گرگين پسر ميلاد، يكي از پهلوانان دوران پادشاهي كي كاووس و كيخسرو، و رييس خاندان ميلاد بود. اشاره طبري بدين كه هم پسر و هم پدر گرگين، ميلاد نام داشتند، ميتواند درست باشد، چه، انتخاب نام نخستين نوه بر ...
... هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه)، اخوان، کسرایی، مشیری، نادرپور، تیمور گرگین و …
«قطعه» هم جزو قوالب کوتاه و اختصارگرای شعر ایران است که ابیات آن به درازا کشیده نمیشوند و شاعر میکوشد در هفت، هشت یا ده بیت ...
... حماسی ایران هم رسید بیشتر اسامی پهلوانان شاهنامه فردوسی از بزرگان و خاندانهای تاریخی پهلو در دوران اشکانی می باشد. پهلوانانی چون گودرز، گیو، گرگین میلاد، کارن و رستم اسامی خاندانهای پهلوانی در روزگار پارتیان ...
... است که به چنگ رستم بیفتیم. مادر برزو با نگرانی گفت:اکنون چه باید کرد؟ برزو گفت: همراه من به بالای تپه بیایید وهراسی به دل را ه ندهید تا ببینم پروردگار چه می خواهد. گرفتار شدن گرگین به دست برزو سه سوار ...
... نشانی می دهد گور نیست سپس رو به سرداران کرد و گفت : یکی از شما باید این حیوان را علاج کند . همه صحبت کردند و عاقبت قرار شد از رستم برای راندن گور دعوت کنند . کیخسرو نامه نوشت بدست گرگین میلاد داد و گفت ...
... آن نامه را شنید آن سخن های خودکامه را ۳۰۸۲/ ۲۱۳۵ • سخن خیره ز گرگین سخن سربسر خیره دید همه چشمش از روی او تیره دید ۵۵۱/ ۸۰۸ سخن هر چه گفتم همه خیره بود که آب روان از بنه تیره بود ۱۲۸۸/ ۲۰۷۸ • سخن چرب ...
... و گرگین و رهام و طوس حاضر میشوند مثل سربازی دون پایه سازوبرگ جنگی رستم را مهیا کنند و او را روانه میدان سازند، از نظر رستم دلیلی برای هماوردی حریف با او نیست: ز خیمـه نگه کـرد رستــم بـه دشــت ...
... پیران دارم و بدن فکر و اندیشه کاری انجام نمیدهم . کیخسرو پیشنهاد بیژن را پذیرفت و به سردار دیگر خود « گرگین میلاد » که مسن تر از بیژن بود گفت که چون بیژم راه ارمان را نمی داند ، برای نابودی گرازها تو ...
... این هر دو ناپاک به و از این دست تازش ها و بیزاری جستن ها در مورد هر مرد نابخرد و کژکردار و داستان هایش نیز دارد، چنانکه دربارة توس، گرگین و... به گاه کژروی آنان. داستان های تراژیک شاهنامه جایگاهی ویژه ...
... به جنگ «اكوان دیو» و فرستادن گرگین میلاد، میگوید: چو برخواندی این نامه زان سپس بگوی/ كه فرّ من از توست ای نامجوی ر.ك: مرتضوی، منوچهر، فردوسی و شاهنامه، ص 133. 2. اسلامی ندوشن، محمدعلی، داستان داستانها، ...
... ، چشم خروس می باشد که در معنی شهوت هم به کار رفته است: چـو دانست گرگین کـه آمـد عـروس همه دشت از او شد چو چشم خروس داستان بیژن و منیژه ، بیت 171 همچنین فردوسی از عناصری مانند بسد ، پیروزه ، عناب ...
... میپردازد و وی را از پای در میآورد.
8. زنگه شاوَران که با اَخواشت تورانی میجنگد و جان وی را میستاند.
9. گرگین میلاد که با اندریمان به جنگ در میآید و زندگی را از وی میستاند.
10. بَرته دلاور ایرانی ...
... بینم.» چنان کردند و ناگاه چشمان کاووس روشن شد. بانگ شادی برخاست. کی کاووس بر تخت عاج برآمد و تاج کیانی را بر سر گذاشت و با بزرگان و نامداران ایران چون توس و گودرز و گیو و فریبرز و رهام و گرگین و بهرام ...