آنچه کورش کرد و دارا و آنچه زرتشت مهین زنده گشت از همت فردوسی سحر آفرین
نام ایران رفته بود از یاد تا تازی و ترک ترکتازی را برون راندند لاشه از کمین
شد درفش کاویانی باز برپا ...
...
ترا میستایم؛ ای فردوسی ایران، که بالای بلندت به بلندای دماوند برخاست، و بدانزمان که مادر میهن، از هر سوی؛ آماج تیرهای سهمگین و زهرآگین بداندیشان بود، سینهٔ ستبرت را سپر ایران کردی، و با خامهٔ درخشانت، ...
... متداول بوده است و فردوسی ایران و ایرانشهر و ایران زمین را همواره استعمال کرده و حتی شعرای غزنوی نیز ایرانشهر و ایران را در اشعار خود آورده و پادشاهان این سلسله را خسروان این دیار دانسته اند . پس از اینکه ...
اَبَرمرد شاهنامه
اقدس كاظمي قمي
...
وطن زنده از نام فردوسي است
اَبَرمرد، فردوسي طوسي است
به ياد اَبَرمرد شهنامهام
بريزد گهر از سر خامهام
ز فردوسي اكنون سخن سر كنم
كلام ورا زيب ...
چه اندیشه ای، پاک، پویا، بلند که بر کهکشان بال و پر گسترد چه روشن نگاهی، که چون آفتاب به هستی، به هفت آسمان بنگرد. چه دانای رازی، پژوهنده ای که در تار و پود جهان ره برد. خرد را ستاید، چه زیبا، چه ...
... است، با چنان تلاشها شادمان سازند.
شاد باد روان نیاکان گرامی
خشنود باد روان فردوسی ایران»
٭) این باور نگارنده بدین معنی نیست که کاوش بر سر نژادگی برنوشتهها یا تلاش برای انجام بهترین ویرایش (تصحیح) ...