... ام کولاب چون کاشانه ام ایران بنازم نام تو از جان بخواهم کام تو ایران تو هستی جان من آیین من وجدان من ایران تو هستی خانه ام ایران تویی کاشانه ام بی تو نخواهم این جهان بی تو نخواهم آسمان بی تو جهان تاریک ...
... به کاشانه تبدیل شده است . بسطام در شش کیلومتری شمال شرقی شهرستان شاهرود در استان سمنان ایران واقع شده و آب و هوایی مطبوع در تابستان و سرد در زمستان دارد . باغات زردآلو سراسر شهر را احاطه کرده اند و عمده ...
... از آنجایی که نخستین ساختمانها و آبادانی ها در سرچشمه فين به امر پادشاهان زمان انجام گرفته بدین مناسبت آنجا را (کی آشیان) یعنی خانه و جایگاه پادشاهان گفته اند.
٢- کاشانه: در قدیم این لغت معبد و جایگاه ...
... ملاقات گزيدند
يک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند
يک زمره به حسرت سر انگشت گزيدند
جمعي به در پير خرابات خرابند
قومي به بر شيخ مناجات مريدند
يک جمع نکوشيده رسيدند به مقصد
...
... هست » سعدیا! نیست به کاشانهٔ دل غیر تو کس تا نفس هست، به یاد تو برآریم نفس ما بجز حشمت و جاه تو نداریم هوس ای دم گرم تو آتش زده در ناکس و کس! « نه من خام طمع عشق تو میورزم و بس که چو من سوخته در خیل ...
... اند میهمانان پیشین نیز نخواهند نشست.در این هنگام جایگاه بالا که معمولا در هر خانه و کاشانه ای این جایگاه دگرگون است را به میهمانان تازه و بزرگترها میدهند تا به گونه ای احترام و میهمان نوازی خود را نشان ...
... در ارتفاع 3 هزار متري که در سينه قله بلند لالهزار (4311 متر) به آرامي جاي گرفته و ساکنان آن در تمام طول سال خانه و کاشانه خود را آباد نگه مي دارند و هرگز ترک آن نميکنند. دشت ساردوئيه، بلندترين دشت ...
... ای ستم سوزگشتی، فروزنده ای ز گامت فروزان همه نام ما که شهنامه ات شد دل آرام ما چو ایران، بزرگی درخشنده ای که تخم سخن را پراکنده ای به هر خانه، کاشانه، نامت سپید کند آفرین بر تو، داد آفرید سعید ...
... از فیض او چالاک شد آمد اندر وجد و برافلاک شد در دل مسلم مقام مصطفی است آبروی ما ز نام مصطفی است طور موجی از غبار ناقه اش کعبه را بیت الحرم کاشانه اش بوریا ممنون خواب راحتش تاج کسری زیر پای امتش ...
... از سید در بغداد ماند، ولى بعد به علت یک سلسله آشوبها که در نتیجه خانه و کاشانهاش به تاراج رفت، به نجف مهاجرت کرد و حوزه علمیه نجف را در آنجا تاسیس کرد و در سال 460 هجرى در همان جا درگذشت. مقبره ایشان ...
... یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند جمعی به در پیر خرابات خرابند قومی به بر شیخ مناجات مریدند یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند ...
... کشید و گفت : اگر هنر تو نقش زیبای کاشانه ایی شود پولی گیری در غیر اینصورت با گدای کوچه و بازار فرقی نداری . چون از او دور شد جوانک از استاد سلمانی پرسید او که بود که اینچنین گستاخانه با من سخن گفت . استاد ...
... شد ... دیگر ایزدان آن سرزمین را ترک کرده بودند.
منظور آبادانی و فراوانی و آرامش
خط ۱۰. مردم از خدای بزرگ میخواستند تا به وضع همهٔ باشندگان روی زمین که زندگی و کاشانهٔ شان رو به ویرانی میرفت، توجه ...