چون پارسی باستان و همچنین انگلیک باستان گردانشیک بوده مانند آلمانیک
و روسیک و دیگر زبانهای هندواروپایی پس نیازی به گذرایی و ناگذرایی نبوده.
در زبانهای گردانشیک هر واژه نسبت به نخش میگردَد:
در پارسی باستان هیچ گذرا و ناگذرایی نبوده.
نمونه: کارواژه رفتن در پارسی باستان
ناگذرا: مهرادَ(واکه َ نماینده کنندگی(نهاد)) رفت: مهراد رفت.
گذرا: مهرادَ میناَم(پسوند َم نماینده کنیدگی) رفت: مهراد مینا را برد.
بیشگذرا: مهرادَ میناَم ایرانا(پسوند ا نماینده ازکنیدگی) رفت: مهراد مینا را به ایران برد.
همینجور که میبینید کارواژه نمیگردد.
بیک اکنون پارسی نوین و انگلیک، هردو زبانهای واکاویک اند و در زبانهای واکاویک هر واژه نسبت به جایگاه نخش میگیرد:
نمونه: در انگلیک سهان های روا(مثبت) همواره برپایه ساختار زیر اند:
نهاد + کارواژه + کنیده + کنیده دوم + ازکنیده + درکنیده + مکان سانواژ + زمان سانواژ
Subj + Verb +Obj + Second Obj + Prop Obj + Place Adv + Time Adv
و همچنین سهان های ناروا(منفی)، پرسشی و ... هر کدام ساختار جدا دارند.(آلمانیک نیز همینگونه است)
در پارسی سره نیز باید اینگونه باشد چون این ویژگی زبانهای واکاویک است.
دو نکته: روسیک و آلمانیک هموز گردانشیک مانده بیک آلمانیک از ساختار زبانهای واکاویک نیز پیروی میکند.