبار بن عبدالرحمن از دی بود، بهنگام ورود بری بدانجا در آمد، و بناهایی بساخت، و هادی فرزند وی نیز بالن 14 بدانجا از مادر بزاد.. . " بلاذری در فتوح البلدان آورده : : «قال [ جعفر بن محمدالرازی ) و كان المهدي في أول مقدمه الري ، نزل قرية يقال لها السيروان...

يعني : [ جعفر بن محمد رازی گفت که مهدی نخستین بار که به ری آمده بود به دهی واردشد که آنرا سيروان می گفتند.

یاقوت در معجم البلدان نوشته ::

«... و السيروان ايضا موضع قرب الثرى ، كان المهدي نزله في حيوة المنصور حین و جهه الى خراسان ، و بني فيه ابنية آثارها الى الآن باقية بها ؛ و ولد فيها الهادي ايضا في سنة ست و اربعین.... »

یعنی : و شیروان جایی نزدیکی ری است ، مهدی بهنگامی که در حیات منصور فرمان مأموریت خراسان یافت بدانجا فرود آمده و در آنجا بناهایی بساخت که آثارش تا بحال بجای است ؛ و هادی بسال صدو چهل و شش بدانجا ولادت یافت.

هم وی در المشترك و ضعة والمفترق صقعا کتاب دیگر خود ذکر کرده :

«... والسيروان موضع قرب الثري كان المهدي بن المنصور نزله في حياة ابيه و بنافيه ابنية مشهورة الى الآن.؟

یعنی : شیروان جایی است بنزدیکی ری ، مهدی بن منصور در حياة پدر بدانجا فرود آمد و بناهایی در آن بنا نهاد که تا امروز مشهور است.

مهدی در این ماموریت به ری در آمد، وحازم بن خزیمه را بجنگ عبدالجبار فرستاد ، و بگفته حمزه اصفهانی مهدی خازم را امارت مرو داد ، و خود تا سال 144 هجری در ری بماند. ه

از مجموع این اخبار چنین توان دریافت ، که سیروان یکی از دیهای ری و بدان نزديك بوده ، و در سر راه بغداد به ری قرار داشته است ، و این همان آتشگاه قدیم ری است که در ترجمه تاریخ طبری نیز از آن بقدمت ياد شده و چنین مذکور آمده است :

« به ری آتش گاهی بود که از آن قديمتر نبود...» 

از آن روزگار که قوم آریایی شناخته شدند ، ایشان را مردمی دانسته اند که آتش را بزرگ می داشتند، و این عنصر از زمان بسیار کهن بنزد هندوان و ایرانیان حتی یونانیان و رومیان مقدس و محترم بوده است ، و بگواهی ودا ( Veda) و اوستا سرودهای آتش همواره در سرزبان پیشینیان ما بوده است. و این از آن جهت است که نور و حرارت و آتش اساس همه مخترعات و مؤثرترین وسیله پیشرفت تمدن بشر ، و رکن قویم زندگانی انسانی به شمار است ، که بدین عهد نفت و برق جایگزین آن شده است. اختراع آتش را به او اخر عهد حجر مربوط دانسته اند. و در کتاب تمدن قدیم تالیف فوستل دو كولانژ فرانسوی مذکور است : | و «هريك از مردم یونان و روم را در خانواده پرستشگاهی بود ، و برآن پرستشگاه پیوسته اندك آتشی میان خاکستر می درخشید... آن آتش خاموش نمیشد مگر زمانی که تمام افراد خانواده هلاك شده باشند...»

در باب آتش و ارزش آن در ادیان آریایی مثل برهمنی و زردشتی و بودائی و ، مذاهب سامی مثل یهودی و عیسوی و اسلام ، حتى نزد بت پرستهای افریقا سخن ها وجود دارد و داستانها و حکایتها پرداخته آمده است، از جمله آنکه قابیل فرزند آدم عليه السلام نخستین آتش پرست بوده است ، در تاریخ بلعمی مذکور است :

آن پسر آدم که نام او قابیل بود ، و برادر خویش هابیل را بکشت ، از بهر آنکه قربان برادرش را آتش بخورد... پس چون سخت پیر شد ابليس بیامد و اورا گفت : دانی که آتش قربان هابیل را چرا خورد و آن تو نخورد ؟ گفت : ندانم ، گفت زیرا که هابیل آتش پرستیدی ، تو نیز آتش پرست ... قابیل آتش پرستیدن گرفت ، وسجده ها کرد... و نخستین کس که آتش پرستید او بود ، و آتش خانه ای بنا کرد اندر عدن ، وخود و فرزندان او همه برآتشپرستی مردند. »

این روایات و صدها امثال آن همه مبین این واقعیت است ، که تاریخ بنای آتشکده در ری را می توان همزمان با شهر شدن این محل دانست.

انتقال آتشکده ری از محل قدیم (در فاصله ری و سیروان) به محل برکه (تپه میل فعلی) بوسیله انوشیروان :

آتشکده باستانی ری در فاصله میان ری و سیروان واقع بوده است ، و محل دقیق آن امروز معلوم نیست ، لكن دو قرینه در باب آن بدست است :

نخست آنکه بنا بقول یاقوت چنانکه ذکر رفت سیروان نزديك ری واقع بوده است.

دیگر آنکه مهدی پسر منصور دوانیقی در سفر از عراق به ری بدانجا فرود آمد. پس این آبادی در سر راه عراق به ری قرار داشته است، و از آن چندان فاصله ای نداشته است.

بموجب این دو قرینه محل آتشکده قدیم ری را در جنوب غربی این شهره یعنی در حدود شهریار و ساوجبلاغ باید دانست.

چون نوبت شاهی به انوشیروان رسید ، بهنگام عبور از این حدود ، در این آتشکده بتهایی دید و فرمان داد آنها را بیرون بریزند، و در آنجا آتشی بزرگ یافت، و آنرا به محل معروف به برکه منتقل گردانید. این محل را اکنون «تپه میل» میخوانند ، و در دوازده کیلومتری جنوب شرقی حضرت عبدالعظیم واقع است.

قول مسعودی در این باب در مروج الذهب چنین است :

آتشکده ای دیگر واقع در پهنه سیروان و ری ، که بتهایی در آن بود و انوشیروان آنها را بیرون ریخت ، و گفته اند انوشیروان این آتشکده را بديد، ودر آن آتش مقدس عظیمی بود، و آن آتش را به محل معروف به برکه منتقل گردانید.

این روایت را مسعودی بسال سیصد و سی دو نقل کرده است ، و بیگمان وی که قولش را حجت و قابل استناد میدانند  اسنادی قدیمی در این باب در اختیار داشته است.

 دکتر حسین کریمیان - آثار بازمانده از ری قدیم

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی