از اوج شکوفایی طبع جوشان فردوسی در سالهای ۳۷۰ تا ۳۹۷ تا سالهای بار آوری شگفت انگیز ذوق سعدی یعنی سالهای ۶۵۵ تا ۶۹۱ ه.ق، حدود سه قرن فاصله وجود دارد و از سالمرگ فردوسی در حدود ۴۱۴ هجری تا زادروز سعدی در حدود ۶۰۵ هجری بیش از دو قرن، اما این دو شاعر بزرگ سخن آفرین که از جمله سه تن پیغمبران شعر فارسی خوانده شده اند، علی رغم این فواصل زمانی و تفاوت خصلتهای فردی و اجتماعی، گاهی چنان از نظر برخی از وجوه تفکر و نحوه بیان و بینشهای اخلاقی، فلسفی، اجتماعی و هنر تصویر گری، جوشندگی طبع و واکنشهای انسانی به هم نزدیکند که حتی يك لحظه فاصله را از یکدیگر بر نمی تابند و گاهی آنچنان در برخی از زمینه های ذهنی و جهان بینی ها و برداشتهای خاص از مسائل زندگی از یکدیگر دور میشوند که گویی در دو سوی زمان بیکران ایستاده اند. در واقع میتوان این دو بزر گوار سترکاندیشرا نماد اشترالك و اختلاف انسانهای اعصار و قرون دانست و مظهر تربیتهاء نیازها و اهسداف مختلف بشری» دوستیها و دشمنیهای گوناگون آدمیان» مقاومتها و تسلیمهای ایشان و بالاخسره جهت گیریها و اثُر پذیریهای اجتماعیشناخت. این دو نمایانگر تشابهات و تناقضات فکریومادی انسانندو بهظاهر دو پیام را میسرایند اما درواقع از «حقیقت» سخن میرانند » از دو شیوهگوناگون بیانی سود می برند» اما زبان پاك و روشن مشترلك آنهاء حر کت کمالجویی انسان را دنبال می کند» جدا مینمایند ولی با همند و اگرچه در بعد تاریخی از هم دورند در «نگرانی از سرنوشت انسان» و مسائل اخلاقی و زندگی عملی کل جوامع انسانی باهم شریکند و اگرچه «راهحلهایی همسان» در همهجا و برای همه امسور ارائه نمی کنند» ولی در جستجویخود از ارائه آنچه «چاره» محسوب میشود دریغ نمی کنند و با انسان بیزمان و از انسان بیمکان به زبان «داستان» کوتاه و بلند و با «تلخی پند» با «آئینه عبرت» با لطافت «غزل» باخشونت «حماسه» »بهنرمی وتندی سخن میرانند.
این پژوهش را با ساختار PDF و در 100 رویه از پیوند زیر دریافت کنید :
نگارش : منصور رستگار فسایی