سال آخر تحصیل من در دانشسرا مصادف با شدت گرفتن جنگ جهانی بود. ارتش هیتلر تا نزدیکیهای قفقاز پیش رانده بود و متفقین سخت در تلاش رساندن اسلحه از راه ایران برای کمک به شوروی بودند. شهریور 1320 فرا رسید و متفقین خاک ایران را ستمگرانه تصرف کردند. نظام مملکت در حال پاشیدگی بود و از هر گوشه مملکت بانگ نامیمون برمیخاست. ارتش روس صفحات شمالی ایران را اشغال کرد. سربازان انگلیسی و امریکایی در تهران فراوان بودند و حتی قم و اراک پایگاه آنان گشته بود. در فارس، قحطی و خشکسالی و بیآبی و بیماریهایی چون حصبه و تیفوئید بیداد میکرد. دو سال بعد بود که وینستون چرچیل، ژوزف استالین و فرانکلین روزولت به تهران آمدند و کنفرانس تهران تشکیل شد. به یاد دارم یکی از دبیران دانشسرا مرحوم دکتر مهدی حمیدی شیرازی که بعدها شهرت فوقالعاده در شاعری یافت، روزی در کلاس قصیدهای را که خود سروده بود، خواند که با این بیت آغاز میشد:
سخت آشفتهام امسال ز فروردینا
یعنی از آمدن سرخ گل و نسرینا
او که آن زمان تازه فارغالتحصیل شده بود، این شعر را برایمان خواند و همه بر حال زار ایران گریستیم.
..............
بن مایه : دایره المعارف بزرگ اسلامی