... نامیده می شود….
کلمان هوآر مولف کتاب ایران قدیم و تمدن ایرانی( ۱۹۲۵م.) مینویسد:
میان سند و دجله، رودخانهای که قابل کشتیرانی باشد جز رودخانهٔ کارون، وجود ندارد که آن هم در حقیقت جزء فلات ایران نیست. ...
... با توجه بموقعیت دهانه خلیج پارس اروندرود و همچنین وضع کشتیرانی در رودهای کارون و بهمنشیر ، و آبادان پایگاه ارزنده ای بشمار میرفت . واژه آبادان که شکل کهن آن اپاتان Opatan میباشد ، از سه بخش جداگانه: ا- ...
... بود، دومین سرزمین خوارزم»، سومین آن «سند» (همان سمرقند و بخارا) و چهارمین سرزمین که همان «مرو» باشد.» از سوی دیگر، بنا بر بندی از مهریشت، ایران ویج جایی است که در آن رودهای «ناوتاک» یعنی قابل کشتیرانی، ...
... و از این روست که بزرگانی چون حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامهي خود بارها از کشتیسازی و کشتیرانی ایرانیان سخن گفته است.» سندي ٨هزارساله، گواه صنعت کشتیرانی ايرانيان كهنترين سند دریانوردی ایران، ...
... نیز به کار رفته است. نام جزیره «تنب کوچک» نیز بر همین بنیان استوار است.
----------
خاستگاه:
«نام دریای پارس و دریای مازندران و بندرها و جزایر ایرانی»، پژوهش و نگارش: ایرج افشار سیستانی، ناشر: کشتیرانی ...
... ابوموسی» و جزایر تنب به دلیل عمق مناسب آب تنها مسیر قابل کشتیرانی برای نفتکشهای بزرگ است.
مالکیت جزیره در حال حاضر مالکیت جزیره ابوموسی به همراه جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک در دست ایران است اما ادعاهایی ...
... در مرز سیسیلیا و ارمنستان رودخانه یوفریت قابل کشتیرانی است. در ارمنستان در طول مسیر 310 کیلومتری 15 کاروانسرا و یک گذرگاه کنترل قرار داشت قسمت ششم : در ارمنستان تا سرزمین ماتین 34 کاروانسرا در مسیر ...
... ایران و روسیه عهدنامه ترکمانچای را منعقد کردند. این عهدنامه درزمان فتحعلی شاه قاجار با میانجیگری دولت انگلستان منعقد شد و به موجب آن ولایات ایروان و نخجوان به روسیه واگذارشد و حق کشتیرانی در دریای خزر ...
... راههای کشتیرانی نیز در بحر خزر، بحر عمان و خلیج فارس قرار دارد. راههای هوایی نیز میان اغلب کشورهای بزرگ جهان و شهرهای درجه اول ایران بر قرار است.
نباتات محصولات نباتی ایران عبارتست از: گندم، جو، ...
... را در دست داشت. آنجا ایستاد. (دجله) بجهت آبها قابل کشتیرانی بود [نبود؟]. پس از آن، من سپاه را بر مشک ها جای دادم. پاره ای بر شتر سوار کردم و برای شماری اسب فراهم کردم. اَوُرَمزدا [اهورامزدا به پارسی هخامنشی] ...
مگسي بر پرِكاهي نشست كه آن پركاه بر ادرار خري روان بود. مگس مغرورانه بر ادرار خر كشتي ميراند و ميگفت: من علم دريانوردي و كشتيراني خواندهام. در اين كار بسيار تفكر كردهام. ببينيد اين دريا و اين كشتي ...