درود بر هممیهنان عزیز و دوست داشتنی ، عزیزان وطن پرست که برایشان خواندن این مطالب درد و رنج غصه می باشد. بنده به عنوان سرباز و با پیشینه ی قومی بلند و ریشه دار به عنوان سرباز وطن ، بیرق بازگردانی همه ...
... در مشرب امام قرشی و مولانا عبدالرحمن، که در گلزار فقه از شقایق نعمان دانه افشاند و مولا نا قوام الدین قال؛ سابعاً از طبقات علما و محدثان وفقها چون مولانا صاين الدين على (ترکه) و سید محمد سید شریف که نهال ...
... خوبان همه گیسو کندند
از فراق تو عجب سلسله ها برهم خورد
خاقان(شاه) مضمون بیت را به فال بد گرفته متغیر شدند و بی اختیار فرمودند: انالله و انا اليه راجعون ! در همان سفر از ساحت اصفهان به گلزار جنان رفتند ...
ابوالقاسم امامی در سال 1345 هجری شمسی دست تصادف ترجمۀ عربی گلستان سعدی را در نیویورک به دست یک دختر عرب می دهد و بدین گونه پای او را به گلزار جانبخش ادب پارسی باز می کند و او را با سخن آفرین جاوید نام ...
...
تا سهی سرو تو را تازه به آبی دارد
3. رابطه ی نهانی عاشق و معشوق
باغبان، همچو نسیمم، ز در خویش مران
کاب گلزار تو، از اشک چو گلنار من است
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
نرگس او که طبیب ...
... ۱۴- عبارت های درون گیومه آورده از نسک «از صبا تا نیما»ست. ۱۵- برای آشنایی با چگونگی نثر قائم مقام، یكی از منشآت او آورده میشود: «مهربان من! دیشب كه به خانه آمدم خانه را صحن گلزار و كلبه را طبله عطار ...
استاد فریدون جنیدی پس از مرگ فرزند خود افشین سروده است :
نه بگرفتی ز گلزار جهان ، کام نه ماندی در برم با ناز و آرام
نبود آیین تو ، ای جان شیرین! که در ره پیش بابا ، وانهی گام !
........
پیشگفتار ...
دكتر محمود گلزاري - روان شناس بن مایه ی نواشتار روزنامه ی اطلاعات است.
ظاهر و باطن ما ايرانيان امروز يكسان نيست! به هم كه ميرسيم كلي خوش و بش ميكنيم و قربان صدقه يكديگر ميرويم، بفرما بفرما و مخلصيم ...
... که دین و دل از دست دادهای از دل گذر کن تا به دلبر رسی، رنج سفر بر خود هموار کن تا به او رسی.» چون شهزاده سر بلند کرد، نه گلزار دید و نه قصر اما در آتش عشق میسوخت. چون خورشید برآمد، لشکریان، ملکزاده ...
... کنعانای دل عندلیبی تو مگیر انس به ویرانه جغد رفته یادت مگر از ساحت گلزارای دل ملک عالم قدسم که شدم خاک نشین خویش را چند کنم بیش از این خوارای دل انتظارم که قفس بشکنم و باز پرم تا ...
... همینیم، همینیم
بر خاک تو گلزار جنان را نگزینیم
سوگند به نام تو که از پا ننشینیم
تا سر نکشد کاخ جلال تو به کیوان
قدری نگذاریم برایت سر و جان را
در پای تو ریزیم هم این را و ...
... مژده گلزار بيار (غزل 244، ص 504) نگه کردن به درويشان منافيِ بزرگي نيست سليمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش (غزل 273، ص 562) اگر شرابخوري جرعهاي فِشان برخاک از آن گناه که نفعي رسد به غير چه باک؟ ...
سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟ یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟ یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟ هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست « مشنو ای دوست! که غیر از تو مرا یاری هست یا شب و روز بجز فکر ...
... چند روزی پی دلدار دگر باشم به عندلیب گل رخسار دگر باشم به مرغ خوش نغمهی گلزار دگر باشم به نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش سازم از تازه جوانان چمن ممتازش آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست ...
... ها» در دو بخش «عشق و مرگ» و «گل و خار»؛ همچنین «راه سعدی» که در این کتاب از حدود ۵۰ حکایت «سعدی» بهره برده است؛ «بوستان غرق در گل» که دارای هفت باب است؛ «گلزار سعدی» که بعدها در کتاب اصلی او «در گلستان ...
... راه گل ، شادباد، تخت درویش، گنج سوخته، دل انگیزان، تخت طاقدیس ، چکاوک، خسروانی، نوروز، جامه دران، نهفت ، گلزار، در غم، گل نوش و زیرافکن که هنوز برخی از این اصطلاح ها در موسیقی امروز ما رایج است. این نغمه ...
... وجود داشت عناصر زيبايي شناسي برگرفته از طبيعت هم جاي گرفت. شاعر زيبايي گلزار و آب و رنگ ارغوان را در چهره يار ديد گل و سنبل و سرو و بوستان و پرندگان و آهوان و حالات آنها به جاي آن كه در تشبيت قصيده جاي ...
... ۶۳۸. ۱۷. گلزار همیش بهار، کنتس دونو آی، شجاع الدین شفا، اطلاعات ماهانه، شمارة ۱۱۳، مرداد ۱۳۳۶، ص ۱۶. البته برخی از مطالبی که در این مقدمه دربارة زندگی سعدی نوشته شده، مطالبی غیر معتبر و ساختگی است. برای ...
... دفتری ودیوانی ست چه گویم این که سری هم نزد به سامانم زبهر دلشدگان، کی سری وسامانی ست مکن ملامت عاشق، که در سرای وجود وجود بی خبر از عشق، نقش ایوانی ست گذارِ باد خزان، کی فتد برآن گلزار که چون ادیب ...
... را و رفت خود ز جهان عیان ز پرده رخ پاک حق پرستان کرد کسی به دهر بیاید خورد ز میوه او تواند او به جهان کار خیر و احسان کرد خدا بخواست به روحش دعای خیر کنند نظر به توس ز گلزار اخترستان کرد شنید او ز سرانِ ...
... بگیرد و به خاطر ایدئولوژی و ایده آل و مراد و مطلوب خود، ابراهیم وار در آتش های نمرودی خود را بیافکند که آنرا گلزار کند و علی وار در بستر خطرها زیر سایه شمشیرها و نیزه ها بخوابد و حسین وار خود را درکام ...
... عراق برگزار شده بود فعالانه شرکت نمود. از استاد آثار متعددی به چاپ رسیده است که برخی از آنها عبارتند از: گلزار حال، مثنویات فانی کشمیری، سوز و گداز، منتخب اللطایف، تاریخ سلاطین صفویه، احوال و آثار کلیم ...
... نيز به چشم ميخورد، مثل «گلستان» يعني «باغ گلسرخ» ... در حالي كه «گلشن» و «گلزار» به معناي «باغ گل» است. ـ «گلگشت» يعني: تفرجگاه. ـ «گلكاري» يعني: ايجاد تپه و يا باغچه گل. ـ «گلدسته» هم به ...
... برجاست... «سپایرز» و «اُمستد» معتقدند که در سده های نوزدهم و هجدهم ق.م فرمانروایان آشوری از لولوبیان بودند.1 پی نوشت: 1.مسعود گلزاری: کرمانشاهان-کردستان، مقدمه. به نقل از: کتاب ایران بزرگ، رویه ...
... برآورد شده است. خيام خود در ستايش اين زبان می فرمايد: روزی است، خوش و هوا نه گرم است و نه سرد ابر از رخ گلزار همی شويد گرد بـلـبـــــــــل به زبـــــان پهـــــــلـوی، بـا گــــل زرد فرياد همی زند ...
... سوگ سالار کهنسال جوانان را سر شور و نوا نیست (مصدق) رفت و گلزار وطن را دگر سرسبزى و لطف و صفا نیست هزاران دل شکست از مرگ وى لیک شکستِ شیشهى دل را صدا نیست بنالید اى وطنخواهان بنالید رخ از ماتم به خاک ...
چو سبزه سبز میگردد ز نوروز
به روز سیزدهم، آن روز پیروز
فزون بر سبزی دشت و چمنزار
به جان و دل بگردیم همچو گلزار
مر این روز را بخوانیم «روز هستی»
بگردیم مست از میهن پرستی
گره بر سبزه افکن ...
... زيست در اين موزه نمونههايي از حيوانات و پرندگان تاكسيدرمي در معرض ديد قرار دارد. موزه شهدا در گلزار شهداي كرمانشاه قرار دارد و داراي يك تالار بزرگ و42 غرفه است كه در اين غرفهها وسايل شخصي شهدا و وصيت ...
... و کامرانی کسی دارد که خواهانش تو باشی چه خوش باشد دل امیدواری که امید دل و جانش تو باشی! همه شادی و عشرت باشد، ای دوست در آن خانه که مهمانش تو باشی گل و گلزار خوش آید کسی را که ...
... فدای، مُلک ایران کرده اند کشور ایران بود گلزار پاک گر خزان آید به سویش، زان چه باک؟ تا زمانی که به هم پیوسته ایم از گزند هر خزانی، رسته ایم دختر و پور ِ فریدونیم و بس مهتر و کهتر نباشد هیچ ...
... ايجاد چنين حركتي در زبان شعر اين دوره دانست: بلبل رنگين نوايي بر سر كار آمده است آب و رنگ تازهاي بر روي گلزار آمده است وقت گلشن خوش كه گلريزان ابر رحمت است چشم پل روشن! كه آب امسال سرشار ...
... یافت و دنیای فارسی زبان از ظهور بلبل داستانسرای دیگری در گلزار پر طراوت و صفای ادب فارسی آگاهی یافت و از غنچه معطر ذوق و طبع او محفوظ شد. پروین برای سنگ مزار خود نیز قطعه اندوهباری سروده که هم اکنون ...