... بازگشت و بدون اینکه لب به غذا بزند یا در بزم شرکت کند تا صبح بیدار ماند. روز بعد پادشاه صبح خیلی زود برخاست و با عجله بر سر چاه رفت و با صدایی اندوهگین گفت: ای دانیال، خدمتگزار خدای زنده، آیا خدایت که ...
زنون حکیم، مردی را بر ساحل دریا اندوهگین دید که بر دنیا غم می خورد. حکیم او را گفت که بر دنیا غم مخور، اگر در نهایت توانگری، در کشتی بودی و کشتی ات در دریا شکسته بود و در حال غرق شدن بودی، آیا نهایت آرزوی ...
... شادی در آنها بررسی شده بود، در رده ی ۱۰۵ جای گرفته و در شمارِ افسرده ترین و اندوهگین ترین مردمان جهان ثبت شده است . آن هم ایران ! که دارای این همه آیین جشن و شادی ماهانه و سالانه بوده است .
بازگردیم ...
... مربوط است.(۱۳۶)
بدرود کردن با درگذشته
امروزه در جوامع اروپایی رسم است که وقتی شخص بزرگی در میگذرد پیش از خاکسپاری مردم اندوهگین و با احترام خاص از برابر آن میگذرند و آخرین احترام خود را به شخصیت ...
... شاپور نام نهاد. روزی اردشیر به هنگام نخجیر دید که چگونه گور نر برای رهایی گور ماده و گور ماده برای رهایی بچه اش خود را به دم تیغ سپرد. این رخداد، اردشیر را بیاد آن زن و فرزندش انداخت و سخت اندوهگین شد. ...
...
ارد به گفتة ژوستن آنچنان از مرگ پسر دلیرش اندوهگین شد که اختلال حواس در او پیدا شد. در حدود 37 پ. م. بر آن شد تاج و تخت را به یکی از سی پسرش بسپرد. انتخاب بدرفرجامی کرد و فرهاد (چهارم) پسر ارشد خویش ...
... خود شرمنده و از تو آزرده نگردد .
اگر از کسی چیزی شنوی تا راستی و درستی آن نیک ندانی در جای دیگر مگوی و از گفتن آنچه مردم را افسرده و اندوهگین دارد و یا بیم و هراس در دل اندازد دم فروبند ، و چون سخنی ...
... در است و نگران نشدم، اما اندوهگین شدم که رییس پژوهشکدهی ادبی روزی چند بار با این نوشته سینه به سینه میشود و به یاد نگهبانی خود نمیافتد... شُکُلات، نه شوکولات. به شرط این که پای شکلات در میان باشد ...
... روزگار به کام است؟ غمت را فریدون نبیند! چیزی شده؟ گویا اندوهگین هستی؟" سپس ادامه داد که:"چگونه است که هنگامی که تو خودت نقشه هایت را به صورت نیمه بازگو میکنی و اینگونه هم پیمانانت را فریب میدهی، از زرنگی ...
... را از تن جدا کرده و به پیروزی نامه ی بیانگر پیروزی اش در جنگ خونین سه روزه ،برای فریدون پیوست کرد .فریدون نیز با دلی اندوهگین از کشته شدن دومین پسرش ،پیروزی منوچهر را ستاییده و شادباش گفت . که داند که ...
اگر غم را چو آتش دود بودی،
جهان تاریک بودی جاودانه !
درین گیتی سراسر گر بگردی،
خردمندی نیابی شادمانه !
.............
ابوالحسن شهید بن حسین بلخی
................
شاید این سخن بلخی همه گیر ...
... لاغری گرایید . پیرزال بسیار اندوهگین شد . هر روز ورد زبانش این بود که : تو چرا مریض شدی ؟ کاش من به جای تو مریض می شدم . الهی مادر پیش مرگ تو بشود ولی تو سلامتت را بازیابی . از قضا ، روزی یکی از گاوهای ...
... از آن نامه گشتم دل اندوهگین * بدین ترتیب حمدالله و فرزندش به خدمات دیوانی اشتغال داشته با مقابله ی نسخه های شاهنامه که در اختیار داشته ، آن را به ذوق خود – که البته مردی دانشمند و شاعر بوده – تصحیح کرده ...
... این روزگار کمابیش پنجاه دیدم شمار در آن بیت بد بود هم ریخته شبه وار با در بر آمیخته چو دیدم بسی نسخه های چنین از آن نامه گشتم دل اندوهگین که فردوسی اندر سخن گستری ...
رخداد کشته شدن سیاوخش ایران، آنهم با آن ناجوانمردی ، هنوز هم پس از هزاران سال هر مردم(انسان) آزاده و فرهیخته ای را اندوهگین می کند و اشک از دیدگان پاکدلان فرو می ریزد.آنگونه که از داده های تاریخی بر می ...
... باید که او را بیابید و نزد شاه بیاورید.تا درد شاه درمان شود. وزیر نزد شاه آمد و در حالی که بسیار اندوهگین بود از شاه خواست که واقعیت را به او بگوید تا آن کسی را که دل شاه را ربوده را احضار کند. شاه گفت ...
... از این خبر سخت اندوهگین شد و گفت :ای جوان ،کجا می روی؟می ترسم که باز گرفتار رفیقی چون شر بشوی ؛ همین جا در ناز و نعمت بمان. جز یکی دختر عزیز مرا نیست و بسیار هست چیز مرا گر نهی دل به ما و دختر ما ...
... (ع) که از گمراهی آن مرد آگاه بود ، میل نداشت که با او هم نشین شود و بر سر سفره بنشیند . بنابراین به او پیشنهاد داد که یا به دین خداوند یکتا ایمان بیاور و یا ازینجا برخیز و برو. پیرمرد از سخن ابراهیم اندوهگین ...
... فرامرز افسار اسب را برگرداند و برزو را به دنبال خود کشید. تورانیان چون پهلوان خود را دست بسته دیدند،سخت اندوهگین شدند؛افراسیاب آشفته شد وسردارش هومان ویسه را با سواران زیادی به یاری برزو فرستاد. از این ...
... اندوهگین،تافته شدن،خرد،پاکزاده،یله کردن،و....این تعداد واژه در کنار تعداد واژگان عربی متن بسیار کم است.مثلا در کتاب جبرئیل به جای سروش میآید،شیطان یا ابلیس به جای اهریمن.سباع به جای چارپا و حیوان و ...
... اندوهگین بود، از اول آذر 539 تا فروردین 538 مراسم سوگواری رسمی برپا شد. شاهنشاه پارسی تا زنده بود همسر دیگری برنگزید و تا آنجائیكه می دانیم، وی یكی از وفادارترین مردان روزگار بوده است. ده سال آخر سلطنت ...
... که: از اختر بدین سان نشانی نمود که آشوبش و جنگ بایست بود شد اندوهگین شاه چون آن بدید یکی باد سرد از جگر برکشید به ایرج برآشفته دیدش سپهر نبد سازگاریش با او به مهر فریدون جهان را به سه بخش میکند: ...
... ضرباهنگ تند و تیز و درشت نخستین را با آرامی کشدار و اندوهگین دومی و مناسبت هریک را با موضوع سخن سنجید. نه چگونگی آن نبوغ را می توان بیان کرد و نه این "آهنگ" را. هردو همان "آن" حافظانه اند. فردوسی خود ...
... مباش اندرین کار، اندوهگین
به یزدان و، این خاک با آفرین
به مهر و، به ماه، و به فرهنگ و داد
به نیکی و، رادی و، فرّ و نژاد
به خورشید، و بر چرخ گردان سپهر ...
... ایران آنچنان دلپذیر و نیکو شد که پیران، از دیدن آن، اندوهگین شد و به لشکر خود نگاه کرد و دید که نه صفی آراسته دارد و نه برای نبرد با چنان لشکر آراستهای آمادگی سزاوار را. پس بانگ بر سرداران خود زد و نومیدانه ...
... خبر را بازگو می کرد چشم ها بی گفت و گویی هر طرف را جست و جو می کرد پیر مرد اندوهگین دستی به دیگر دست می سایید از میان دره های دور گرگی خسته می نالید برف روی برف می بارید باد بالش را به پشت شیشه می ...
... 1828 میلادی (درست یک ماه پیش از نوروز) امضا شده بود از مردم پنهان كرد تا خبر آن در ایام دید و بازدید نوروز به گوش ایرانیان نرسد و آنان را اندوهگین و بر ضد دولت متحد نكند. ***** در نوروز سال 1300 (1921میلادی) ...
... باده رحیق الحق که رنگ او کند از دور رنگ گل را دق به رنگ زنگ زداید ز جان اندوهگین همای گردد اگر جرعهای بنوشد بق به طعم، تلخ چوپند پدر و لیک مفید به پیش مبطل، باطل به نزد دانا، حق می از جهالت جهال شد به ...