... جاودان ساختند. مانند قدح لعابدار رنگین با نگاره ی بهرام گور و آزاده کاری از آثار سده ی هفتم هجری قمری (۱۳م.) یا نظیر آن با نقاشی زرین از سده ی ششم هجری (۱۳م.) کارکاشان .ساسان سپنتا نیز در کتاب چشم انداز ...
... گلستان وجود دارد.
۷. سعدی در گلستان، هم در مدح و هم در قدح صوفيه سخن گفته ولی روی هم رفته سنگینی ذم بیشتر است.
۸. سعدی در کاربرد واژه هایی که ويژه طریقت صوفیه اند جانب اعتدال را گرفته است.
۹. عرفان ...
... ساخته است : به هشتم بیامد مهِ فورَدین برآمد یکی ابرِ باآفرین همی در بارید بر خاک خشک همی آمد از بوستان بوی مشک ! همی لاله در چنگ گلبن قدح همی تافت از چرخ قوس و قزح در این زمان هیتالیان ( هپتالیان ) برای ...
... که برابر بوده با بك مثقال ساسانی.
تسوی(نسوج) : برابر بك بیست و چهارم درهم (مثقال) بعني بك نخود بوده است.
کیلج: پیمانه یی بوده برابر ۲۰۰ گرم.
قدح: پیمانه بی به وزن ۱۰۱۰ گرم.
استير: يك چهلم من و ...
... غمزه خونت ریخت ساقی دم مزن
ور به جای باده زهرت داد در شکرانه باش
چون قدح از دست مستان می خوری مستانه خور
چون قدم در خیل مردان میزنی مردانه باش
گر مقام خوشدلی میخواهی ...
... باید نگاهی جانب این کاسه ی مردآزما می کن ** توخوش نشسته به تمکین وحسن ازتونهفته به جلوه بهر فریبم به جلوه گاه نهانی ** چون سبزه قدم برلب جویی ننهادیم چون لاله قدح برلب آبی نکشیدیم ** درجرگه ی ...
... مگير كه ندادند جز اين تحفه به ما روز اَلَست (غزل 22، ص 60) چه شود گر من و تو چند قدح باده خوريم؟ باده از خونِ رَزانست نه از خونِ شماست اين چه عيب است كز آن عيب خلل خواهد بود؟ ور بود نيز ...
... این مراسم ، تازه وارد و کلیه ی عیاران بدون پوشاک فقط برای ستر عورت لنگ می بستند و در دایره ای گرداگرد میر عیار می ایستادند ، سپس یعقوب که مقام میر عیاری یا سرهنگی داشته است ، مشتی نمک در قدح آب می ریخت ...
... لیکن آن سر خیل مخموران خموش سر به بالا یکسر از برنا و پیر لیکن آن منظور ساقی سر به زیر هریک از جان همتی بگماشتند جرعه ای از آن قدح برداشتند باز بود آن جام عشق ذوالجلال همچنان در دست ساقی مالمال ...
... ميكرده است؛ به همين سبب در قرآن از دادن لقب، كه البته منظور القاب بد و قدحآميز و طعن و تسخر است، صريحاً نهي شده است كه: «لايَسخر قومٌ من قوم عسي ان يكونوا خيراً منهم ولا نساءٌ من نساء عسي ان يكنّ خيراً ...
...
از درس عـلوم جمله بـگریزی به
وانـدر سـر زلف دلـبر آویزی به
زآن پیش که روزگار خونت ریزد
تو خون قنينه در قدح ریزی به
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وين عمر به خوشدلی گذارم یا نه ...
... را نشانه هايي عيني بود که آنها را در ميان مردمان مشخص مي کرد. و هر يک از اين نشانه ها را دلالتي بوده است. از آن جمله اند: شرب قدح شراب(که بعد از اسلام به آب و نمک تغيير يافت) شلوار مخصوص(سروال)، روشن کردن ...
... عدم تعلق انسان به دنیا فانی و دل نبستن به اسباب دنیوی و عبرت گرفتن از سرگذشت جمشید و تخت وی ، می داند . - قدح به شرط ادب گیر ، زانکه ترکیبش ز کاسه سر جمشید و بهمنست و قباد - که آگهست که کاووس و کی کجا ...
... نديدند سبزى كهان و مهان به هشتم بيامد مه فرودين بر آمد يكى ابر با آفرين همى در بباريد بر خاك خشك همى آمد از بوستان بوى مشك پر از ژاله در چنگ گلبن قدح همى تافت از ...
... زهد هم مفروش (49) حافظ به زير خرقه قدح تا به كي كشي در بزم خواجه پرده ز كارت برافكنم(50) آتش زهد و ريا خرمن دين خواهد سوخت حافظ اين خرقه پشمينه بينداز و برو (51) خرقهپوشي من از غايت دينداري ...
... ژرف و ديرنده كه هيچش كرانه نيست: زان كوزة مي كه نيست در وي ضرري پر كن قدحي بخور، به من ده دگري زان پيشتر اي پسر كه در رهگذري خاك من و تو كوزه كند كوزهگري نخستين نمونههاي ترانه يا رباعي، ...
... کف ساقی» در: «خنک آن دم که صلا در دهد آن ساقی مستان که کند بر کف ساقی قدح باده سواری» همه و همه تصاویری از معانی تجریدی را که در قلمرو تأملات و عواطف اوست با تصویرهای خاص خود ملموس و منجز ساخته شده ...
... : همه باده خسرواني به دست و دسته هاي گل در پيش روي دارند مي گويد : مي اندر قدح چون عقيق يمن / به پيش اندرون دسته نسترن .ايرانشاه ابي الخير در منظومه دلنشين بهمن نامه ، چگونگي مراسم واگذاري تاج و تخت از ...
... اسكندر از طریق اهدای دختر، فیلسوف، پزشك و قدح خاص شاه به اسكندر است: چو بشنید مهران ز كید این سخن بدو گفت از این خواب دل برمكن نه كمتر شود بر تو نام بلند نه آید بر این پادشاهی گزند 3-1-3. خواب سام در ...
... در پایان کار انوشیروان ، از سرنوشت او که با آن همه شکوه و قدرت می بابست بیچاره وار جهان را ترک گوید ، عبرت می گیرد : تو ای پیر فر توت بی تو به مرد خرد گیر و از بزم و شادی بگرد جهان تازه شد ، چون قدح ...
... شد گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگير مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد اي دل ار عشرت امروز به فرد افكني مايه نقد بقا را كه ضمان خواهد شد ماه شعبان منه از دست قدح كاين خورشيد از نظر تا شب عيد رمضان ...
... از ظلمت دهلیز خانهای[۳۹] روشنی بتافت یعنی جمالی که زبان فصاحت از بیان صباحت[۴۰] او عاجز آید چنان که در شب تاری[۴۱] صبح بر آید یا آب حیات از ظلمات بدر آید. قدحی برفاب بر دست و شکر در آن ریخته و به عرق ...
... سخن مست و فضاله[۳۴] قدح در دست که رونده ای بر کنار مجلس کذر کرد و دور آخر درو اثر کرد و نعره ای زد که دیگران به موافقت او در خروش امدند و خامان مجلس به جوش گفتم ای سبحان الله دوران با خبر در حضور و نزدیکان ...
... چنگ گوش فرا داده بود. بزرگان و دلاوران گرداگردش را گرفته و همگي دل بر رامش و طرب نهاده بودند. همه بادﮤ خسرواني به دست همه پهلوانان خسرو پرست مي اندر قدح چون عقيق يمن به پيش اندرون دستـﮥ نسترن ...
... كه از حد تكليف بيرون رفته و مشهور بود به «لاي خوار»؛ زيرا كه پيوسته لاي شراب خوردني، در آن جا بود. آوازي شنيد كه با ساقي خود ميگفت كه: «پر كن قدحي به كوري محمودك سبكتكين تا بخورم!» ساقي گفت: «محمود ...