من عاشق ايرانم و آن لطف و صفايش آن لطف و صفايي كه دهد فرّ همايش از ارج و بهايش چه بگويم كه ستودند آزادهسراني كه سرودند ثنايش دلبستة او گشتم از آن روز كه بگشود بر روي دلم چهرة اندوهزُدايش ...
رونق ایام جوانیست عشق
مایهٔ کام دو جهانیست عشق
میل تحرک به فلک عشق داد
ذوق تجرد به ملک عشق داد
چون گل جان بوی تعشق گرفت
با گل تن رنگ تعلق گرفت
رابطهٔ جان و تن ما ازوست ...
ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت آه از آن مست که با مردم هشيار چه کرد اشک من رنگ شفق يافت ز بيمهري يار طالع بيشفقت بين ...
صفات عشق را اندازهای نیست کجا کز عشق حرف تازهای نیست خواص عشق بسیار است، بسیار جهان را عشق در کار است، در کار ز جام عشق اگر مدخل خورد می کند منسوخ جود حاتم طی نهیب عشق اگر باشد ز دنبال زند زالی به سد ...
مرا كز عشق به نايد شعاري مبادا تا زي ام بي عشق كاري فلك جز عشق محرابي ندارد جهان بي خاك عشق آبي ندارد غلام عشق شو كانديشه اين است همه صاحبدلان را پيشه اين است اگر بي عشق بودي جان عالم كه بودي زنده ...
در مجالي كه برايم باقي است باز همراه شما مدرسهاي ميسازيم كه در آن همواره اول صبح به زباني ساده مِهر تدريس كنند و بگويند خدا خالق زيبايي و سراينده عشق آفريننده ماست مهربانيست كه ما را به ...