«كرمان» با «كارمانا» (Karmana)، در زبان فارسی باستان، نام منطقهای باستانی در حدفاصل نواحی مركزی ایران و سرزمین «گدروزبا» (Gedrosia) است. بخش شمالی این سرزمین، منطقهای است بینهایت فقیر، چنان كه امروز نیز آن را «دشت لوت» یا بیابان تهی مینامند، اما نیمهی جنوبی آن چنان كه مورخان یونانی آوردهاند، منطقهای حاصلخیز و پربركت بود و از جمله رودخانه «هیكتانیس» (Hyctanis) كه در این منطقه دارای ذرات طلا بود، ضمن این كه معادنی از نقره نیز در این محل یافت میشد. مورخان یونانی، همچنین از مهمترین شهر این منطقه یاد كردهاند كه «هرمز» نام داشته و احتمالا برگرفته از نام «اهورامزدا»، خدای بزرگ در آیین ایرانی است. امروزه نیز این شهر اگرچه به نام «هرمز» شهره است، اما نام حقیقی آن «میناب» است. در زمان «هخامنشیان» «كارمانیا» نیز بخشی از امپراتوری گسترده هخامنشی بود. سرزمینی كه «كورش كبیر» بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی از سال 53-590 پیش از میلاد، آن را تحت فرمانروایی خود داشت. با این همه ایرانیان باستان كه نام تمام كشورهای مطیع و خراجگزار خود را فهرست كردهاند، «كرمانیا» در این فهرست نامی نیاورده و از آن غافل ماندهاند. همچنین در كتیبه «بیستون»، یادگار «داریوش كبیر»، و نیز در كتیبه «داوا» (Daeva)، كه آن نیز یادگار فرزندش «خشایارشا» است، هیچ نامی از «كارمانیا» نیامده است، و البته جای بسی شگفتی است كه این كتیبهها هر دو، فهرستی بلند از نام كشورها و سرزمینهای فرمانبردار شاهان ایرانی را در خود جای دادهاند. میتوان چنین برداشت كرد كه این ناحیه در آن زمان به طور رسمی بخشی از ساتراپنشین «گدروزیا». و یا بخشی از سرزمین پارس به شمار میآمده است. اما در میان كتبیههای موجود، نخستینبار در كتیبهای از شوش است كه از «كارمانیا» به عنوان محلی برای صادرات درخت با چوب «ساج» یاد شده است. همچنین بنا بر الواح به دست آمده از «تخت جمشید» نیز، امروز با نام كاركی (Karki)، به عنوان یك ساتراپ یاد نشده است.) ضمن این كه بنا بر مندرجات موجود در بایگانیهای تخت جمشید، اكنون به خوبی روشن است كه جاده معروف به «جاده شاهی» از همین سرزمین، یعنی «كارمانیا» عبور میكرده است. البته در زمان نامشخص، احتمالا در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد، «كارمانیا» باید به موقعیت ساتراپی دست یافته باشد...
با آغاز امپراتوری ساسانی، كه از سال 224 به بعد بنیاد نهاده شد، پایتخت از «كارمانیا» به «وه اردشیر» (Veh-Ardeshir) منتقل شد. شهری نوبنیاد، در حدفاصل شورهزارهای دشت لوت و كوههای غربی كه اكنون با نام «كرمان» شهره است. از آنجا كه شاهان ساسانی بر آیین زرتشتی بودند و اهورامزدا را میستودند، یكی از سرزمینهای مقدس آنها، منطقهای به نام بم (Bam) بود كه بنا به آداب زرتشتی، مردگان خود را به طور آیینی در محوطههای مرتفع آن قرار میدادند. مكان مقدسی به نام «برج خاموشی» كه هنوز هم ویرانههای آن در «بم» قابل مشاهده است. نخستین اسقفنشین مسیحی در این منطقه را نیز از میان قرن هفتم در فاصله زمانی كوتاهی قبل یا بعد از غلبه مسلمانان، میتوان تاریخگذاری كرد. (464.م)
نمایی از باغ شاهزاده کرمان
--------------------------
نویسنده : پونا لیندرینگ
دیدگاهها