درود،
با سپاس فراوان، اندر رای من، بهتر است به جای سازاندن
واژگان کوتاه تر، مانند زوان انگلیک، واژگان چند بخشیک
بسازانیم. اندر رای من، سازاندن واژگان چند بخشیک هم
ساده تر است، هم اینکه تنومند پنداردن مانیک واژه برای
خواننده یا شنونده سادهتر است، چون کس، انگار به جای
یک واژه، یک سهمان کوتاه را میشنود یا میخواند. افزون بر
این دو، به رای من (شاید رای من نادرست بودن)، واژگان
چند بخشیک، از واژگان کوتاه یک بخشیک، زیباتر هستند
(باز شاید برای اینکه به جای یک واژه تازه و ناآشنا، با یک
سهمان کوتاه روبرو هستیم). من وستی واژه به واژه،
(مانند زوان انگلیک) را پیش مینهم:
ball point pen: غرو گوی سر (qarv e guysar)
fountain pen: غرو برجهنده سر (qarv e barjahandasar)
یا غرو اشپوزه سر (qarv e ešpuzasar)
felt-tip pen: غرو نمدین سر (qarv e namadinsar)
pencil: غرو سیاه سربین سر (qarv e siyâhsorbinsar)
(چون شنیکانه نوک pencil، از graphite ساخته میشود)
cane pen/reed pen: نی غرو؟ (nay qarv)
یا درستتر: نیین غرو (nayin qarv)
nib pen: غرو مویینگیگان سر (qarv e muyinagigânsar)
برگرفته از کنش مویینگی نوک غرو (Capillary action)،
هرچند این ویژگی مویینگی را، نوک fountain pen هم دارد.
quill pen: پر غرو؟ (par qarv) (یا تیغ غرو؟)
یا درستتر: پرین غرو (parin qarv)
pen mouse: غرویک موشواره (qarvik mušvâra)
هرچند، فرزامتر است که واژه ای مانند غرو رایانه
(qarv e râyâna) را به جای وستی واژه به واژه از
pen mouse اندرورزانیم، چون این موشوارگان
غرویک، دیگر چندان مانند موش نیستند.
marker: غرو نمدین سر (qarv e namadinsar)
(چون فراروند زایانش آن، مانند felt-tip pen است)
برای تنومندپنداری واژه marker از زوان انگلیک،
شاید بتوانیم واژه غرو نشانه نه (qarv e
nešâna neh) را نیز اندرورزاندن.
highlighter: غرو پیروگمندساز (qarv e peyrugmandsâz)
یا غرو پیروگمندکن (qarv e peyrugmankon)
یا غرو پیروگمندگر (qarv e peyrugmandgar)
گمانمند هستم که از میان پسوندان -ساز، -کن،
-گر کدام یک درستتر است؟
هرچند، فراروند زایانش highlighter و marker با هم
یکسان است. به هر روی، شاید واژه پیروگمند کردن،
برابر فرزامی برای واژه highlight بودن، که هم اندر
پیروگ آرایی برای فرتور نگاری، هم اندر ویژه واتان
رخشانگاهیک، و هم برای رنگ آمیزی مو، اندر
آرایشگاهان و پیرایشگاهان اندرورزانده میشود.
stylus pen: غرو خراششساز؟ (qarv e
xarâšešsâz)
یا غرو خراششگر؟ (qarv e xarâšešgar)
یا غرو تراشنده (qarv e tarâšanda)
یا غرو کنشکن؟ (qarv e kaneškon)
یا غرو کنشگر؟ (qarv e kanešgar)
گمانمند هستم که از میان پسوندان -ساز، -کن،
-گر کدام یک درستتر است؟
(انگار stylus، از نام لاتینیک ابزاری که اندر
گدردگ، برای کندن و خراشیدن سنگ و چوب
و گل اندرورزانی میشده اند، گرفته شده است.
مانند، میخ یا اسکنه یا ابزاری که برای نوشتن
با نویسمان میخیک روی سنگ، اندرورزانی
میشده است)
laser pointer: فرتابیک غرو (fartâbik qarv)
crayon: مومگین غرو (mumagin qarv)
یادآوری:
شاید اندرورزاندن نوک به جای سر، برای این واژگان،
درست تر بودن. اندرورزاندن سر، اندر رای من، برای
برخی از واژگان، از اندرورزاندن نوک زیباتر است،
هرچند نوک را هم میتوانیم اندرورزاندن (غرو گوی
نوک، غرو نمدین نوک، غرو سیاه سربین نوک، غرو
مویینگیگان نوک، غرو اشپوزه نوک)
سه نغزک:
۱. اندرورزاندن سیاه سرب به جای [graphite] از نگر
فراروند زایانش ابزار pencil درست است، بژ زمانی
که غرو، رنگیک باشد، آمیزش کمی ناشناده میشود،
چون هم واژه سیاه و هم رنگ دیم، پشت سر هم
شنیده یا خوانده میشوند، نمونه وار، qarv e
siyâhsorbinsar e kermez (به جای red pencil)
۲. اگر این واژگان، دراز به نگر میرسند، میتوانیم
برای ژاوی، اواز واژه غرو، یا واژه کلک را اندرورزاندن،
همانگونه که اندر زوان انگلیک هم همیشه واژه را
بوندکانه نمی اندرورزانند، نمونه وار، اندر سخنگوی
روزانه، به جای ball point pen اواز pen میگوند.
۳. آتاینده واژه نامه دهخدا، واژگان کلک، غرو، و
خامه، همگی به مانیک همان reed pen، یا ابزار
تراشیده شده از نی (bamboo)، هستند، چون
برای آنان واژه “میان تهی” اندرورزانده شده است.
آتاینده واژه نامه دهخدا، آیا اندرورزاندن واژگان
کلک، غرو، و خامه به جای واژه pen درست است؟
چون pen بایشانه میان تهی نیست. اگر چنین
باشد، بهتر است به جای نیین غرو برای reed pen،
اواز واژه غرو را اندرورزانیم، چون با اندرورزاندن نیین
غرو انگار ۲ واژه کمابیش یکسان را پشت سر هم
اندرورزانده ایم.
آتاینده واژه نامه پهلویک، واژه xāmag و واژه pen
برابر هستند.