پروین اعتصامی، زن آزاده ای است که متأثر از مشروطیت است. پرداختن به دیوان پروین جالب و خواندنی است. گویی رسالتی دارد که باید از نیروی کار دفاع کند. او در مقابل کسانی که کارگر را «عمله» می خوانند، به کارگران آگاهی می دهد و به آنان راه و چاره را نشان می دهد. او بر نظام کهنه می تازد و ناکارآمدی آن را عریان می نماید:

تا به کی جان کندن اندر آفتاب، ای رنجبر

ریختن از بهر نان از چهره آب ای رنجبر

زین همه خواری که بینی ز آفتاب و خاک و باد

چیست مزدت جز نکوهش یا عتاب ای رنجبر

از حقوق پایمال خویشتن کن پرسشی

چند می ترسی ز هر خان و جناب ای رنجبر

بدیهی است او آشکارا از کارگران می خواهد تا حق خود را حتی با خشونت هم که شده بگیرند. پروین تصویر یک کارگاه حریر را نشان می دهد و بحث میان کرم ابریشم و حلزون را منعکس می سازد. بدیهی است که او کارگاه را از نزدیک مشاهده کرده و نقش کارگران زن و مرد بر او تأثير فراوان داشته است.

صنعت ابریشم که در دوران قاجار هنوز فعال بود، در زمان او با یک بیماری - که در میان کرم ابریشم اتفاق افتاد - نابود می شود. در اروپا این بیماری با همت لویی پاستور چاره می شود و صنعت ابریشم ادامه می یابد، در حالی که در اینجا فریادرسی نبوده است.

با افول صنعت ابریشم در پایان دوره قاجار، تحول چشم گیری در کار، تجربه و نیروی کار، در ایران صورت نگرفت. به تدریج تجربه تولیدی، و آماده سازی و پرورش صنعت پیشه وری که شمال ایران از مراکز آن بود، رو به نابودی گذارد. این تغییر روی شاعر اثر جدی داشت و ابیاتی را در زمینه کار سرود که بحث اصلی میان کرم ابریشم و حلزون است:

به کرم پیله شنیدم که طعنه زد حلزون

که کار کردن بی مزد، عمر باختن است

بگفت قدر کسی را نکاست سعی و عمل

خیال پرورش تن، ز قدر کاستن است

مرا به خیره نخوانند کرم ابریشم

به هر بساط که ابریشمی است کار من است

پروین در دورانی زندگی می کرد که ارزش نیروی کار در ایران بسیار پایین بود؛ و از طرفی کشور همسایه با انقلاب کارگری، ترسی در دل حکومت انداخته بود. با کارگران و تشکل های آنان دشمنی میورزیدند و می کوشیدند که از کار چیزی نشنوند و نامی ازآن برده نشود و باید نام نامأنوس «عمله» به کارگران اطلاق می شد. آن زمان رضاشاه از سردسته محله ها نیز دل خوشی نداشت و به قلع و قمع آنان همت گمارد. ناگفته نماند که این فرایند چون حرکت های فرهنگی نبود در دوره شهریور ۲۰ بازگشت کرد و تا به امروز نیز چهره این قبیل آدمها و حرکت های خشونت آمیز آنان در حمله به اشخاص و تجمع فرهنگی آشکار است.

پروین شاید تنها زنی است که در آن زمان به مقام والای ادبی و شعری رسیده است؛ در حالی که نام کسانی نظیر: رابعه بنت کعب، مهستی گنجوی، زینب النسا و لاله خاتون نیز برده شده است.

با گرسنگی و پاکی خو کرد

هم نشینان سبکسار نداشت

دانه جز دانه پرهیز نکشت

توشه آز در انبار نداشت

هیچ دانی چه کسی گشت استاد

آنکه شاگرد شد و عار نداشت

او به سبک دیگر شعرای این دوره به کشت و کشتزار هم می پردازد

رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن

وقت حاصل خرمن خود را به دامان داشتن

روز را با کشت و زرع و شخم آوردن به شب

شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن

روشنی دادن دل تاریک را با نور علم

در دل شب، پرتو خورشید رخشان داشتن

درسهای پروین در زمینه کار گسترده است:

درسهایی داد بی نطق و کلام

فکرهایی پخت با نخهای خام

کاردانان، کار زینسان می کنند

تا که گرمی هست چوگان می زنند

این چنین سوداگری را سودهاست

و ندرین یک تار تار و پودهاست

پروین در یکی از اشعار تمثیلی، موضوع صنعت، سندان و چکش را به میان می کشد. در این تمثیل، زرگر و الماس را ترسیم می کند.استاد زرگر با هر ضربه ای که به الماس می زند، الماس از او می خواهد که بیش از این ناراحتش نکند. زیرا که الماس جز پاکی و راستی در کارش نبوده است. استاد، شفاف و براق شدن الماس را فضیلت و برتری خاصی برای آن می داند؛ شاید بتوان ضربه خوردن روی الماس را یک نوع تربیت به شمار آورد:

از کار ار تنت تفت را جفایی رسد

از این کار، کارت به جایی رسد

هم اکنون، تلاش تو گردد تمام

به رویت کند نیکبختی سلام

پروین در زمینه کار و تلاش قصه هایی دارد که موضوع سعی و عمل، یکی از آنهاست؛ در شعر دیگری باربری و تلاش بی حساب موری را بازگو می کند که دیگران تلاش او را بیهوده جلوه می دهند و فلسفه تلاش و سخت کوشی مور را نمی دانند:

به راهی در، سلیمان دید موری

که با پای ملخ می کرد زوری

به تندی گفت کای مسکین نادان

چرایی فارغ از ملک سلیمان

به گفت از مور کمتر گوی با مور

که موران را قناعت خوش تر از زور

همیشه بار جفا بردن و نیاسودن

همیشه رنج طلب کردن و نرنجیدن

چو کارگر شده ای، مزد سعی و رنج تو چیست

به وقت کار، ضروری است کار سنجیدن

جواب داد که آیین کار دانان نیست

به خواب جهل فزودن، زکار کاهیدن

پروین همان گونه که در بحث کرم ابریشم و حلزون آمد، گاهی تفکر و اندیشه خویش را از زبان حیوانات و اشیا بیان نموده است. این شیوه در جوامع بسته به شدت رایج بوده است. به علاوه پروین در «درخت بی بر» مشکلات فکری خود را بیان می نماید:

آن قصه شنیدید که در باغ یکی روز

از جور تبر زار بنالید سپیدار

کز من نه دگر بیخ و بنی ماند و نه شاخی

و از تیشه هیزم شکن و اره نجار

گفتش تبر آهسته که جرم تو همین بس

کاین موسم حاصل بود و نیست ترا بار

این نوع شیوه گفت و گو در دوره باستان با کلیله و دمنه آغاز شد و در سیر ادبیات، به موش و گربه عبید زاکانی و اشعار شاعران نوپرداز ادامه یافته است.

بخش های بسیاری از اشعار پروین، پیرامون موضوع کار است. او در شعر خود به کار، کارگر و مسائل کار استناد، فراوان برده است. در شعر (صاعقه ما، ستم اغنياست) با مطلع:

برزگری پند به فرزند داد

كای پسر، این پیشه پس از من تراست

از مسائل کمی و کیفی کشاورزی سخن می راند. کار از نظر او، ضرورت زندگی است و هیچ فرصتی در این رابطه نباید از دست برود:

کار را از وقت چون کردی جدا

این یکی گردد تباه، آن یک هبا

گرچه اندر دیده و دل نور نیست

تا نفس باقیست، تن معذور نیست

بعضی از قطعاتی که در آن پروین به شکلی از کار و کارگر سخن گفته است:

آرزوی مادر با مطلع: جهان دیده کشاورزی به دشتی

اندوه فقر با مطلع: با دوک خویش پیرزنی گفت وقت کار

بازی زندگی با مطلع: عدسی وقت پختن از ماشی

پایمال از با مطلع: دید موری در رهی پیلی سترگ

توانا و ناتوان با مطلع: در دست بانویی به نخی گفت سوزنی

جولای خدا با مطلع: کاهلی در گوشه ای افتاد سست

خوان کرم با مطلع: بر سر راهی گدایی تیره روز

 ............

بن مایه : نگرش ایرانیان به کار و صنعت - دکتر ابراهیم فیوضات

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی