... کتاب حدود العالم من المشرق الى المغرب، در بالای بام بازار سمرقند جوی آب روان بود. متن مزبور چنین است:
سمرقند شهری بزرگست و آبادان است و با نعمت بسیار و جای بازرگانان همه جهانست و او را شهرتانست و قهندزست ...
خوارزمی در کتاب خود به حرکاتی که بوسیله آب بوجود می آورده اند ، اشاره کرده و آنها را «حركات بالماء » نامیده است . او ایجاد این حرکات محیر العقول رابسته به ذات آب میداند.اينك به ذکر پاره ای از دستگاه های ...
... و نور و تبرك بخشیدن به گیاهان و حیوانات ملل مختلف جهان برپا شده بود، نیز تخت جمشید است. در وندیداد، برای ساختن بهشت جم یا ورجمكرد، چنین فرمان داده شده است: در آن جا جوی آبی جاری نما، چراگاهان فراهم کن. ...
آب رکنی از جمله آب هایی است که از روزگار باستان تا کنون، روان و تن خسته ی مسافران تنگ الله اکبر را آرامش می بخشد. حافظ درباره ی این آب سروده است: فرق است ز آب خضر که ظلمات جای اوست تا آب ما که منبعش ...
بجویی که یک روز بگذشت آب نسازد خردمند ازو جای خواب
دوراندیشی و هشیار بودن در کارها را گوشزد می کند
(این داستانزد برگرفته از شاهنامه و سخن فردوسی بزرگ است)
... و سرما و ناراحتی به صبح رسانید. فردا صبح اول وقت، پیرمرد لنگان لنگان، درِ یک لنگه آسیاب را گشود و با همان طمأنینه، کمکم بالا آمد و چون به خواجه رسید و او را در کنار جوی آب، با آن وضع مشاهده کرد، لبخندی ...
... افتاد.دختر چوپان به جست و جوی آب روان شد و به چشمه ای دور از راه برخورد .کوزه ای ازآب پر کرد و همین که خواست به خانه بازگردد،از دور ناله ای شنید.براثر ناله رفت.ناگهان جوانی را دید نابینا که بر خاک افتاده ...
... هوا رو به تاریکی میرود، میتوانید شب را در منزل یکی از روستائیان سپری کنید. از روستای شوی امتداد جوی آب را در پیش گیرید تا به تنگه برسید. بخش خطرناک سفر در این منطقه است که جهت تسهیل در عبور و مرور بخشی ...
ایران سرزمینی است 4 فصل و با تنوع اقلیمی و آب و هوایی بسیار بالا و گوناگون. از آب و هوای جنگلهای اروپایی و سرسبز مناطق شمالی کشور گرفته تا اقلیم حاره ای کویرها و دشتهایی چون طبس و بم و خوزستان ، کوهپایه ...
...
*
این صدا رد می شود
از کنار هر کسی
باز می ماند دلش
روی هر خاروخسی
*
این صدا در جوی آب
تا صداقت می رود
از کنار رهگذر
تا نهایت می رود
*
این صدا بر برگ گل
یا میان آتش ...
... صحرا بردند و گز (2)کشیدن گرفتند تا سده کرده آید و پس از آن حرکت کرده آید و گز می آوردند و در صحرایی که جوی آب بزرگ بود ، پر از برف می افکندند تا به بالای فلعتی برآمد و چارطاق ها بساختند از چوب ، سخت بلند ...
حكیمی بر سر راهی میگذشت. دید پسر بچهای گربه خود را در جوی آب میشوید. گفت: گربه را نشور، میمیرد! بعد از ساعتی كه از همان راه بر میگشت دید كه بعله…! گربه مرده و پسرك هم به عزای او نشسته. گفت: به تو ...
... که زباله توی جوی آب نریزید؟ پای روی چمن نذارید؟ بیهوده بوق نزن؟ آب رو هدر نده و ... روزگاری در همین سرزمین آلودن چهار آخشیج «آب، خاک، هوا و آتش» گناه بود. رویه دیگر فرهنگ که بسیار نادیده گرفته می شود ...