بانک شاهی ایران مؤسسه ای بود کاملا انگلیسی که حق انحصاری چاپ و نشر اسکناس ایران را داشت و از پرداخت هرگونه مالیات و عوارض و حقوق گمرکی معاف بود. امتیازنامه بانک در تاریخ ۳۰ ژانو په ۱۸۸۹ به مدت شصت سال از طرف ناصرالدین شاه به یک انگلیس بنام «بارون جولیوس دو رویتر» داده شد.

بعدها، در زمان رضاشاه، حق نشر اسکناس در برابر پرداخت دو پست هزار لیره از این بانک گرفته شد و به بانک ملی ایران واگذار گردید و اگر این کار انجام نشده بود حق نشر اسکناس ایران تا سال ۱۳۲۷ در دست یک مؤسسه بیگانه باقی مانده بود.
بموجب امتیاز نامه، بانک شاهی در بدو امر اجازه داشت معادل هشتصد هزار لیره (که در آن ایام بالغ بر دو میلیون و هشتصد هزار تومان میشد) اسکناس منتشر کند و انتشار بیش از این میزان موکول به اجازه دولت ایران بود. این اجازه تا سال ۱۳۰۸ (۱۹۲۹) بتدریج به هیجده میلیون تومان افزایش یافت.
بانک موظف بود، در برابر اسکناسهای منتشره، اندوخته نقره ای معادل یک سوم نگهداری کند. (لغت اسکناس ظاهرا از کلمه روسی «آسیگناتسه» آمده که از کلمه آسیگناسیونا فرانسه می آید. این کلمه در انقلاب فرانسه به بیجگ هایی که به عنوان پول منتشر میگردید اطلاق میشد. این اسکناس ها، که در ترجمه پارسی امتیازنامه «بلیط » نامیده میشدند، به قطعات از یک تومان تا هزار تومان منتشر میگردید و قطعات درشت اسکناس یکایک به امضای رئیس کل و رئیس حسابداری بانک میرسید. به این معنی که این اشخاص، یا پایوران دیگری که از طرف آنها منصوب میشدند (و البته تمام آنها انگلیسی بودند)، اسکناسها را با دست امضاء میکردند ، برای آنکه مرکب آنها خشک بشود، اسکناسهای امضاء شده را مدتی روی میز پخش میکردند. حق الامتیازی که بانک شاهی به دولت ایران پرداخت میکرد معادل شش درصد عایدات خالص سالیانه بانک بود.
نظارت دولت ایران در عمل نشر اسکناس بوسیله مأموری که «کمیسر» نامیده میشد اعمال می گردید و او یکایک اسکناسها را با مهری ممهور میکرد که این عبارات روی آن نوشته شده بود: «ملاحظه شد و ثبت دفتر دولتی گردید. امضاء مأمور محترم دولت علية ایران.»

بانک شاهی ایران

نمایی از ساختمان بانک شاهی

سرمایه مجاز بانک چهار میلیون لیره تعیین گردیده بود که یک میلیون لیره آن (معادل سه میلیون و پانصد هزار تومان) نقدا پرداخت شده بود. در ابتدای کار قسمت عمده سرمایه بانک شاهی در ایران بود ولی بعدها، در اثر افزایش سپرده های دولت و مردم، تمام سرمایه به انگلیس منتقل شد، به نحوی که بانک شاهی دیناری در ایران سرمایه گزاری نکرد .
بیشتر دستگاههای فتی بانک شاهی به دست کارمندان ارمنی اداره میشد. سیاست بانک شاهی در ایران این بود که به کارمندان ارمنی توجه بیشتری بشود و اصولا به آنان اعتماد بیشتری داشتند. جزء کارمندان بانک شخصی بود به نام «اوین» که ارمنی بود و به تمام رموز و فنون بانکداری، مخصوصا نزول بروات، مسلط بود و آموزش کارمندان جدید انگلیسی از مسئولیتهای او بشمار میرفت. ولی این شخص به هیچ قیمتی حاضر نبود اصول و جزئیات کارها را به اعضای تازه وارد ایرانی بانک یاد بدهد.

خاطرات هوشنگ ابتهاج

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی