... اند . این واژه ها " گوژ " برابر با " محدب " و "کاس" برابر با " مقعر " است .
واژه ی گوژ به معنای خمیده به بیرون (کمانی) است ، که گویش درست خود را در واژه ی " گوژ پشت " همچنان نگاه داشته است و با کمی ...
... ۳۷- شاهنامه، ص ۳۸۱ ورزش مشغله اصلی پهلوانانی جوان (بهرام گور در زمان تعلیم دیدن): جز از گوی و میدان نبودیش کار گهی زخم چوگان و گاهی شکار ۳۸- شاهنامه، ص ۳۷۵ کارکرد سلامت و تندرست چو چوگان کن گوژ ...
... خود منزه کرده و اتهام اصلی را متوجه تقدیر میسازد: بـدو گفـت کـاین بـر من از مـن رسیـد زمانــه بـه دسـت تــو دادم کلیــد تـو زیـن بـیگـناهی کـه ایـن گوژپشت مـرا بـرکشـید و بــه ...
... سخنان خود را بر زبان مىآورد: بدو گفت كاين بر من از من رسيد زمان را به دست تو دادم كليد تو زين بىگناهى كه اين گوژپشت مرا بركشيد و بزودش بكشت بار ديگر برومندى و مهربانى وبال جان مىشود: به بازى ...
... عمو صادق راست میگفت: در زندگی زخمهایی است که آدم روش نمیشه جاشو نشون بده حتا به پزشک متخصص... تعمیر اگزوز پذیرفته میشود! پداگوژی بهزیستی نوشته بود: شیر مادر، مهر مادر، جانشین ندارد شیر مادر نخورده مهر ...
... گراینده زهر کش از آفرینش چنین است بهر
*******
ندارید ترس و نه شرم از خدای شما را همانا خرد نیست رای
سپهری که پشت مرا کرد گوژ نشد پست و گردان بجایست نوژ
شما را خماند همان روزگار نماند خماننده ...