دوره های تاریخی ایران

1- ایران باستان از آغاز تاریخ مکتوب تا پایان ساسانیان:
تأسیس پادشاهی دولت های ایلام در مجاورت سومر، بابل، اکد و آشور. زبان و خط میخی ایلامی، کوچ تدریجی قبایل هند و ایرانی (آریائی) حدود ۱۵۰۰ ق.م از آسیای میانه و شمال غربی و شرقی دریای خزر به فلات ایران و پیدایش اولین « ایرانیان» در رویاروئی و آمیزش با ایلامیان. تشکیل دولت مادها، امپراتوری وسيع هخامنشیان ، در دوره هخامنشیان زبان پارسی باستان با لهجه های گوناگون آن رایج بود و خطی میخی مخصوص بخود بکار برده می شد اما زبان مشترک امپراتوری، آرامی بود، آثار نوشتاری هخامنشیان اساسا سنگ نوشته ها با خط میخی بودند. بعد از هخامنشیان شاهد کاربرد پارسی میانه (و یا پهلوی) هستیم زبان مشترک هنوز آرامی است اما خط تبدیل به الفبای صامت - بنیاد آرامی با ویژگیهای خود شده است. لشکرکشی اسکندر و تأسيس دولتهای سلوکیان و سپس اشکانیان. بعد از بر آمدن ساسانیان شاهد احیای امپراتوری ایران می شویم. تأليف آثار مختلف به زبان پهلوی، و بطور همزمان، استنساخ منون پارسی باستان و بخصوص متون زرتشتی که در دوره هخامنشیان تحریر نشده بود نیز در این دوره بود. ایران باستان با شکست ساسانیان در مقابل اعراب و خلافت اسلامی در سال های ۶۵۰-۶۴۰ م، به پایان رسید.

2- قرون وسطی و یا سده های میانه که با لشکرکشی اردوی اسلام، شکست ساسانیان، قبول اسلام و حاکمیت خلافت شروع میشود.
دویست سال دوره فترت» و بقول بعضی دانشمندان بهت زدگی تا شرکت فعال ایرانیان در خلافت عباسی و احیای زبان و فرهنگ پارسی (پارسی معاصر و یا دری). تشکیل دولت های نسبتا کوچک (در مقایسه با ساسانیان) صفاریان، طاهریان، آل بویه، زیاریان و سامانیان و بالاخره آغاز سلطنت ترک زبانان با غزنویان و سپس سلجوقیان که همزمان با شروع کوچهای مستمر و چند صد ساله قبایل ترک به ایران و آناتولی (روم شرقی و یا بیزانس) و تغییر زبان آذربایجان و آناتولی و در ضمن دین در آناتولی شد، خوارزمشاهیان، حمله مغول ها و حاکمیت ایلخانان و تیموریان، سلطنت های محلی چوپائیان و جلایریان و سربداران، قرا قویونلوها و آق قویونلوها که تقریبا همه از کوچندگان ترک زبان بودند اما بتدریج در عرض پانصد سال در بدنه ایران و ایرانیان مستحيل شده به دولتداری ایرانی و حتی رواج زبان و فرهنگ ایرانی و پارسی پرداختند. بخش دیگری از همین قبایل ترک زبان سلجوقیان آناتولی و بعد از حمله تیمور حکومت های محلی آناتولی را ساختند که «عثمانیان» شاخه ای از آنها بودند که بعد دیگران را مغلوب کرده  و امپراتوری عثمانی را تأسیس نمودند.

٣. دوره معاصر از صفویه تا کنون
آغاز صفویان بعنوان دولت احیا شده ی ایرانی با ایدئولوژی دولتی و رسمی تشیع در مقابل عثمانی در غرب و اوزبکان در شرق و شمال شرقی ، تحکیم صفویان همچون دولت ایرانی که قدرت را بتدریج مرکزی تر و از قبایل مختلف و نظام ملوک الطوایفی آزادتر می کرد. سقوط صفویان و برآمدن نادرشاه و تقویت دوباره ایران . بعد از دوره کوتاه زندیان شاهد به قدرت رسیدن قاجاریان می شویم، ضعف روزافزون ایران در مقابل دول استعماری روس و انگلیس، شکست در مقابل روسیه و از دست دادن ولایت های مختلف در قفقاز، آناتولی، آسیای میانه و شرق (خراسان و سیستان و بلوچستان) یعنی کم و بیش شکل گیری نقشه معاصر جغرافیائی ایران. آغاز بعضی اصلاحات و نو آوری ها مثلا در آموزش، انقلاب مشروطه و آزادیخواهی و تجدیدطلبی. سقوط قاجار و تأسيس سلسله پهلوی، شروع شکل گیری دولت ملت معاصر به معنی مدرن آن در شکل تمرکز و سرتاسری شدن ارتش، آموزش و پرورش، قوه قضائی، رشد چاپ و مطبوعات و سواد آموزی، اصلاحات اداری و فرهنگی. سقوط پهلوی و تأسیس جمهوری اسلامی با تلفیق دین و مذهب اسلام شیعه طبق نظام «ولایت فقیه» با حکومتداری.
توضیح نهائی اینکه برای برخی از مورخین احیای اندیشه دولتداری ایرانی با صفويان دلیل کافی برای شروع دوران معاصر در تاریخ ایران نیست. این مورخین که «معاصر شدن را مشروط به آغاز روند صنعتی شدن، تجدد، زوال نظام ایلاتی و قومی، معاصر شدن و تمرکز دولتداری و دیگر مشخصه های ملت های مدرن می دانند، نه صفویان بلکه قرن بیستم و انقلاب مشروطه را آغاز دوره معاصر در تاریخ ایران می شمارند که در عین حال مرحله گذار ایران به نظامی متمرکز با گسترش تدریجی تحصیل، ارتباطات، تجارت، ارتش، دولت و تجدد در اندیشه فرهنگی بود.

ایران و آذربایجان در بستر تاریخ و زبان – عباس جوادی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی