اگر بخواهیم واژگان را اواز بر شالده ی واژهنامگان و چمگان گوناگون و پراکنده ی آنان اندر اینجا و آنجا و زوانان کهن و نو اندرورزاندن (استفاده)، پارسیک سره زوان-ی نیرومند و استوار یا خوداستوار و یا (ثابت) و بیابهرش (نامتزلزل و بیتغییر) نخواهد ماندن و بودن.
برای همین نخست باییم برای واژهیابی و واژهسازی اندر سره پارسیک هند و داتا (قاعده و قانون) داردن و سپس بر شالده ی هندان کارمان را پیش ببریم. اگرنه آن زوان درست و درمان که خواهیم به دستمان نِهاید. همچونین سره پارسیک به اویاکرن ویژه ی خویش نیاز دارد که هنوز آماده و فراهم نیست.بژ پراکندهوار به برخ-ی از هندان آن پرداخته ام. با اویاکرن پرجداایینی (استثنا) و سست اکنونیک نتوان به پالایش زوان پرداختن.
یک-ی از هندان بسیار ارجمند اندر سره پارسیک نشکستن و کوتاه نکردن بیراین (بیدلیل) و ناخردمندیک (غیرمعقول) واژگان است (نمونه : زینرو، زین پس، ار (اگر))
واژه ی گواش یا کواش اندر واژهنامگان چمه ی «صفت و طرز و روش» را دارد و ندانم شما چگونه آن را به چمه ی «قید» اندرورزانده اید.