آشنایی با کتب و آثار طبی وی امری است که مستلزم یک عمر مطالعه و مداقه در این آثار است، آن هم نه توسط یک طبيب بلکه چندین طبیب و حکیم لازم است تا بتواند حق مطلب ادا گردد. 

برای شناسایی و دانستن مقام شیخ در علم طب باید جميع آثار طبی وی را مورد مطالعه قرار داد تا روشن شود که شیخ در هزار سال قبل چه گفته و نظراتش در علم طب چه بوده است؟ بنده عرض میکنم اگر موضوع شناختن و دانستن مقام شیخ را در علم طب را هم کنار بگذاریم آشنایی با کتب و آثار طبی وی امری است که مستلزم یک عمر مطالعه و مداقه در این آثار است، آن هم نه توسط یک طبيب بلکه چندین طبیب و حکیم لازم است تا بتواند حق مطلب ادا گردد. لذا عرض میکنم اگر فقط به تألیف بزرگ طبی شیخ و محتوای آن توجه دقیق گردد میتوان درک کرد که نظرات شیخ چه بوده و وی چه نظرات متقن و معتبری در شعب مختلف علم پزشکی داشته است. این امر به نظر بنده نگارنده تا اندازه ای امکان پذیر میباشد به شرط آنکه چند نفر طبیب و فیلسوف که به زبان تازی آشنایی داشته باشند پنج کتاب قانون را مورد مطالعه قرار داده و به اتفاق مطالب قانون را خوب حلاجی و آنگاه با موازین کنونی طب مقایسه کنند که حق مطلب تا اندازه ای ادا گردد. ممکن است بعضی از خوانندگان مخصوصاً همکاران محترم تصور فرمایند بنده راه غلو میروم خیر چنین نیست. این مطلب گفته من نیست بلکه جمیع علمای تاریخ طب بدان مؤمن و معتقدند که قانون شیخ از کتابهایی است که هر قدر بیشتر در آن مطالعه شود به مسائل و نظرات شیخ بیشتر آشنا شده و دیده میشود که بسیاری از آن نظرات با طب جدید اصطلاحی که نابجا آمده است بلکه باید گفت طب امروزی خیلی نزدیک است با توجه بدانکه ابزار و آلات و لوازم آزمایشگاهی و تشریح مرضی و سایر وسایلی که امروزه در دست پزشکان است در دوران شیخ نبوده و بنده چند نکته از این مقوله را به نظر خوانندگان خواهم رسانید. مطلب دیگری که باز شاید برای خوانندگان و پزشکان محترم ثقیل خواهد بود آنکه اگر مقرر شود مقام طبی شیخ فقط در مورد قانون بر صحیفه کاغذ آید اقلاً چندین هزار صفحه خواهد بود و این کار از عهده یک نفر بر نخواهد آمد بلکه باید هیأتی از اطباء فلاسفه و داروسازان و داروشناسان و دانشمندان به علوم تجربی، سال ها - یعنی اقلا ده سال - بدان اشتغال ورزند، تا آنکه حق علمی کتاب قانون ادا گردد بنابراین نباید از بنده ناچیز توقع آن را داشت که یکه و تنها چنین امر مهمی را بر روی کاغذ بیاورم قانون شیخ در سابق تا آنجا که به خاطر دارم - تا پنجاه سال قبل . توسط عده ای از اطباء دیروزی برای شاگردان و طلاب علم طب تدریس می شده است. به مانند مرحومان میرزا سیدرضی سمنانی حکیم باشی کل نظام و صدر الاطباء خراسانی (غلامعلی (شاملو و میرزا طاهر تنکابنی طبرسی و میرزا ابوالقاسم اصفهانی معروف به گوگردی پدر مرحوم دکتر محمد علی مؤيد حکمت و چند نفر دیگر که بعضی از آنان قانون را قریب پانزده مرتبه تدریس کرده اند اما متأسفانه آن را به صورت کتاب علیحده به پارسی در نیاورده اند. حال چرا چنین اتفاق افتاده بر بنده مجهول است؟ اما بنده روزی در خدمت مرحوم استاد میرزا طاهر تنکابنی طبرسی اعلی اله مقامه الشريف عرض کردم چرا طی تدریس جزوات چندی از مطالبی که بیان می فرمایید بر روی کاغذ نمی آورید؟ در جواب آن مرحوم فرمودند: حوصله این کار را ندارم و از طرفی مستمع شائق کم است. به هر حال و به هر جهت سرنوشت ترجمه قانون شیخ که تا به حال به پارسی برگردانده نشده معلول عللی است که شمه ای از آن عرض شد، با توجه بدان که شاید دانستن زبان تازی هم یکی از علل مربوط به این امر بوده است.

چنانکه آمد برای آنکه معلوم گردد که شیخ چه مقامی ارزنده در عالم پزشکی دارد مطالعه در قانون وی کافی خواهد بود که بتوان حقیقتاً فهمید استاد چه گفته و در هزار سال قبل عقاید و نظرات پزشکی وی چه بوده است؟

مقدمتاً متذکر میگردم که شیخ تابع مکتب یونانیان بود و به مانند طبری و رازی و اهوازی طب را بیشتر از کتب استادان یونانی - یعنی ترجمه عربی آنها - اقتباس نموده منتهی باید گفت که بسیاری مطلب به نظرات پزشکان یونانی اضافه کرده و آنها را به صورت جدیدی در آورده است. اما مطلب مهم آنکه پزشکان نامدار ایرانی به مانند طبری و رازی و اهوازی و ابن سینا پس از آنکه از طب یونانی استفادات کردند و در حقیقت از دانش آنان مستغنی شدند از استادانشان یعنی اطبای یونانی به مانند بقراط و جالینوس جدا شده خود مکتبی بزرگ در طب ایران و جهان گشودند. پزشکان ایرانی به اطبای سلف یونانی احترامی خاص قائل بودند منتهی نظرات خود را در کتب و آثار خود آورده چنانکه رازی در ابتدای شکوک بر جالینوس مطلبی آورده که خلاصه آن چنین است: رازی پس از تجلیل از مقام جالینوس متذکر گردیده که «اگر وی جالینوس) زنده میبود مرا برای این تألیف تمجید می کرد. چرا که در فلسفه تقلید جایز نیست.

پس ملاحظه میفرمایید که رازی اول از مقام علمی جالینوس (به عنوان استاد تجلیل کرده آنگاه نظر خود را ابراز داشته است.از آن گذشته پزشکان ایرانی مخصوصاً رازی و اهوازی و ابن سینا هر سه در کتابهای طبی خود نظرات جميع اطباء قبل از خود را گفته آنگاه نظر شخصی خودشان را بیان داشته اند.

باز لازم به تذکر است که بقراط و عده ای از پزشکان قبل از ابن سینا بیماری را یک نوع عنصر خارجی مستقلی میدانستند که گاه و بیگاه بدن را مورد حمله قرار میداده و چون بدن مرکب از اعضاء (اندام ها Orgenes) و رطوبات (اخلاط Les humeurs) و نیروی حیاتی (Esprit vital) است، در برابر آن یعنی بیماری به مبارزه و دفاع برخاسته و نتیجه این مبازره تندرستی و حیات و یا بیماری و یا بالاخره مرگ میباشد. ابن سینا نیز بر همین نظریه بوده با این تفاوت که نظرات جدیدی بر آنها اضافه کرده است.

علم طب از نظر ابن سینا

علم طب از نظر شیخ حفظ سلامتی بدن است و نه درمان بیماریها این مطلب عیناً موضوعی است که امروزه سازمان بهداشت جهانی بدان معتقد است.پس ملاحظه می فرمایند که شیخ در هزار سال قبل مطلبی را متذکر گردیده که با موازین کنونی تفاوتی ندارد و آنها که طب دیروزی کشورمان را نادیده گرفته و آنچه هست از طب امروزی میدانند بسیار بی توجه و کم التفات میباشند و چون غرب زدگی در مشرق زمین گریبانگیر افراد شده همه اکتشافات و اختراعات و دانش پزشکی را به ناحق از غرب می دانند چرا که طب از مشرق زمین گرفته و دو دستی تقدیم غربیان گردیده است و عجیب آنکه عکس این معامله را غربیان با مشرق زمین نموده و آن اینکه در کتب و آثار خود مخصوصاً درباره تاریخ پزشکی آنچه از آثار دانشمندان مشرق زمین اخذ کرده و اغلب آنها را با زرق و برق و جلا دادن به عالمیان نشان داده عیناً به خورد مشرق زمین داده اند. عرض مطلب بالا از آن نظر بود که بر خوانندگان مطالب کمی روشن شود که استادان ایرانی چه مقام و ارجی در طب داشته اند. چنانکه در مقالات قبلی آمد قریب شش قرن طب مشرق و مغرب مقصود اروپای دوران قرون وسطی و یکی دو قرن از دوران تجدد در تسخیر کتاب قانون شیخ بوده اگر خدای ناکرده ما ایرانیان از این مطلب اطلاعی نداشته باشیم دلیل بر عدم اهمیت اثر شیخ نمیباشد. اتفاقاً غربیان به این نکته بیشتر پی برده اند و متأسفانه شرقیان یا از آن به بی خبر بوده و یا کم خبر .

مردی برتر از عصر خویش – دکتر محمود نجم آبادی ، حسین خدیوجم

دیدگاه‌ها  

0 # گیسو شریفی 1402-12-01 09:10
آشنایی با کتب/کتابها/ و آثار/نوشته های / طبی/پزشکی و درمانی / وی امری/کاری/ است که مستلزم/نیازمند/ یک عمر مطالعه /بررسی/و مداقه/اینو نمی دانم چی هست ...؟ شاید ریزبینی یا ژرف‌نگری/ در این آثار/یادگارهاست/ است، آن هم نه توسط یک طبيب/پزشک/ بلکه چندین طبیب و حکیم/؟ حکیم به فیلسوف گفته می‌شد.. امروزه چند بیسواد بخودشان می گویند حکیم / لازم /نیاز /است تا بتواند حق مطلب ادا گردد/ زبان درست رسانده شود . لذا عرض میکنم اگر فقط به تألیف بزرگ طبی شیخ.
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی