در شاهنامه نکات فراوان و جالبی درباره زندگی اجتماعی ایران و آداب و رسوم و مراسم مردم ایران وجود دارد. حتی برخی از مراسم خاص که به ایران پیش از اسلام مربوط است و پس از آمدن اسلام به این سرزمین تا حدی ادامه یافته است، در نزد اروپاییان شناخته شده است از جمله می‌توان به سان دیدن سپاه از طرف فرمانده بدرود واپسین با بزرگی که درگذشته است و ماشالله گفتن یا اسپند دود کردن که هنوز هم متداول‌اند همه به گواهی شاهنامه مربوط است.(۱۳۶)

بدرود کردن با درگذشته

امروزه در جوامع اروپایی رسم است که وقتی شخص بزرگی در می‌گذرد پیش از خاکسپاری مردم اندوهگین و با احترام خاص از برابر آن می‌گذرند و آخرین احترام خود را به شخصیت مورد علاقه پیشکش می‌کنند'

این رسم ریشه در ایران پیش از اسلام دارد و در شاهنامه به این رسم اشاره شده اس برای نمونه در داستان فریدون �‌دانیم که فریدون سه پسر داشت و وقتی هر یک از بخش سرزمینش را به سه فرزندش سپرد.

چون دیگر برای فریدون کاری در این جهان باقی نیست هنگام آن است که از داستان و بلکه از جهان بیرون رود.

چو آن کرده شد روز برگشت و بخت

بپژمرد برگ کیانی درخت

کرانه گزید از سر تاج و گاه

نهاد بر خود سر آن سه شاه

همی هر زمان زار بگریستی

به دشواری اندر همی زیستی

پر از خون دل پر ز گریه دو روی

چنین تا زمان سر آمد بر اوی

فریدون بشد نام از او ماند باز

برآمد بر این روزگاری دراز

سپس تابوت فریدون را بر تختی نهادند و تاج فریدون را بر فراز تخت آویختند

به پد رود کردنش رفتند پیش

چنان چون بود رسم آیین و کیش

رسم و آیین چنین بود که برای آخرین بار از برابر تابوت بگذارند. (۱۳۳و۱۳۴و۱۳۶)

به نام ایزد ماشاالله

برای دفع چشم زخم در شاهنامه چندین بار نام ایزد آمده است در ایران کنونی نیز هنوز زنده است و در میان اقوام مختلف نام خدا به کار می‌رود. در جنوب ایران نام خدا هم البته همان نام خدا استفاده می‌کند.

در شاهنامه هنگامی که کیخسرو و سران سپاه را برای حمله به توران و ستاندن کین سیاوش می‌خواند

کوران را به تخت کیی بر نشاند

برایشان همه نام یزدان بخواند.( ۱۳۸و۱۳۷)

سان و رژه

امروزه سان و رژه یکی از مراسم نظامی است که در همه جهان انجام می‌شود. شاهنامه فردوسی به ما می‌گوید که از چند هزار سال پیش ایرانیان این مراسم را داشتند به ویژه پیش از نبردها آن را انجام می‌دادند.

در زمان پادشاهی کیخسرو فرزند سیاوش

کیخسرو پس از نشستن به تخت شاهی و یک ایرانگردی تمام. در نخستین برنامه اعلام شده او بود عزم جنگ توران و کین خواهی سیاوش پدرش که برنامه دوم او بود می‌کند پهلوانان و دلاوران را فرا می‌خواند و همه در پایتخت در انتظار آغاز تعرض به سوی توران می‌مانند

در روزی حرکت همه لشکریان صف زده‌اند اندهان هر یک از گروه‌ها در جلوی سپاهیان خود ایستاده‌اند و منتظر ورود کیخسرو شدند

کیخسرو از برابر سپاهیان می‌گذرد و سپس شاه در جای مخصوص رژه قرار گرفت و سپاهیان با نظم و ترتیب از برابر او به صف گذشتند

همی بود در پیل در پهن دشت بدان

تا سپه پیش او درگذشت کشیده رد ایستاده سپاه به روی سپهدارشان بود نگاه (۱۴۰و۱۴۱)

اسپند دود کردن

دانه اسپند نیز به طور قطع برای ایرانیان کهن جنبه تقدس داشته و تاکنون نیز در باورهای مردم ایران به قوت خود باقی است دود حاصل از به آتش افکندن آن برای دفع چشم زخم مفید دانسته می‌شود

در شاهنامه در یک مورد به اسپند دود کردن پرداخته‌اند و جالب است که آن نه برای انسان بلکه برای اسب و البته این است جز رخش رستم یعنی آن اسب بی‌نظیر و مانند‌ آن، اسب دیگری نیست. (۱۵۱)

 چوگان بازی

 چوگان ورزش  بسیار کهن سال ایرانی است و از بازی‌های پهلوانی به شمار می‌آید. سواری که چوگان نداند سوار واقعی محسوب نمی‌شود. این بازی از ایران به سایر نقاط جهان رفته و در بعضی زبان‌ها نام خود را حفظ کرده

در شاهنامه هم به این بازی اشاره شده اما تعداد بازیکنان در شاهنامه تنها یک بار از آنها سخن رفته است و آن در چوگان بازی سیاوش با افراسیاب است.

سیاوش که از ناسازگاری بخت و پدر و زن پدر، به افراسیاب پناهنده شده بود در آغاز سخت مورد علاقه و محبت این دشمن دیرین ایران قرار داشت.

شبی سیاوش چنین گفت شاه

که فردا بسازیم بر دو پگاه

ابا گویی و چوگان به میدان شویم

زمانی بتازیم و خندان شویم

بامداد روز بعد هر دو به میدان چوگان رفتند.

افراسیاب ۷ نفر انتخاب کرد که با خود او می‌شد ۸ نفر و سیاوش ۷ مرد انتخاب کرد که با خود او می‌شوند ۸ مرد برابر افراسیاب و یارانش. بنابراین می‌توان گفت که تعداد سواران در بازی چوگان در هر سوی میدان هشت نفر بودند.(۱۶۲و۱۶۵)

................

بیژن نامه - ایرج وامقی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی