روزي شیخ ابوسعید ابوالخیر در نیشابور به تعزیتی می رفت. معرفان پیش شیخ آمدند و خواستند که آواز برآرند و القاب او برشمرند. چون شیخ را بدیدند، فرو ماندند و ندانستند که چه گویند. از مریدان شیخ پرسیدند که شیخ را چه لقب گوییم؟ شیخ که آن فروماندن ایشان بدید، گفت: در روید و آواز دهید که: "هیچ کس" این هیچ کس را راه دهید. همه بزرگان سر برآوردند وشیخ را دیدند که می آمد. همه را وقت خوش گشت و بگریستند.

طنزها و لطایف اخلاقی در ادب پارسی - فاطمه عسگری

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی