واژه ی دَمادَم به گونه ی Damadam به معنی دَم به دَم یا لحظه به لحظه بارها در شاهنامه آمده است . پیشتر از اینکه ویرایش های نوین شاهنامه از سوی استاد خالقی مطلق و مهدی قریب به دست ایرانیان برسد ، در بیشتر ...
... چند روزی پی دلدار دگر باشم به عندلیب گل رخسار دگر باشم به مرغ خوش نغمهی گلزار دگر باشم به نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش سازم از تازه جوانان چمن ممتازش آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست ...
... و گداي پرور دم به دم غوغا ميكرد و اصرار زياده از حدش خشمم را عليه خود برانگيخت. هر جا ميرفتم از من فاصله نميگرفت و با جملات مكرر و بيانقطاع روح آزردهام را سختتر ميآزرد. عاقبت به تنگ آمده كشيدهاي ...
... آمده است: هنرها نمایند در جادویی اگر هیچ برجادویی بگذری زدریا ببرند یکباره نم بسوزند کشتی و مردم به دم هنر در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، کلمه ای است عام، پرکاربرد و کثیرالمعانی که در مفاهیم متنوع و ...
... در كن روشن شود (غَلتَ = پَلتَ (نيشابور) = فتيله) دَغْغَ بِ سات: دم به دم، لحظه به لحظه، زمان تا زمان و اين است ريشهي ايراني واژهي ساعت! ثري: سه در اوستا و نيز در سانسكريت عدد 3 را ثري ميخوانند ...