0 تراز
354 بازدید
در زبانشناسی از سوی

در سال  «هزاروهشتسد وهفتاد ودو» در نشست زبانشناسان اروپایی در برلین، زبان های یونانی، لاتین، سانسکریت و پارسی؛ زبان های کلاسیک جهان شمرده شده است. برپایه ی بازنمود: زبانی کلاسیک به شمار می آید که باستانی باشد، نوشتارگان[ادبیات] پربار داشته باشد و در فرجامین هزاره زندگی خود دگرگونی درآن اندک باشد.

اکنون کمی بیاندیشیم و ازاین دو راه یکی را برگزینیم، زیرا راه سومی هستی ندارد!

*  ـ  رفتار نابخردانه دانشمندانی که زبان پارسی را بی ارزش شمردند و به یاری زبان دشمن ایران و ایرانی شتافتند و زبان خود را لگد مال کردند! پی گیریم؟ !

یا رفتار نابخردانه و بی پردازش[بی  توجه]، استادان و مردمی که هزار و چهارسد سال است از آنها پیروی می کنند، پی گیریم، و با لختی، سستی، کارگریزی؛ارزش و مهندی زبان نیاکان مان را هیچ شماریم و واژه های تازی را به واژگان زیبای پارسی برتر بدانیم و افزون برآن وآژگان پارسی را با «هشت وات تازی» بنویسیم ( سد را صد ـ تهران را طهران ـ  سبزی ها را سبزیجات ووووو.....  و در نابودی و به پرتگاه کشانیدن زبان بی همتای خود هنباز [شریک] شویم؟!

 ** یا راه دوم را برگزینیم، راه والاگهر پدر زبان پارسی، فردوسی بزرگ، را پی گیریم:

 بکوشیم و با کسانی که دراین راه می کوشند همکاری کنیم، در گفتگو و نوشتار، واژگان پارسی بکار بریم، دیگران را از درپرتگاه نابودی این بی همتا گوهر، این پشتوانه ی هستی و کیستی ایرانی آگاه کنیم. به کار کسانی که دراین راه می کوشند ارج بگذاریم و در پخش کارهای آنان یاری دهنده باشیم. هم میهن، اگر می اندیشید که سودی ندارد، درست نیست، گمراهی است. هر کوششی هر چند ناچیز هنایش دارد و کارساز است. با یاری یکدیگر زبان پارسی را از نابودی برهانیم، ما نیاکان آیندگان هستیم؛ ما پاسخگوی [مسئول] نگهبانی از فرهنگ ، زبان و هستی و کیستی ایرانی هستیم.   بایاست که از همین امروز بکوشیم و زبان پارسی را برای فرزندان و آیندگان از نابودی برهانیم.  کوشش و ایستادگی همیشه بارآور میوه است! و این میوه خوشنما، خوش آهنگ، گوشنواز و دلنواز « زبان پارسی» است.  

* در ایالت کالیفرنیا بانوی جوانی بنام «جولیا هیل»  درهمکاری و همیاری با گروه پاسداران جنگل ها و زیستبوم، داوخواه شد و در پاسداری از جنگل درختان« سکویا» هفتسد و سی و هشت روز روی سترگترین «سکویا» در جایی به پهنای دومتر دردو متر زیست.  دشنام کارگزاران کارخانه چوب بری کالیفرنیا، سرما، باد و بوران، برف و باران در یازش، پشتکار، پایداری و استواری جولیا  کارگرنشد و سرانجام، با این از خود گذشتگی؛ کارخانه چوب بری را به زانو در آورد. اکنون پرسش اینست: ما برای پاسداری و نگهبانی از«سکویای زبان پارسی» چه کوششی کرده ایم ؟ چه از خود گذشتگی نشان داده ایم؟ چه شماری ازهم میهنان، از کسانی که دراین راه می کوشند پشتیبانی کرده ـ اند؟ چه شماری راه « پارسی گردانان» را پی گیر شده اند؟   

آروین پارسی گردان در این هفت سال، نمایانگر رویگردانی ایرانی از زبان نیاکان است.  ایرانی شوربختانه، آگاهانه یا ناآگاهانه تیشه به ریشه ی خود می زند.

 اکنون این دو نوشتار بسیار مهند:

بخشی از نوشتار استاد عبدالرحیم همایونفرخ، در دستور جامع زبان فارسی ـ هفت جلد در یک مجلد

..............................................................

« .... رواج زبان عربی و بی قدر کردن ایرانیان زبان خود را چنانکه در کتابی تقریبا سیصد سال پیش در نجوم و هیئت نوشته شده است، دیدم که مصنف ضمن شمردن نام ستاره ها و صورت های آسمانی می گوید: ثریا که عوام آنرا « پروین» می گویند ...!!!

با این عبارت رکیک و سست زبان ملی خود را پست شمرده و کلمه ی خوش آهنگ « پروین» را عوامانه دانسته و « ثریا» را تنها بواسطه ی آنکه عربی است اصلی و درست و علمی و زبان

« خواص» شمرده است !این عبارت پیداست که در آنزمان نسبت به فارسی و صرف و نحو ادبیات آن چه اهمیت می داده و با چه نظری آن را می دیده اند...»!

      بخشی از نوشتار استاد ابوالقاسم پرتو در :

   « واژه یاب ـ  فرهنگ برابرهای پارسی  واژگان بیگانه»

............................................................................

« ... نگهبان راستین فرهنگ و زبان ما خود مردم بودند. در طی دو قرنی که ما بعد از

ظهور اسلام ادبیات مکتوب نداشتیم، عامۀ مردم از آفرینش باز نمی ایستادند و بوزن

و بحری که از پیشینیان بارث برده بودند بفارسی دری و لهجه های دیگر ایرانی تصنیف

و شعری می گفتند. ولی امیران و بزرگان برای حفظ ضیاع و عقار خویش « عرب» شده بودند. هرکس هر چه را که ازآن او بود حفظ می کرد:

بزرگان ضیاع و عقار را و مردم زبان و فرهنگ را .... »

..................................................................................

چکامه ی پارسی ( اندرز به جوانان)

این چکامه را شادروان احمد بدر (نصیرالدوله) هنگامی که وزیر فرهنگ ایران بود در ستایش زبان کشور و نکوهش بکاربردن واژه های بیگانه، به روش سنایی سروده است. در شمارۀ چهار ماهنامه ارمغان (سال نخستین، برگ بیست  و دو بسال 1299خورشیدی در تهران چاپ شده است).

از نبیگ [کتاب] پارسی نغز، شادروان علی اصغر حکمت

........................................................................

 چند از دگران وام کنی جامه و دستار         رو جامه و دستار پدر را تو  بدست آر       

در خانه پدر خواسته و    جامه نهاده          بگذاری و دریوزه کنی پیشه  زهی کار

گیری تو ز همسایه کلاه      و کمر او          زان خویش بیارایی در برزن  و بازار

گویی که مرا جامه ی زیباست براندام         هان دیبۀ رومی   نگر و ابرۀ      بلغار

برخویش نبالدکس ازین جامه که باشد        دریوزه زبیگانه همش پود و  همش تار

گفتار بود جامه بر        اندیشۀ مردم         اندیشه ندانی تو   مگر از       ره گفتار

گفتار پدیدار کند            ترک ز دیلم          ز آواز پدیدار شود      کشکرک از سار

بر مردم هر بوم یکی       جامه برازد         تازی به تبان خوشتر و  فرخار بشلوار

کشورچودرختی است بَرو بارش مردم         مانا که زبان ریشه وبیخ است برآن دار

گر بار و بر دار تبه گرد و     ز آسیب        چون ریشه بجا ماند       دهد باردگر بار

ور زانکه به بیخ و بنش افتاد گزندی          امید از آن دار و وزان      بار تو بردار

افسوس و دریغا که همه مردم این مرز        دانشور و بیدانش و    خربنده و سالار

بگرفته کلنگ و تبر و تیشه و هر یک         زخمی زده بر ریشۀ    این پاک سپیدار

گویی همگان دشمن این باغ و درختند         یارند به بیگانه و با    خویش به پیکار

ای تازه نهالان که        برومند بمانید         گل رفت ازین باغ و بجا  ماند همی خار

خارش بزدایید و        گلش را بفزایید          کارایش این باغ شما    راست سزاوار

.........................................................................................................................

 روان فروهر استادان شاد باد

گفتمان های پیشنهادی

+1 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان ژوئن 3, 2023 در زبانشناسی از سوی فرزاد بتهایی
+2 تراز
0 پاسخ
0 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان دسامبر 26, 2021 در زبانشناسی از سوی آرشا (1,167 تراز)
+3 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان مارس 15, 2020 در پالایش زبان از سوی فرزاد بتهایی
+1 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان می 1, 2016 در زبان و گویش از سوی ВОСПУҲР (4,357 تراز)
...