کاملا درسته نمونه امروزیش رو در عراق و سوریه و لیبی ویمن و... دیدید.به احتمال زیاد در دیگر کشورهای دیکتاتور زده خواهید دید.از خدا شادی تک تک ایرانیان و تمامیت ارضی کشور عزیزم رو خواستارم.
برادر عزیزم درست فرمودند و اما چاره کار این است که به جای اصالت یابی قومیت ها به فکر اشتغال جوانان و زدودن اختلافات نجومی در آمدها (عامل مهم اختلاف طبقاتی )باشیم و باید بگویم که ما باید واقعیت ها را هر ...
... شوند اما دست آن شاهان مغرور ظالم از ایران برای همیشه کوتاه شود که همین طور هم شد و همچنین درتاریخ یزدگرد داریم که با فرار خود به مرو ودر نهایت به دست آسیابانی درآنجا کشته شد وباید توجه داشت که خشم مردم ...
... بگریم با پیروز آسیابان/ابولولو با کیسان ابو عمره بگریم با کیان و مهران و یزدان بگریم با یتیمان قادسیه بگریم خواهم امشب خون زچشم تر بگریم آرش پارسا ماد کیان سردار ایرانی هنگامیکه داغدار کشته شدن خانواده ...
... یاران هستن نشونش بده و راه افتادن که به تاریکی خودن شهریار از جوان پرسید آیا جایی هست شب را در آن بگزرانیم و گفت آری ده همین نزدیکی است ورفتن تا به آسیاب رسیدن جوان گفت این خانه منو آسیابان پدرم آسیابان ...
خواجه نصیرالدین طوسی، در راه سفر، دمادم غروب، بین راه به آسیابی رسید. فصل بهار بود و هوا ملایم. در کنار آسیاب، خورجین خود را نهاد و جاجیم گسترد که بیارامد. در همین حال، آسیابان که پیری سالخورده بود، با ...
... موسیقی دان آسیابان
بهرام گور یک بار حین سرگردانی که از عادات او بود در شامگاهی با منظره ی بسیارزیبایی در نزدیکی روستایی روبه رو میشود که مردمان گرد آتشی جمع شده بودند و دختران به نوبت آواز جنگهای پادشاهان ...
... خیانتش آخرین شاهرگ بیرمق دولت ساسانی را زد، چراکه حرمت مهمان ناخواندهای که ولینعمت او بود و به آستان زرق آلودش پناهنده شده بود نگاه نداشت و با كمك آسیابان آزمندی که بطمع جبّة زربفت سر یزدگرد را در خواب ...
درویشی مقداری گندم برای آرد کردن به آسیاب برد. آسیابان گفت: وقت ندارم. درویش گفت: اگر گندم مرا آرد نکنی، تو را نفرین می کنم. آسیابان گفت: اگر دعای تو مستجاب است، از خدا بخواه گندم تو را آرد کند.
... و شغاد ، رفتن شاپور ذوالاکتاف به روم و دنباله ی آن ، داستان های زیبای زمان پادشاهی بهرام گور ، بزرگمهر ، گو و طلخند ، بهرام چوبین و خسروپرویز ، بهرام چوبین و خاقان ، یزدگرد و آسیابان و...
2 – نقالان ...
... عبرت گرفته و برای حفظ دامن خویش از لکه ننگ ریختن خون مخدوم خود ، روایتی را اشاعه می دهد که براساس آن خیانت و جنایت قتل پادشاه به آسیابان بخت برگشته ای از این منطقه نسبت داده می شود. ماهوی سوری در پی حضور ...
... داستانی مشابه در یزدگرد شهریار (523 ، 520 ، 519/8)، یزدگرد از دست دشمن به آسیایی پناه می بَرد و آسیابان که شاه را نمی شناسد به او پناه می دهد و برایش غذا فراهم می کند:
اگر نان کشکینت آید بکار وُ ...
...
بر در و دیوار این رویین حصار
وانچه رفت از آسیابان لعین
ناروا بر « یزدگرد شهریار»
□
ای دریغ از قتل «بو مسلم» که بود
«کاوه» دوران به فر و اقتدار
خون پاکش ریخت «منصورِ» ...
... آسیابانی به نقل از خداینامه آورده، از ترجمه عربی متنی از خداینامه پهلوی گرفته شده كه این حادثه را در بر داشت. خداینامه نه تنها حوادث زمان پادشاهان را در بر داشت، بلكه در آن، خطبهها و كلمات قصار و وصایای ...
... بیامیزد. دو داستان معنی دار در شاهنامه دربارۀ او آورده شده است.
روزی که برای شکار از شهر بیرون رفته، گذارش به یک آسیا می افتد. دختران آسیابان جشنی برپا کرده و به بزن و بکوب مشغول هستند، چهار دختراند: ...
... چهار دختر به پایکوبی سرگرم هستند: همه ماه روی و همه جعد موی
همه چرب گوی و همه مشک بوی
به نزدیک پیش در آسیا
به رامش کشیده نخی بر گیا به تماشا می ایستد تا پیرمرد آسیابان به پیشگاه او آمده و می ...