از دیدگاه حافظ، عاشق واقعی رندی شوریده و خرابات نشین است که رنج سوختن را میپذیرد بی آنکه آه و ناله سردهد؛ زیرا میداند که :

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست

عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

پس چنین رندی از بدنامی هراس ندارد؛ و هر چند دیگران عیب نظر بازی ،او کنند، باز از یاد محبوب غافل نمی ماند؛ و تمثیل او شیخ صنعان است که در اوج شهرت - به سبب عشق ترسا زاده ای گمنام از همه چیز دست میشوید و ملامت صدها مرید را بجان میخرد . چنانکه خود میگوید

گر مرید راه عشقی، فکر بدنامی مکن

شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

 سخنی درباره نظر بازی حافظ :

از دیدگاه حافظ، وقتی عشق الهی در وجود انسان متجلی میشود. پرستش زیبائی نیز ، تجلی ستایش عشق والاي انسان به حق است.

پس کوته ،نظران بیهوده عیب نظر بازی حافظ می کنند . زیرا بی خبران در نظر بازی او حیرانند و اندک بینائی خردبین بدینسان حافظ بر خلاف عراقی و اوحدی و کمال حجندی - نظر بازی خود را پاك میداند و می گوید:

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده ام به بددیدن

البته دستهای کوشیدند تا با طرح داستان عشق ورزی او با مفتی زاده به چنین توهمی دامن بزنند که نشد.

 ستیز حافظ با عقل :

نه تنها ،حافظ که همه عارفان بزرگ با عقل در ستیز بودند. سالها پیش از حافظ، سنائی گفته بود:

عقل در کوی عشق ره نبرد

تو ازین کور چشم ، چشم مدار

و یا :

يك ره به دو باده دست کوته کن

این عقل دراز قد احمق را

عطار گفته بود:

عقل در سودای عشق استاد نیست

عشق کار عقل مادرزاد نیست

و مولوی گفت :

زین خرد جاهل همی باید شدن

دست در دیوانگی باید زدن

حافظ نیز همینگونه عقل را میکوبد و خوار و بی مقدارش می شمرد:

ما را زمنع عقل مترسان و می بیار

کاین شحنه در ولایت ما هیچکاره نیست

و یا :

قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق

چو شبنمی است که بر بحر می کشد رقمی

براستی این خردگریزی از کجا سرچشمه میگیرد؟ از دیرباز مشائیون( کسانی چون ابن سینا فارابی و ابن رشد) پرچمدار عقل ، و عارفان پرچمدار عشق بودند. و کوشش یحیی سهروردی - نام آور به شیخ اشراق برای نزديك كردن عرفان و فلسفه بی فایده ماند ؛ و این ستیز همچنان در پهنه اندیشه - بویژه در شعر - ادامه یافت . به اعتقاد نگارنده ستیز حافظ با عقل ، نه ستیز با علم و خرد، بلکه ستیز با ایدئولوژی بغداد است که در لباس احتجاج و سفسطه ماهیت حاکمیت خونبار خویش را پنهان میکرد و همه چیز را واقعی و منطقی جلوه میداد؛ و نیز نبرد با متکلمین است که با دستاویز عقل به ستیز با رندان و آزادگان بر میخاستند و آنانرا خوار می کردند.

 جهان بینی و زیباشناسی حافظ – اسدالله عمادی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی