سعدی شیرازی سراینده ی نامی ایران یکی از کسانی است که داغ از دست دادن فرزند را چشیده است . سعدی گزارش کرده است که در سفر خود در شهر صنعا کودکش را از دست می دهد و حالش سخت پریشان می شود .
به صنعا درم طفلی ...
... گوید :
همت عالی طلب ، جام مرصع گو مباش
رند را آب عنب ياقوت رمانی بود
منوچهری می گوید :
زده یاقوت رمانی به صحراها به خرمن ها
فشانده مشگی خرخیزی به بستانها به زنبرها
و يا :
شنیدم که ریگ ...
... خرمن حیات آنها را بسوزد ساقی بچه هائی ملبس به جامه هائی زربفت و عمامه هائی پولک دار نعلین هائی ملیله دوزی ،شده در حالیکه گیسوان مجعد آنها برروی شانه هایشان ریخته بود با چشمانی غلطان و گونه هائی سرخ رنگ ...
نمایی از درو و خرمن در راه تهران - سپاهان کارگران کشاورز - بیل زنان خرمن کوبی با چرخ گاوهایی که خرمن ارزن را برای جدا کردن دانه از خوشه لگدمال می کنند یک کشاورز روستایی در راه تهران به اسپاهان ...
... آمده است. واژه ی کم استعمال دیگری aou است که در اوستا در ترکیب به کار رفته و شکل سغدی آن aouk، به معنای «خرمن، محصول و غله» است. احتمال داده اند که کلمه «آذوقه» شاید هم ترکی نباشد و با aoa و aouk مربوط ...
... فراوان کند و از هر خرمنی خوشه ای بر دارد پس از هر سخنی پندی فراگیرد و از هر نکته سودی بدست آورد و چون چنین کند ناچار از آنچه فراگرفته است در نفس وی نقشی باز ماند و در خاطر وی نشاط و گشایشی پدیدار گردد ...
... دانی چه کسی گشت استاد
آنکه شاگرد شد و عار نداشت
او به سبک دیگر شعرای این دوره به کشت و کشتزار هم می پردازد
رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن
وقت حاصل خرمن خود را به دامان داشتن
روز را با کشت و ...
... اما زبان شعر را خود شاعر میسازد. همه كارش الفاظ است. این مایه را البته خود نمیآفریند. اما به دلخواه خویش برمیگزیند. پیش او از لفظ خرمنی هست. باید دید كه این خرمن از كجا فراهم آمده است. در بازار نثر ...
... به گردشی که کوبه می زد، دگرگون شده بود و نام این ماشین دنگ بود که دنگ آبی آن برای کوبیدن خرمن برنج و گندم بکار میرفت . دیگر از ماشینهای پیشرفته ساعت های بزرگ روزشمار و ماه شمار و سال شمار بود که گردش اختران ...
... زيان
ز باد خزاني رخم زرد شد
گل ارغوا در خم گرد شد
بنفشه سمن گشت، گل شد تهي
شدم چنبري شاخ سرو سهي
تنم خم گرفت و دلم غم گرفت
دو ديده بشوريد و رخ نم گرفت
ز خورشيد بر من نيامد تفي
وزين خرمنم ...
... پـــر مـــلال خیزد
لاف از سخن چـو دُر تــوان زد
آن خشــت بود کـــه پر توان زد
یــک دســته گــل دِماغپرور
از خرمن صـــد گیـــاه بهتر
گر باشــد صد سـتاره در پیش
تعظیم یـک آفتاب از او بیـــش ...
... سه قلو انجیلی، انار، ممرز، بلوط، لیلکی یا کرات خرمندی، لرگ، ملج، انواع مهم شمشاد، ازگیل جنکلی و یاس وحشی است. گونههای متنوع و فراوان جانوری نیز از قدیم در آن میزیستند و درحال حاضر زیستگاه جانوران وحشی ...
... شد.( پوزش خواست) گویند آن سال خرمنها نیز از نوزیدن باد در صحراها ماند. انوری از تشویش بولایت بلخ گریخت ! شاعری درباره ٔ حکیم انوری گوید: گفت انوری که از اثر بادهای سخت ویران شود سراچه و کاخ سکندری در ...
... از آن خرمن که نَنگ از خوشه چين دارد؟ (غزل 117، ص 250) حافظ ابنايِ زمان را غمِ مسکينان نيست زين ميان گر بتوان بِه که کناري گيرند (غزل 180، ص 376) شکر آن را که تو در عشرتي اي مرغ چمن به اسيرانِ قفس ...
... حـمـال تـو و مـلـک تو و مال توییم ....... چو گم شد پرتو عشق از دل من خدایا چیست جز غم حاصل من سـحـاب عـشق اگر یکدم نبارد بـسـوزان خرمن آب و گل من نکوهش ستمکاران و جهانخواران شـهـرت ...
خرّما شهر «سپاهان» خاصه در ارديبهشت کز صفايش بازيابى جلوه خرّم بهشت در کنار زندهرودش ديده دل برگشاى کِش نوآيين منظراست آيينة ارديبهشت بنگر از هر سو به هم پيوسته خرمنهاى گل بنگر از هر جا ...
... یک ضربه به من زدی و اکنون نوبت من است که دست به گرز برم و پاسخ تو بدهم . برزو سخن را پذیرفت وسپر بر سرکشید. فرامرز نعره زنان گرز را دور سر گرداند و بر سر برزو کوبید،چنان که خرمن آتش از قبه سپر او برسینه ...
... ساساني غمپ در 40 كيلومتري باختر استهبان و در مسير جاده استهبان- شيراز، در حاشيه «خرمن كوه» منظرگاه بسيار زيبايي وجود دارد كه به آن «غمپ آتشكده» مي گويند. در واقع غمپ به تالاب بسيار زيبا و دلنشيني گفته ...
... كه صهبايش مغاني است برافروز آتشي در سينه از عشق كه لطفش به ز آب زندگاني است پس آنگه خرمن آتش به كهسار برافروز اي كه كارت ديهگاني است برافروزان سپس تلي ز آتش به دشت اي آنكه سعيات آرماني است فغان از آن ...
... بحران و هنگامه دفاع ديپلماسی از تماميت ارضی كشورمان به رخ آن مستبد متكبر مست از باده غرور و قدرت بكشد و با وعده سر خرمن انعقاد قرارداد نفت شمال ايران، آنها را به طمع انداخته و از ايران بيرون بيندازد. ( ...
... ص 142» تا که اکبر با رخ افروخته خرمن آزادگان را سوخته ماه رويش کرده از غيرت عرق همچو شبنم صبحدم بر گل ورق ديرشد هنگام رفتن اي پدر رخصتي گر هست باري زودتر «گنجينةالاسرار ، عمان ...
... ی شاعر برصفات و حالات و اثرات ضد و نقیضی ست که درخورشید می بیند. این تناقضات هم به لحاظ رنگها و جلوه های خورشید است وهم به خاطرساخت و بافت آن. قیرگون گوهری که درونش همچون خرمنی از مرجان نورانیست(بسدین ...
... که در اين کار چه کرد برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد ساقيا جام ميام ده که نگارنده غيب نيست معلوم که در پرده اسرار چه کرد آن که پرنقش زد اين دايره مينايي کس ندانست ...
مردی باقلا فراوانی خرمن کرده بود و در کنارش خوابیده بود.فردی که کارش زورگویی و دزدی بود آمد و بنا کرد به پر کردن کیسه اش.صاحب باقلا بلند شد که دزد را بگیرد.هر دو با هم گلاویز شدند.دزد صاحب باقلا را به ...
... بصورت انرژی منفی مطرح میشود) در آتش افکنده و سوزانده میشود و از آن پاکی و گرما (انرژی مثبت) میگرفتند . خرمنهای هیزم را به هفت کوپه (به نیت هفت امشاسپند) تقسیم میکنند و آنها را روشن میکنند، ...
... بهنوعی در سوز و گداز افتاد که پروانهصفت، زمانزمان در آتش فراق میسوخت و به باد دامن شوق، جهانجهان اخگر محبت به عزم سوختن خرمن هستی خود میافروخت». (شاملو، ۱۳۷۱: ۳۷۲)
هندیها باور داشتند در مراسم ...
... باشد و آن بیقرار باد
پیوستهچشم زال فلك از خدنگ غم تاریك همچو دیده اسفندیار باد
شد تشنهكام كشته، چو سلطاندینحسین در خرمن فلك ز حوادث شرار باد
چون ...
... اين که به دهقان و کدخداي حاجت برم/ که کار گدايان خرمن است/ گر گوييم که سوزني از سفله اي بخواه/ چون خار پشت بر بدنم موي سوزن است/ گفتي وصال دوست ميسر شود به سيم/ اينم خلاف معرفت و راي روشن است/ کز ...
هیچ دانی عشق خوبان آتشست عاشقان را درد و درمان آتشست پای تا سر آتش سوزان شدم عشق تو در خرمن جان آتشست بوسه ها بر لب زدم جانم بسوخت بنگر این لعل بدخشان آتشست پرتوی حسنش قیامت می کند جلوه ی آن ...
... پلاسين معجر و قيرينه گرزن آورده و در آنجا طلوع خورشيد به مانند دزدي است خون آلود كه از كمين گاه به در آيد يا چراغي كه هر لحظه روغنش بيفزايد و آمدن مه چنان است كه در هزاران خرمن تر به عمدا" آتش در زنند ...
... حاجت برم که فعل گدایان خرمن است گرگویی ام که سوزنی از سفله ای بخواه چون خارپشت بر بدنم موی سوزن است صد گنج شایگان به بهای جوی هنر منت بر آن که می دهد و حیف بر من است۱۳ این گونه ...
... خرمن علم و عرفان او توشه گرفتهاند که از جمله آنها میتوان به مرحوم حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله بروجردی، آقا سید حسن قوچانی مشهور به آقا نجفی و شهید سید حسن مدرس اشاره کرد . حالات عجیبه و حکایات عجیبه ...
... به همين جهت پيامبر فرموده است كه حسادت خوبيها را از بين ميبرد همانگونه كه آتش هيزم را ميخورد. حافظ: آتش زهدو ريا خرمن دين خواهد سوخت حافظ اين خرقه پشمينه بينداز و برو (1) دلا ز طعن حسودان ...
ای عشق همه بهانه از توست من خامشم این ترانه از توست آن بانگ بلند صبحگاهی وین زمزمه ی شبانه از توست من انده خویش را ندانم این گریه ی بی بهانه از توست ای آتش جان پاکبازان در خرمن من زبانه از توست افسون شده ...
... در کاخ آسود زن فتان دو سه جامش پیمود دم زد آنگاه سخنگوی فَتِن از خشایارشه و جنگ آتن لحن شد سرزنش آمیز که هین! خرمن خصم و نگاه تحسین؟ خرمن خصم که دلکش باشد در خور شعله آتش باشد تیره شب بود و هوا ...
... که شاعردر سرودن آن به شاهکار حکیم طوس توجه داشت. سعدی «در سبب نظم کتاب» می گوید: در اقصای گیتی بگشتم بسی به سر بردم ایام با هرکسی تمتع به هر گوشه ای یافتم زهر خرمنی خوشه ای یافتم دریغ آمدم زان همه بوستان ...
... بنفشه یكی دسته بدروَند وین جایگه بنفشه به خرمن توان درود كوه از درخت گویی مردی مبارز است پرهایِ گونه گونه زده چون جنگیان به خود اشجار گونه گون و شكفته میانشان گل هایِ سیب و آلو و آبی و آمرود چون لوحِ ...
... نه مرّه انگشته وسیله¬ای بوده است که برزیگران خرمن را بدان باد می¬دادند، سه¬شاخه، پنجه. در دیوان عنصری (ص۲۳۵) آمده است: در او سپاهی محکم چو کوه جمله چو ابر / ز تیزی آتش و از مره قطرة باران در دو شاهد بالا ...
... باد چیدم آگاه ز هستی و عدم ساخت بتخانه ی عقل را حرم ساخت چون برق به خرمنم گذر کرد از لذت سوختن خبر کرد سرمست شدم ز پا فتادم چون عکس ز خود جدا فتادم خاکم به فراز عرش بردی زان راز که بر دلم سپردی ...
... شعله دامن کشد به شوقی که آتش به خرمن کشد به دوشی که بار ملامت کشید به گوشی که زهر نصیحت چشید به آن دل که برخیزد آهی ازو به چشمی که آید نگاهی ازو به دستی که بند قبایی گشاد به ...
... چرا كه بنابر باورى كهن مىداند كه آتش در پاكان درنمىگيرد. پس در مراسمى بآئين سوار بر اسپى سپيد در خرمن آتش فرو مىرود و سربلند و بىزيان به درمىآيد. كاووس ناگزير فرمان مىدهد تا شاهبانوى زيانكار را به ...
... خوشهچینی حضوری از خرمن دانش و فضل استاد ایرج افشار نخستینبار در کلاس درس «تاریخنگاری در ایران» در دورۀ دکتری تاریخ در دانشگاه تهران نصیب نویسندۀ این دلنوشته شد.گرچه از ابتدای ورود به عرصۀ مطالعۀ تاریخ، ...
... عالم حيرتزده از شكوه آدم پا بر زَبَر زمين نهادند بال و پر خويش را گشودند از آه تو بالهايشان سوخت بر خرمن عشق، آتش افروخت آن روز كه حوريان، پريشان بودند ز ماتم يك انسان: فرياد تو اي زنِ دلاور ...
... سربينه ( جايگاه خنک در گرمابه – جايگاه رختکن)، سرسنگين، سرسبک (سبکسر) ، سربند ( دستمال يا شال که بر سر می بندند)، سر بندی ( مشغول کردن)، سر هم بندی، سر شور( صابون سر، يا گِل سر)، سر پر شور، سرِ خرمن(کنار ...
... هنگام شرکت در مراسم حتا اگریک شاخه هیزم هم شده برای خرمن سده می آورند تا با رضای خاطر مشتی از خاکستر سده را به همراه ببرند و برای شگون و برکت در کشتزار خود بپاشند . ( در سده سوزی سال 1362 روزنامه ها ...
... و چه برای زنان. فرمودهء بزرگمهر دربارهء زنان در شاهنامه: زنانی که ایشان ندارند شرم
به گفتن ندارند آوای نرم و در برابر نیکی و هنر زن: خرمند و با دانش و ناز و شرم ... سخن گفتن ِ نیک و آوای نرم ...
... سازد. خطري كه نه چندان دور دامن خود او را هم گرفت. ابوريحان از خرمن دانش عبدالصمد بن اول عبدالصمد و پيش از او از نزد ابونصر منصور بن علي عراق رياضي دان و منجم خوشه هاي فراواني چيد، اما اگر دانشش در علم ...
... و بدست آوردن محصولات بخصوص براي کشاورزان بهترين جشن وشادي است و در واقع جشن سر خرمن مي باشد .دوم اينکه در اين ماه پاييزه کاري شروع مي شود و چون معمولا هر کار نيکي را با شادي بايد آغاز کرد از اين لحاظ جشن ...