اختلافات ارضی امپراتوری عثمانی با ایران، در دوره ی قاجار، پس از فروپاشی عثمانی و تغییر سلطنت در ایران، به جمهوری جدید ترکیه و رضاشاه پهلوی منتقل شد. این اختلافات، که با تجاوزات جدیدی از سوی نظامیان ترکیه به خاک ایران شدت یافت، باعث تیرگی روابط دو کشور شد؛ ولی به دلیل اینکه دو کشور مزبور برای تحکیم قدرت خود و انجام اصلاحات داخلی و نوسازی کشور، نیازمند صلح در داخل و خارج بودند، اصول سیاست خارجی خود را بر پایه اتخاذ سیاست حسن همجواری با همسایگان و بر مبنای روابط صلح آمیز قرار داده بودند. این رویکرد، در سیاست خارجی آنها، عامل مهمی برای رفع مسالمت آمیز اختلافات ارضی بین دو کشور شد و گام به گام با انعقاد عهدنامه و دادیه و تامينيه ( ۱۳۰۵ ش./ ۱۹۲۹) و عهدنامه مرزی (۱۳۱۰ش. /۱۹۳۲)، اختلافات ارضی آنها برطرف شد. در عهد نامه اخیر، خطوط مرزی مشخص شد و کار تعیین حدود و نشانه گذاری مرز ، از ملتقای رودهای ارس و قره سو، آغاز و تا اواسط سال ۱۳۱۲ در کوه دالامپر، یعنی مرز مشترک ایران و ترکیه و عراق پایان یافت. براساس همین قرارداد، دامنه شرقی کوه آرارات که متعلق به ایران بود، بنا به اصرار مقامات ترکیه و مماشات مقامات بلندپایه ایران، با قطعه زمینی از اراضی متعلق به ترکیه در جنوب ناحیه بارژ گه معاوضه و از خاک ایران تجزیه شد. همچنین، در همین قرارداد، بر اساس توافقنامه خط مرزی ۱۲۹۳ ش ۱۹۱۶، که در سال های پیشین، میان ایران و عثمانی امضا شده بود، برخی مناطقی که ترک ها تصرف کرده بودند، به ایران بازگردانده شد. مالکیت منطقه قره سو، با لغو عهدنامه ترکمنچای و عدم تعهد ایران به عهدنامه قارص ( به دنبال انعقاد قرارداد ۱۹۲۱ ایران و شوروی ) متعلق به ایران بود؛ ولی به دلیل آشفتگی های سیاسی ایران در اواخر دوره قاجار و بی توجهی مقامات وزارت امور خارجه ایران نسبت به بی اثر شدن عهدنامه ترکمنچای، و سستی دولتمردان ایرانی از دست رفت. در نهایت، به علت عدم مطابقت قوانین سرحدی سال ۱۳۱۰ش. با وضع زمین، در قسمتی از مرز، نزدیک ماربیشو، در سال ۱۳۱۹ش. توافقنامه اصلاح خط مرزی بین دو کشور منعقد شد و مسئله ماربیشو نیز رفع شد و عملا در سال ۱۳۱۹ش. هیچ اختلافی در وضعیت مرز و جایگاه علائم میان ایران و ترکیه وجود نداشت.

 مهدی فرجی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی