گناباد یکی از شهرهای جنوب خراسان است، این شهرستان از شمال شرقی به تربت حیدریه، از شمال غربی به کاشمر، از جنوب شرقی به قاینات و از جنوب غربی به فردوس محدود است.

مرکز این شهرستان نیز گناباد نامیده می شود و در سیصد کیلومتری مشهد واقع است و تا تهران ۱۲۰۰ كيلو متر فاصله دارد.

طول این شهر ۵۸ درجه و ۲۰ دقیقه و عرض آن ۳۵ درجه و ۴۱ ثانیه و ارتفاعش ۱۱۰۰ متر است. این شهر در تقاطع جاده های شرقی و مرکزی ایران یعنی جاده مشهد - زاهدان و نیز یزد - زاهدان واقع و قدمت آن به دوره هخامنشی می رسد.

اکثر جغرافی دانان و جهانگردان قرون اولیه اسلامی از گناباد و نام آن صحبت کرده اند لسترنج (G.lestrange) مستشرق انگلیسی (۱۹۳۳ - ۱۸۵۴ میلادی ) مؤلف کتاب جغرافیایی تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، خلاصه ای از آن بیان کرده است:

گناباد شهر بزرگی است در شمال خاوری تون که ابن حوقل آن را نیابد و مقدسی جناور نامیده اند و به اشکال دیگر هم خوانده شد.ساختمانهای این شهر در قرن چهارم از گل بود، هفتاد دهکده داشت و آبش از کاریز حاصل می شد.

یاقوت گوید: آن را گنابذ گویند به جای جنابذ.

حمدالله مستوفی گوید:

جنابذ در تلفظ  گناباد، گویند شهری کوچک است بهتر از خور. چند موضع، توابع دارد، او را قلعه ای است که پسر گودرز ساخته است و حصاری محکم دارد چنانکه از بالای آن تل ریگ تا غایت دیه ها و ولايتها، مجموع در نظر باشد، اما هرگز آن ریگ در باغات نمی آید و آبش از کاریز است و چهار فرسنگ درازای کاریز است و چاه آن تخمین هفتصد گز باشد و بیشتر کاریزها همچنین عمیق باشد. و کاریزها از طرف جنوب به شمال می رود و قلعه ای بر دو طرف آن است یکی را قلعه خواشید گویند و دیگری را قلعه درجان. حاصلش غله و میوه و ابریشم نیکو فراوان باشد.

گناباد در دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان، هم آباد و دارای اهمیت بوده است و یکی از سه مسجد دو دیوانی خراسان در آن ساخته شده و در واقع شهر در ردیف شهر، زوزن، مقر ملك زوزن و فریومدکرسی ولایت جوین قرار داشته است.

گناباد در دوره تیموریان نیز اهمیت داشت و بر طبق نوشته نورالدین لطف الله، مشهور به حافظ ابرو، حکام ایالت قهستان ( کوهستان ) در آن می نشستند.

در همین دوره است که دومین مسجد دوایونی این شهرستان در قصبه بجستان ساخته شد.

گناباد در دوره صفویه نیز از نظر دور نمانده است و وجود بناهایی چون : امامزاده سلطان محمد عابد (ع) کاخک و مسجد جامع جدید گناباد و بعضی از آب انبارها و کاروانسراهای شاه عباسی موید این مطلب است. گناباد در قبل از اسلام معبر داخلی فلات ایران و قسمتهای شرقی آن محل برخورد میدان جنگ لشكریان ایران و توران بوده است که جنگ یازده رخ در آن اتفاق افتاده است.

میدان دیگر، دشت پشن است که در شاهنامه فردوسی نام برده شده و جنگ پیران ویسه و توس نوذر در آن اتفاق افتاده است و آن را جنگ لادن و همایون نیز گفته اند. این شعر فردوسی درباره همین محل است :

بلادن که آمد سپاه گشن

شبیخون زپیران به جنگ پشن

با توجه به مراتب فوق یک معبر اصلی و جنگی از داخل فلات وسيله تنگل های کلات و زیبد، واقع در حدود ۳۰ کیلومتری جنوب غربی گناباد که از طریق مرکز آن به دشت پشن واقع در ۴۰ کیلومتری شمال شرقی آن می پیوسته و از آنجا از طریق گیسور به قسمتهای شرقی ادامه داشته است، قسمت بالای این راه هم اکنون جاده آسفالته ای است که گناباد را به فردوس مربوط می کند.

در کنار این معبر آثار تاریخی وجود دارد که اشعار شاهنامه و اقوال مورخان را تایید می کند، در مشرق تنگل کلات و نزدیک جاده گناباد - فردوس خرابه های ارگ فرود» منسوب به فرود، شاهزاده کیانی و در دشت پشن، تپه ها و سفالهای منسوب به هزاره سوم پیش از میلاد به چشم می خورد.

وجه تسمیه

لفظ گناباد در لغت با اختلاف ذکر شده و نیز اختلاف دارند که مفرد است یا مرکب، در برهان جامع فصل «تون» و بعد از «كاف» عربی می نویسد:

کنابد، چون سر آمد نام جایی است در خراسان، نزدیک آن کوهی است که جنگ بازده رخ در آن واقع شده است.

در فرهنگ نوبهار:

اشاره به قریه ولویی ( دلویی ) و سمویی ( ثمویی ) و درخت نارون آن که به طول بالای هشتاد ذراع بوده کرده است:

 هر کس که ندیده کشمری سرو

گونارون گنابدی بین


 دربحيره :

در باب وجه تسمیه شهر گناباد، با «کاف» قارسی و «واو» نوشته و گوید:

گونابد، او را جنابد گفته اند و گنابد نیز قول صحیح آنکه گیوآباد است یعنی گیو آباد کرده و بعضی جن آباد گفته اند. صاحب شاهنامه چنین آورده :

نگفتم مرو بركرات جرم

مزن بر کرات جنابد قدم

در کتاب نزهه القلوب :

جنابد در تلفظ گناباد ...

... و او را قلعه ایست که پسر گودرز ساخته و حصاری محکم دارد و در هفت اقلیم تألیف امین احمد رازی می نویسد: جنابد که بعضی به جنابد و برخی  گوناباد اعتبار کرده اند از ابنیه پسر گودرز است و ...

در سایر کتابها از جمله : مسالک و ممالک، تاریخ حافظ ابرو، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، صورة الارض - جلد دوم، حدود العالم، فرهنگ رشیدی - جلد سوم، معجم البلدان، یاقوت حموی و ... همه جا، نام گناباد و اطلاعاتی در مورد آن با زندگی گودرز، پیران و فرود یاد شده که در اینجا از ذکر یک به یک آن خودداری گردید.

پیدایش گناباد

با توجه به اثر نامهای قدیمی و آثار باستانی، قطع حاصل می گردد که گناباد قبل از اسلام وجود داشته است. اگر پیدایش آن توسط «گیو» باشد مربوط خواهد بود به حدود هشت قرن قبل از میلاد. بعضی هم تاریخ گناباد را به جلوتر آن رسانده و گفته اند قبل از گیو و گودرز نیز وجود داشته، زیرا جنگی که در آنجا واقع شده دلیل اینست که قبلا آبادی درآنجا بوده است.

در کتاب فرهنگ ایران، جلد نهم که در چاپخانه ارتش، سال یکهزار و سیصد و بیست و نه چاپ شده می نویسد:

از آثار معلوم می شود گناباد یکی از شهرهای قدیمی است که در زمان سلاطين هخامنشی ایجاد شده و قرائتی از قبیل : قبر پیران ویسه، قلعه فرود، قلعه رستم و قلعه معروف به پشنگ در آنجا وجود دارد.

 گناباد پیر تاریخ – دکتر عباس زمانی

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی