بیشتر نویسندگان و شاعران دوره ی قاجار روش اساتید قرن سوم و چهارم را در انتخاب الفاظ و معانی برگزیدند، از این روی بسیاری از پژوهشگران آنرا «بازگشت ادبی» نامیده اند.

میدانیم در قرن سوم که زبان پارسی امروزی به وجود آمد شعرائی بزرگ و گویندگانی گشاده زبان از مشرق ایران برخاستند که با اهتمام آنان زبان پارسی زنده شد و اندك اندك نضج و رونق گرفت. چون استقلال ایران از منطقه خراسان و ماوراءالنهر آغاز شده و این پیشقدمان ادب نیز غالبأ از آن منطقه برخاسته اند. سبك نخستین شاعران را سبك ترکستانی اصطلاح کرده اند . اسامی همه این شعرا را بترتیب زمانی در تذکره های مفصل باید جست و از معاریف این دسته اند ابوشکور بلخی-شهید بلخی - رودکی - دقیقی - فردوسی - فرخی و امثال اینها. گرچه اشعار هر يك از آنان را کیفیتی خاص است ولی وجوهي مشترك دارند که مجموع و ترکیب آن وجوه سبك تر کستانی را مشخص میسازد.

از صفات مميزه سبك تر کستانی سادگی الفاظ و روشنی مضامین و تشبیهات است بطوری که دریافت مقصود گوینده سهل و آسان می نماید و به تأمل و سودن اندیشه چندان نیاز نیست.

بطور مثال باید گفت که گفتار و اندیشه گویندگان نخستین چون گفتار و اندیشه جوانان نوخاسته و اطفال رسیده است که آنچه می خواهند بگویند روشن و آشکارا بیان می کنند و سخن را در لفافه های استعاره و کنایه و تشبیهات دور از ذهن نمی پیچند.

نه تنها در نظم بلکه در نثر آن دوره هم این روش جلوه گرست و کتابهائی که از قرن چهارم بجاست چون تاریخ و تفسیر طبری انشائی بی پیرایه و بی تعقید دارد و متضمن بسیاری از لغات اصیل پارسی باستانی است.

از قرن پنجم اندك اندك شعر و نثر پارسی به پیچیدگیها و دشواریها گرائید. نزديك بودن بلاد مرکزی ایران به بغداد و مرکز خلافت و بسط معارف اسلامی از تفسیر و حکمت و ادب و مخصوصا تصوف با اصطلاحات مخصوص موجب شد که غالب شعرا مطالب عرفانی وحکمتی و نجوم و موسیقی و دیگر علوم را در اشعار خود بگنجانندو لغات و اصطلاحات زبان عربی را بیشتر به کار برند وسخن خود را به تشبیهات و استعارات گونا گون بیارایند. این روش سخن سرائی را سبك عراقی نامیده اند. پیشروان این سبك شاعرانی استاد و پر مایه اند از قبیل: خاقانی- انوری - نظامی - کمال الدین اصفهانی و امثال آنان.

سبك عراقی وقتی به نهایت کمال برسد و تعقيدات و نازك خیالی هائی در آن راه یابد که در آن به تأمل و تفکر بسیار نیاز پیدا کند «سبك هندی» نامیده شده است .

سبك هندی در زمان صفویه به اوج کمال رسید. به این معنی که شعرای نازك خيال و مستعد ایران درین دوره غالبا به هندوستان مهاجرت کردند و این سبك و روش را در شعر و شاعری رواج دادند و ظاهرأ وجه تسمیه آن نیز همین است که منبع الهام شاعران سرزمین هندبوده است. سردسته شعرایی که در ناز خیالی و ظرافت معروفیت دارند صائب تبریزی، عرفی شیرازی - کلیم کاشانی و امثال اینهايند.چنانکه اشاره شد ظرافت اندیشه و نازک خیالی و باریک بینی در سبك هندی بکمال رسید و اگر شعرای بعدی هم می خواستند همین راه را بپیمایند و از پیشینیان عقب نمانند شعر پارسی صورت معما و لغز راپیدا می کرد و مقاصدی که از ادبیات ملل و اقوام منظورست حاصل نمیشد.

برای اینکه ادبیات ازین بن بست رهایی یابد چندی پیش از آغاز عصر قاجاریه شعرائی چندهم آهنگ به آئین و روش شعرای قرون اولیه سخن گفتند و معانی ملایم را با اصطلاحات و الفاظ ساده به کار بردند و این کیفیت را «بازگشت ادبی» نامیده اند. پیشروان بازگشت ادبی میرزا سلیمان صباحی کاشانی و سید احمد هاتف اصفهانی و آذر بیگدلی وجز اینها را دانسته اند.

چون راه تکمیل سبك هندی خواه ناخواه بسته مانده و بالاتر از سیاهی رنگی دگر نبوده شاید این دسته از شاعران خود در اندیشه تغيير سبك و گشودن راهی از بن بست برای شعرای بعد نبوده اند اما آنچه مسلم است خود به سادگی مضمون و اصطلاحات شعری گرائیده اند و مکتبی از نو ایجاد کرده اند که شعرای عصر قاجار از شاگردان این مکتب اند. شاگردانی که از استاد پیش افتاده اند.

کیفیت باز گشت ادبی نه تنها در نظم بلکه در نثرهم جاری است چه درین عصر منشیان و نویسندگانی پیدا شدند که به ساده نویسی گرائیدند. اگر در منشأت نشاط اصفهانی دبیر فتحعلی شاه عبارت پردازیها و لغات نامأنوس به سبك منشیان قدیم کم و بیش دیده می شود قائم مقام فراهانی و امیر نظام گروسی و بعدها امین الدوله آن روش را اندك اندك متروك مانده اند و راه را برای نویسندگان بعد از خود هموار تر کرده اند .

باری، اعراض شاعران و نویسندگان از راهی درشت و سنگلاخ و گروش به راهی هموارتر و سهل تر از امتیازات مسلم شعرای عصر قاجاری است . خواه بی عنوان بماند و خواه عنوان بازگشت ادبی بدان نهند.

 نصرت تجربه کار - سبک شعر در عصر قاجاریه

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی