نخست باید بین دو مفهوم زن در ادبیات تفكیك قائل شد؛ اول اینكه زن در جایگاه مادر كه در ادبیات همه ملل بویژه ایران ستایش شده و جز از نیكی بر قلمها و زبانها نرفته است و دوم اینكه زن در جایگاه همسر یا ...
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهان گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره ی من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ی راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن ...
تاج از فرق فلک برداشتن جاودان آن تاج بر سرداشتن در بهشت آرزو ره یافتن هر نفس شهدی به ساغر داشتن روز در انواع نعمت ها و ناز شب بتی چون ماه در بر داشتن صبح از بام جهان چون آفتاب روی گیتی را منور داشتن ...
مادر من، چادري پوشيده از نيلوفر آبي جامهاي از كوه و دريا و كوير و جنگل و هامون گوشه گوشه دامنش از نقره، شعرآذين مهرباني چهره، با ر خسار مهتابي * مادرم پير است؛ امّا در شيار فصلفصل چهرهاش، امروز ...
گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهن گرفتن آموخت شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر ...