درود بر مردم غیور گیلان ک خاک ب دشمن نداد گیل و دیلم یعنی حماسه و دلاوری ب خودم میبالم ک فرزند گیلانم در رابطه با دیلم هم بگم ک در کذشته ب شرق گیلان و غرب مازندران که قبلا یکی بودن میگفتن دیلمان دیلم نام ...
گیل و دیلم دو قوم متفاوتند. گیل ها از قومی سکایی گلای هستند از قفقاز به غرب گیلان آمدند و دیلمی ها از قوم الیمایی هستند از زاگرس به گیلان امدند. کادوسیان قومی ساکن در تالش بودن. آمارد ها قومی پارسی تبار ...
ز گيل و ز ديلم بيامد سپاه همى گرد لشكر بر آمد به ماه اين سخن فردوسى است كه پيش از هزار سال قبل از دو قوم گيل و ديلم و جنگجوئى و دلاورى آنان ياد كرده است. هنوز شما اگر چند صباحى بين مردم گيلان زندگى كنيد ...
... در شمارهى دوم سال سوم (تابستان 1382) مجلهى نامهى انجمن در مقالهى «گویشها و متون فارسی» سه صفحه مفصل دربارهى کلمهى آجیش توضیح داده و سند اراىه کرده و از گویشهای دماوندی، گیل و دیلم، مازندرانی، خراسان ...
... شد. در سالهای ضعف و انحطاط بغداد که امراء ترک و کرد و گیل و دیلم خلیفه را هم در تختگاه وی دست نشانده قدرت و غلبه خویش ساخته بودند، با آن که در ایران اندیشه ایجاد یک قدرت پایدار همراه با احیاء مرده ...
... آب باران را به تن خویش میریختند و پس از آن این کار هر سال بین مردم رسم گردید.
میان مردم گیل و دیلم، هنوز در مناطق سواحل جنوبی دریای خزر، رسم آتش افروختن به عناوین گوناگون تعبیر میشود. از جمله: آتش ...
... به رسمیت میشناختند و هیچ گاه به جنگ با وی نپرداختند. تنها سالها پس از یعقوب بود که دو تن از جنگجویان ایرانی در گیل و دیلم طرح بزرگ یعقوب را پیگیری کردند و این دو "اسفار دیلمی" و "مرداویج گیل" بودند ...
نوشین شاهرخی
ادب کهن فارسی، یکی از غنیترین ادبیات جهان است، چه در گسترهی حماسه که شاهنامهی فردوسی نمونهی برجستهی آن است، چه در عرصهی قصههای عاشقانه و عامیانه که هزار و یک شب با اصل هند و ایرانی ...