1- در تمام مثنوی اندیشه های الهامی نو و تازه چون رودخانه در جریان است.
۲- همه آنچه مولانا سروده عقیده خود او نیست بلکه نقل قول مخالفان و موافقان در قضیه مورد بحث است. پس به تنهایی از آن بیت بهره یابی نکنیم.
۳- در داستانها و حکایتها و مثل ها و حتی آنچه جنبه تاریخی دارد به دنبال مدارک تاریخی و صحت و سقم موضوع نباشیم. بلکه بدانیم مولانا مانند هر نویسنده ای داستان و حکایت خلق می کند یا آنها را دگرگون می سازد و به شکل دلخواه خود در می آورد تا در آن ظرفها، معانی فلسفی، کلامی، عرفانی، مذهبی و روانشناختی بریزد.
4 - مولانا از گنجینه ی مجموعه یافته های ذهنی خود، از فقه و اصول و مثل های عامیانه گرفته تا معانی ژرف عرفانی و مفاهیم پخته شده کلامی و عرفانی تا عصر خود، بهترین بهره ها را می برد و در یک شیوۂ کاربردی استدلالی جدلی و ذوقی و شهودی به نتیجه دلخواه می رساند و چون طبق معمول قرآن را حفظ است و به ژرفای فلسفی و کلامی و عرفانی آن معرفت دارد و بر احادیث قدسی و نبوی منقول از عامة و خاصة اشراف دارد و خود دارای نور بصیرت است، لذا با نورافکن خود زوایای تاریک آنها را دیده و عرضه کرده و در خدمت حقیقتی که بدان رسیده قرار داده است.
5- نسبیت گرایی و هویت گرایی، ذهنیت گرایی، واقع گرایی، نیت گرایی، عمل گرایی، عقل گرایی، احساس و شهودگرایی هر کدام جای خود را دارند ولی همه آنها در مجموعه فراگیر شهودی مستقر هستند.
6- تمام مثنوی شرح انسان کامل و معرفت به اوست، اگر از خدا و دعا سخن است حقیقت انسان و شور و شوق و عشق اوست. اگر از شیطان سخن است، نفس مقهور شده انسان کامل است.

دکتر حشمت الله ریاضی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی