1 ـ من اين پادشاهى و گنج خواسته، از سر عيارى و شيرمردى به دست آورده‏ام، نه از ميراث پدر يافته‏ام. «نقل از سياستنامه خواجه نظام الملك»

2 ـ من مردى عيار پيشه‏ام، اگر نانى يابم بخورم و اگر نه، خدمت عياران و جوانمردان مى‏كنم و كارى اگر ميكنم از براى نام مى‏كنم نه از براى نان. «نقل از سمك عيار»

3 ـ ما به اعتقاد نيكو برخاستيم كه سيستان را فراكس ندهيم، اگر خداى تعالى نصرت كند به ولايت سيستان اندر فزائيم آنچه توانيم. «نقل از تاريخ سيستان»

4 ـ من داد را برخاسته‏ام بر خلق خداى تبارك و تعالى ... سبب بركندن طاهريان و جورايشان از مسلمانان من خواهم بود. «نقل از تاريخ سيستان»

5 ـ دولت عباسيان، بر غدر و مكر بنا كرده‏اند، بنگريد كه با ابوسلمه، ابومسلم، برامكه و فضل سهل (با آنهمه خدمت كه به ايشان كرده بودند) چه كردند؟ و كسى مباد كه، برايشان اعتماد كند. «نقل از تاريخ سيستان»

6 ـ من رويگر بچه‏ام، به قوت دولت و زور بازو كار خود به اين درجه رسانيده‏ام و داعيه چنان دارم، كه تا خليفه را مقهور نگردانم از پاى ننشينم. «نقل از احياء الملوك»

7 ـ از حرفه رويگرى قصد جاى بزرگان عجم كردم و بدين مرتبه رسيدم. نقل از احياء الملوك «از نامه خليفه به يعقوب»

.............
بن مایه :  كتاب گذرى بر زندگى يعقوب ليث سيستانى، گروه مولفان: حسين على حيدرى نسب، وحيد كيخواه مقدم، حبيب ا... جوان، محمّد رضا براهويى، چاپ اوّل: تابستان 1380، تهيه و تنظيم: روابط عمومى دانشگاه زابل

دیدگاه‌ها  

+3 # نادری 1391-07-04 01:18
با تشکر ولی کم است.
پاسخ دادن
+1 # صفاری 1400-11-11 01:57
درود و سلام
همیشه بزرگ مردانی همچون یعغوب لیث صفاری و بزرگان ایران در تاريخ و انتشارات و کتب درسی کمرنگ و کمرنگ و کم کم کم محو شده‌اند
باینده باد ایران
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


نگاره ی امنیتی
نمایش یک نوشته ی امنیتی دیگر

سخنی از نامداران

بهمن سرکاراتی

دوست داشتن ايران يعنى حرمت اين مرز و بوم كهن و مردم آن را نگه‏ داشتن، گذشته خود را خوار نشمردن، ميراث خود را از بين نبردن، و زبان پارسى را كه از اركان هويت ملى است، به الفاظ بيگانه نيالودن. دوست داشتن ايران، يعنى از مرزهاى ميهن خود در برابر تركتازى دشمنان دفاع كردن و از آن مهم تر، از مرزهاى ذهن و جان خود و ذهن و جان فرزندانمان در برابر تهاجم هاى فرهنگى محافظت كردن. دوست داشتن ايران، يعنى دل به مهر ايرانيان باختن و خود را به زى تازى و فرنگى در نياوردن، نام پسران خود را اسكندر و تيمور و اوكتاى و چنگيز ننهادن. دوست داشتن ايران، يعنى آزرم نياكان خود را نگه داشتن.

روانشاد دکتر  بهمن سركاراتى

تازه ترین دیدگاه های کاربران
  • گفتاوردی از حضرت محمد (ص) درباره ی کورش بزرگ

    @سرپرست دیدگاه ها 1 هفته پیش
    هنگامه ی زندگی کورش بزرگ : 550 پیش از میلاد هنگامه ی زندگی حضرت محمد(ص) : 634 پس از میلاد

    دنباله را بخوانید و پاسخ دهید

     
  • کار شگفت رضاشاه در زمان گشایش پل ورسک

    fdaahmdrhmtyrhmty@gm 2 هفته پیش
    پدرومادر رضا شاه ایرانی های باغیرتی بودند که ازطریق کشاورزی ودامداری امرارمعاش می کردند و رضا شاه ایران دوست بود که زحمت برا ایران کشید

    دنباله را بخوانید و پاسخ دهید

     
  • گفتاوردی از حضرت محمد (ص) درباره ی کورش بزرگ

    تارا 2 هفته پیش
    منظورتان از دشمن کیست؟

    دنباله را بخوانید و پاسخ دهید

     
  • چرا فردوسی شاهنامه را نوشت ؟

    @سرپرست دیدگاه ها 3 هفته پیش
    درود بر شما . به جستار زیر بنگرید : mehremihan.ir/shahnameh/101-researches/450

    دنباله را بخوانید و پاسخ دهید

گزینش نام برای فرزند

نگاره های کمیاب و دیدنی