از ملانصرالدین پرسیدند: تو که می گویی از اولیا هستی چطوری می خواهی این مسئله را ثابت کنی؟ ملا گفت: من به هر درختی اشاره کنم سریع پیش من می آید. گفتند : اگر راست می گویی به آن درخت صنوبر اشاره کن تا بیاید ...
... کبر و غرور نگردی . ابر باش و مانند باران بر گل و خس ببار و با همگان از بد و نیک به نیکی رفتار کن .
عیب دیگران را مجوی . عیب جویی هنر نیست . حتی اگر از کسی خوشت نمی آید عیب و ایرادهایش را آشکار مکن ...
... آن بخش که سبک حماسی در شعر فارسی را از زیر نظر می گذراند، باز در پیوند میان شخصیت و شعر شاعر میآورد: شعر فردوسی ، دقیقی وار بود فرقش اندر قرصی اشعار بود ورنه یک هنجار بود وان دقیقی با همه کبر و غرور ...
... در این داستان میگوید که باید کبر و غرور را کنار گذاشت.
در داستان پنجم بهرام مهمان شاهدخت فیروزه پوش، «آذریون»، است. نکته عارفانه آن هم این است که شخصیت اصلی داستان دور از حرص و طمع است.
داستان ششم ...