نگرش استاد ایرزاد:
جمع، واژه ای پارسی است که اَرَبیده و وات " ع" یکی برای لَفزِش(تلفظ) آسان تر و دیگری چون در زبان اربی می خواستند سِتاک یا ریشه دست کَم سه تایی یا ثلاثی باشد به آن " ع " افزوده و اِزافه ( اضافه ) شده،
در اسل ( اصل ) از گام ، کام و هم ریشه با :
انگلیسی : come
آلمانی : kommen
جَمع ( جَئم ): به هم رسیدن و گِرد هم آمدن ، گامیدن ، کامیدن ، آمدن.
ما از دو وات " ج و م " سه واژه داریم که با سه سِدادار گوناگون اَدا می شود :
جَم : با آوای کوتاهِ : اَ
جَئم ( جَمع ) : با آوای کوتاه کِشیده : اَاَ
جام : با آوای بُلند : آ
می توان از جَئم کارواژه ساخت :
جَئمیدن ، جَئماندن یا جَمئیدن ، جَمئاندن
نگرشی دیگر:
سئالههای ساخته بر ف.ل+ع از ریشهی پارسی اند. وات ع برای اسپورد(کامل شدن) سه همخوان افزوده میشود، بر این پایه:
جمیدن، جمینیدن، جمیستن، جمیزیدن، جمیهیدن، جماییدن، جمانیدن، جمازیدن، جماوید، جمکردن، جمکرانیدن و... را میتوان در پارسی ساخت.
جامعه: جمایش، جمایند، جمیستان، جمنگاه
”جمیات” واژهای اوستایی است به مینوی (جامعه)
در نگرید که در زبان اربی “جمعیت” همان مینوی جامعه را در پارسی دارد.
ریشهی جمع با “ انجمن” پیوندی ندارد.
جم در انجمن از “ jamaiity” همریشه با “گام، ،گم،جس،یم” همریشه با انگلیسی come است.
جمع از ریشهی “ یمه،یوماک” به مینوی “ جفت شدن، ملحق شدن، یکیشدن، همزاد بودن” است.
واژههای دیگر برای جامعه چونین اند:
همبود، همبودگاه، هازه، هازمان، هزیستاد، هزیال، هامیگ است.