به سبب آنکه صفویان ترویج مذهب شیعه را اساس سیاست خویش کرده بودند، خود را از جهت تقویت مبانی دولت و سلطنت محتاج به مداحی شاعران نمی دانستند و از سویی در دربار سلاطین صفوی توجه چندانی به زبان نمی شد و القاب و عناوین و حتی محاورات هم غالبا به زبان ترکی بود. در هر حال وجود این شرایط و قوت گرفتن علما و فقها و عدم اعتناء به شعرا سبب شد که شعر بی بها گردد و اکثر مستعدان زمانه به فقه و علم روی آورند. در این دوره برخی از علماء مانند شیخ بهایی و میرداماد فقیهانه شعر می سرودند، و بعضی از شعرا مثل وحشی بافقی، محتشم کاشانی و مسیح کاشی نیز قصایدی در مدح سلاطین و حکام می سرودند، با وجود این، دربار و رجال عنایت چندانی به شعر و شاعری نداشتند و عامه مردم بودند که مانند سابق طالب غزل بودند، بدین ترتیب شاعری نزد عامه رواج بیشتری یافت و بسیاری از شعرای این عصر از طبقه مردم عادی و کاسب بودند که گاهی حتی سواد نوشتن نیز نداشتند. رواج شعر بین این طبقه موجب گشت که عبارات خاص و سنگین قدما منسوخ شده و تعبیرات و ترکیبات مخصوص عامه و اهل کوی و بازار در شعر رواج یابد و این شیوه که نزد امیرخسرو دهلوی، جامی و بابافغانی در حد اعتدال بود، بعدها در بین بقیه شعرا به افراط کشیده شد و سبك موسوم به هندی را به وجود آورد که شعرشان بیشتر بر خیال بندی، مضمون سازی، بیان مضامین نامأنوس، معانی غریب استوار بود. عده معدودی از شعرای این دوره نیز بر پایه آشنایی با آثار و روش قدما شعر می گفتند. مانند: صائب تبریزی، کلیم کاشانی، عرفی، فیضی، محتشم کاشانی و حکیم شفایی مقارن این اوضاع در ایران، هندوستان در سایه حمایت شاهان هنردوست (بابر و جانشینان او همایون شاه و اکبرشاه) مرکز ادب و مجمع شعرای پارسی زبان گشت و اغلب شاعران صاحب ذوق ایرانی به هند مهاجرت می کردند. در اواخر عهد صفویه سبك هندی در ایران اندك اندك از رونق افتاد. استیلای افغانها بر اصفهان و ظهور نادرشاه و کریم خان و هرج و مرج و جنگ باعث شد که هم ذوق و هم فرصت شعر و شاعری در ایران از دست برود. با این همه کسانی که مجال نظم و شاعری پیدا می کردند از خیال بندی های پیروان سبك هندی روگردان شدند و به سبک قدما رجعت کردند. در خراسان کسانی مانند شهاب ترشیزی سبك صائب و کلیم کاشانی را رها کردند و به روش انوری و خاقانی شعر سرودند. در عراق مشتاق و هاتف و آذر بیگدلی و صباحی در غزل از سعدی و حافظ و در قصیده از ظهیر و کمال پیروی می کردند.

ویژگی ها و موضوعات شعر در عهد صفوی:

نظم پارسی از زمان صفویه به بعد رو به تنزل رفت. سبک نظمی معروف عصر صفوی سبک هندی است و قبل از آن نیز سبکی معروف به وقوع مرسوم بود که خود برزخی بود میان شعر دوران تیموری و هندی تنوع سبک ها، تشخیص، کاربرد تمثیل، رواج تك بیت، سادگی لفظ و تازگی زبان، افراط در کاربرد صور خیال، رواج سبك هندی، چیرگی معنی بر لفظ، مبالغه در ایجاز، تکرار قافيه، قالب شعر (بیشتر غزل و مثنوی)، ابهام، مضمون تراشی، (وجود تناسب میان کلمات شعر و مراعات نظیر) از ویژگی های شعر این دوره است. ویژگی های شاعران عصر صفوی

مضمون یابی، پیروی از خیال، پیراستگی، هندی سرایی (به تقلید از صائب)، تمرین و مهارت، کاربرد تشخیص در تمثیل، تازه یابی، تقلید از پیشینیان، لغزش در کاربرد الفاظ، گرایش به محیط زندگی و طبیعت مضمون ربایی (کاربرد مضامین شاعران دیگر) و بازی با کلمات

موضوعات شعر:

حماسه های تاریخی، حماسه های دینی، داستان سرایی (داستان های عاشقانه)، قصیدہ گوبی و مدیحه سرایی، قصاید مصنوع، منظومه های حکمی و عرفانی، ساقی نامه (مانند تذکره میخانه)، مرثیه و دیگر اشعار مذهبی (مهم ترین شاعر آن محتشم کاشانی است)، معماسازی، ساختن ماده تاریخ (با استفاده از حروف ابجد)، طنز و هزل و هجو، شهر آشوب (در وصف شعری که به هجو سروده شده باشد) و مکتب وقوع (بيان حالات عشق و عاشقی).

نویسندگان دوره صفوی:

عبد القادر بداونی: جزو مؤلفان تاريخ الفی است. منظومه رامایانا را از زبان سانسکریت به فارسی ترجمه کرد و معجم البلدان یاقوت حموی را از عربی ترجمه کرد. از تألیفات وی می توان به « منتخب التواریخ» اشاره کرد. - قاضی نوراله شوشتری: ملقب به شهید ثالث. آثار وی عبارت اند از: احقاق الحق و مجالس المؤمنین - اسکندربیک منشی: تاریخ عالم آرای عباسی از تألیفات مهم اوست. - میرداماد: آثارش عبارت اند از قبسات و مثنوی مشرق الانوار. وی در شعر «اشراق» تخلص می کرد. ملاصدرا یکی از شاگردان او بوده است - ملاصدرا: مشهور به صدرالمتألهین و مشهورترین کتابهای او اسفار اربعه و شواهد ربوبیه است - ملا محسن فیض کاشانی: وی داماد ملاصدرا بوده و از آثار او می توان به تفسیر صافی و کتاب وأفی اشاره کرد. - ابوالفضل دکنی: نخستین کسی است که کوشید تا لغات عربی را از زبان فارسی کنار بگذارد و به جای آنها از لغات دری استفاده کند. دکنی کلیله و دمنه را تخلیص کرد و عیار دانش نام نهاد. - محمدباقر مجلسی: مهم ترین آثار وی عبارت اند از: بحارالانوار و حلية المتقین. - میرفندرسکی: از تألیفات وی می توان به رساله حقایق الصبابع اشاره کرد. - امین احمد رازی: وی تذکره هفت اقلیم را مرتب کرده و به پایان رساند. - امیر علیشیر نوایی: مؤلف محاكمه اللغتين است.

فرهنگنامه ها:

فرهنگ جهانگیری: نوشته جمال الدین حسین اینجو است. - فرهنگ سروری: یا مجمع الفرس نوشته محمد قاسم کاشانی متخلص به سروری است. او کتابش را به نام شاه عباس کرد. - برهان قاطع: نوشته محمدحسین بن خلف تبریزی متخلص به برهان است. - فرهنگ رشیدی: تألیف سید عبدالرشید تتوی است.

........

هما سادات حسینی - فرهنگ و هنر و ادبیات ایران و جهان

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی