دیرینه شناسی جغرافیایی و باستانشناسی نشان میدهد که فلات ایران پس از يك دوره باراني حدود ۱۰ الی ۱۵ هزار سال قبل وارد عهد نيمه خشك شده و این دوره هنوز هم ادامه دارد آثار ناشی از این خشك شدن تدریجی اقلیم در دگرگونی شرایط حیات انسانی سرزمین ایران بسیار است یعنی از یک طرف کم شدن باران و از طرف دیگر بلندی سطح دریاچه های داخلی جریان رودها و آبهایی را که از کوهها میآمده کند کرده و رسوبات آنها دشتهای كوچك و بزرگ را تشکیل داده اند و میتوان گفت که ساکنان فلات در این عهد غارنشین بوده اند و آثار آنها را علاوه بر دامنه های شمالی البرز در دامنه های مشرف برداخله فلات ایران از جمله دره جاجرود - آبعلی - رودهن و بسیاری نقاط دیگر مثل شمال شرقی شوشتر در کوههای بختیاری میبینم که رد پای این دوره وجود دارد و اخیراً هم در گیلان و مازندران آثار بدست آمده از غارها مبین تأمین خوراك انسانهای عهد مزبور از طریق شکار است .

نباید پنداشت که این دوره تمدنی منحصر به نواحی کوهستانی و نقاطی است که استعداد پیدا شدن غار در آنها زیاد است زیرا بعضی ظروف سفالی دود خورده سیاهرنگ در این غارها پیدا شده که نظیر آنرا در نواحی جلگه ای که قرارگاه انسانها بوده است نیز مییابیم .

در این دوره یعنی مقارن و معاصر عهد حجر جدید در همان حالی که آبگیرهای داخلی میخشکید و کم آبی مسلط میشد خصوصیات تمدن انسانهای ساکن ایران میرساند که حیوان و بر اثر و بدنبال آن انسان ساکن کوه کمرها بسمت دشتهایی که خاک رسوبی حاصلخیز در فصل مساعد پوشیده از گیاهشان میداشت نزديك شده اند از این زمان که تاریخ آنرا بنا به اظهار گریشمن در حدود ۵ هزار ق . م تخمین زده اند ، تمدن در داخله فلات ایران وسعت و رونق گرفته ، شکوفا گردید  ، ولی ما نمیتوانیم مراحل آنرا در کلیه مناطق روشن داریم زیرا حفاریهای باستانشناسی هنوز کافی نبوده و ادامه دارد از اینرو تنها به ذکر قرارگاههای جوامع انسانی نخستین و مهدهای اولیه تمدنی که حفاریهای انجام شده وجودشان را مدلل ساخته اند بایدا كتفا کرد.

اشیاء حاصل از حفریات باستانشناسی و بازمانده سکونتگاهها تشكل و استقرار جامعه های کوچک انسانی را در جلگه های داخلی فلات ایران تا حدود تقریبی ۷ هزار سال قبل معین میدارد. اساس زندگی انسانی در این زمان مبتنی برو مستقر در مراکز تجمعی است که آنها را روستاهای ماقبل تاریخی نامیده اند.

بدیهی است آشنایی به خواص گیاهان و فصل رویش آنها مدتها طول کشیده تا بهر حال مقدمۀ کار کشاورزی ابتدا در زمینهای آبرفتی بستر رودها فراهم آمده است بهمین جهت بوده که گیاهان این مرحله از کشاورزی شاید گندم و جو بوده است که در زمینهای رسوبی بهتر رشد میکنند و کاشتن درختان تنومند که معمولا کمتر در زمینهای رسوبی دوام میکند هنوز معمول نشده است .

این فرضیات همه مربوط به دوره قبل از ورود آریاییها به فلات ایران میباشد  و میتوان گفت بعد از اینکه آریاییها وارد سرزمین ایران شدهاند روشهای ابتدایی کشاورزی را از بومیان فرا گرفته اند. از این ببعد مراحل تمدن تقریباً روشن تر شده و تکامل آن به شرایط محیط و آب و هوا و موقعیت زمین و تماس با همسایگان بستگی داشته است. ولی جزئیات این تکامل هنوز معلوم نیست و همانطور که گفته شد به مطالعه و حفاری در مناطقی که کاوش صورت نگرفته موکول میگردد آنچه که از حفریات چهل سال اخیر بدست آمده بیشتر مربوط به حاشیه کویر مرکزی است که ابتدا در سيلك کاشان و بعد در اطراف قم و ری و شوش بوده است. البته دلیل قاطعی در دست نیست که اولین مرکز تمدن تپه سيلك باشد .

بر طبق نظریات تاریخی آریاییها مهاجرانی بوده اند که دگرگونی شرایط آب و هوایی مبداء آنان این اقوام را ناگزیر به تغییر محل سکونت کرده است بنابراین میتوان گفت پس از ورود به ایران عده ای از آنان بهمان زندگی چادر نشینی که در طول مهاجرت اختیار کرده بودند باقی ماندند ویژه آنکه مقتضیات جغرافیایی و سطح تكنيك كار بردی آنزمان این نوع معیشت را موجب میشد. در دوره های بعد که چادر نشینان عرب و ترك هم وارد ایران شدند تعدادی از آنان همان رویه چادر نشینی را دنبال کردند بطوریکه در حال حاضر هم اکثر ایلات و عشایر منشاء ایرانی و عرب و ترك دارند بمرور زمان جذب تمدن و فرهنگ و اقتصاد ایرانی شدهاند. بهرحال زندگی در دشتهای وسیع یا دامنه دور از کوهها سبب شده که در ساختمانها سنگ بکار نبرده اند و تا مدتها محلهای سکونت از گل و چینه و بعدها خشت خام ساخته شده است .

بقایای تپه های باستانی متعدد در سراسر ایران معرف مراکز تجمع انسانی کوچکی است که همان روستاهای ماقبل تاریخی و بعضاً تاریخی است . البته دلایل دیگری برای احداث اینگونه تپه ها ابراز شده است . که جای بحث آن در این مقال نیست .

حفريات تپه سیلک کاشان مبین این مراحل تمدنی از دیوارهای چینه ای تا خشتهای خامی است که علاوه بر اینکه ظرافت خشتهای مراحل بعدی را ندارد از لحاظ شکل هندسی هم کاملا منظم نیست. بهر حال میتوان نظر داد که حیات در سطع فلات ایران هرجا که شرایط مساعد داشته و مقدمات آن مهیا بوده است ابتدا بصورت چشمه های روستایی جوشیده است در همان حال هرجا که مقتضیات استقرار وسكونت دريك محل فراهم نبوده یعنی مردم نمی توانسته اند معاش خود را در تمام طول سال از همان محل استقرار تأمین کنند ناگزیر به نوع زندگی و معیشت کوچ نشینی پناه برده اند . این سخن بدان معنی است که کوچ نشینی و یکجانشینی در ایران به موازات هم پدید آمده و پیش رفته است.

 روستانشینی در ایران – کاظم ودیعی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی