0 تراز
1,110 بازدید
در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی (1,167 تراز)
ویراست در از سوی

این واژه کاملگون پارسی است.

اربان این واژه را از رخس پارسی برگرفته اند.
زادواژگان(مشتق ها) دیگر از این ریشه
نامواژ ها: رخسنده، رخسیده، رخسا، رخسور، رخسیر، رخساک، رخسیک، رخسک، رخسان، رخسانه، رخسکده، رخسگاه، رخسین، رخساب، رخسمان، رخسون، رخسوار، رخسگون، رخسگین، رخسناک، رخسه، وارخس، پترخس، پادرخش، دشرخس، دژرخس، نارخس، فرارخس، فرورخس، ابررخس, پاژرخس و . . .
کارواژ ها: رخسیدن، رخسستن، رخساندن، رخسانیدن، رخسش، رخسانش، رخسایش، رخسادن و. . .
همچنین میشود از تمام نامواژگان یادشده ستاک ( فعل، کارواژ ) ساخت. مانند: فرارخسیدن، رخساکیدن، دژرخسیدن، پترخسیدن، رخسینستن، رخسگینستن و. . .
نیز میشود تمام نامواژگان را باهم ونداند ( چسباند ) . مانند: دژرخساک، پترخسانیک، پترخسینگاه، وارخسینگون و. . .

آنگاه با این همه توان و نیرو واژه سازی در پارسی باز از واژگان بیگانه بهره می جویید؟

3 پاسخ

+3 تراز
از سوی (4,357 تراز)
برگزیده شده از سوی
 
بهترین پاسخ

برای آگاهانش از هر دو (کاربر) سپاسمند ام. برخ-ی کسان کوشند واژگان سره و نو که به واژه ی همتا ی انگلیک آن هممانند باشد بگزینند و برخ-ی دیگر کسان کوشند برای واژگان آشنا و بسیار باب اربیک اندر زوان پارسیک ریشه ی ایرانیک یا آریاییک بیابند یا گزود کنند. هممانندی زوان و واژگان پارسیک به اربیک هیچ به شکوه زوانمان نخواهد افزودن. اگر چه هممانندی واژگان پارسیک به انگلیک که هر دو از یک تبار اند بسیار خوب است بژ اگر واژه-ای درست و فرزام و آریاییک داردیم یا گزیدیم که به همتای انگلیک آن هممانند نبود چیز-ی از شکوه و ارجمندی سره پارسیک نخواهد کاستن.

اکنون که خواهیم زوانمان سره باشد چرا باییم  برای ریشه‌یابی واژگان اربیک زمان گساراندن که شاید ریشه ی دور و ناآدوبنده به زوانان آریاییک دارده باشند و اگر دارده باشند . اگر نتوانیم نمونه‌وار برای واژه ی «تاریخ» با هر دو چمه‌ش برابرواژه-ای ایرانیک یافتن، نیاز-ی نیست برای یافتن ریشه ی پنداریک آریاییک آن خود را خسته بکنیم.

واژگان اربیک «قرص، معاش، خسیس» شاید ریشه اندر سغدیک دارده باشند بژ تا ریشه‌یابی درست آن واژگان سغدیک نباییم ذوق زده ببویم.

0
از سوی (2,031 تراز)
drud,

bovandakâna dorost migov id. kušeš barây e juyeš e riša ye vâžagân e arabik, kâr i bihoda ast. andar in nemuna, zamân i ke mitavân im  vâža ye vaštan râ andarvarzândan, cerâ bây im zamân e xviš râ barây e jostan e riša ye vâža ye رقصیدن tabâhândan?
+1 تراز
از سوی (4,357 تراز)

?!

0
از سوی (1,167 تراز)

درود 

در این گفتمان سه هدف را می دُنبیدم(دنبال می کردم) 
یکم: آگاهی از اینکه رخس واژه ای پارسی است.
دوم: توان و نیروی واژه سازی پارسی را بِنَمایم(نمایش دهم).
سوم: همیشه دنبال برابرسازی نباشیم گاهی واژگان از اسل(اصل) و بنیاد پارسی اند.
+1 تراز
از سوی (2,031 تراز)
drud,

âyâ barây e pahikâreš e xviš, bonxân yâ gatak i ham dâr id? âyâ vâža ye “raxs” râ, andar neveštagân e kohan, yâ zovânân e hend o orupâik e digar, andarvarzânda and?
0
از سوی (1,167 تراز)

 در زبان پارسی فرخسیدن به معنای رقصیدن است که در آن بدل شدن فرخس به رخس و سپس رقص مانند بدل شدن فشنگ به شنگ است. شاید پیشوند ف همانست که در گیلکی بدل ب شده مانند فگیر که گویش دیگر بگیر است.

 واژه رخس گویش دیگر laiks* به معنای رقص dance در زبان گوتیک است که از ریشه laik an ( =پریدن - jump ) در سنسکریت राग raaga ( =رقص ) ساخته شده است. بدل شدن ک به خ در واژگان ایک - یخ و تاریک - تاریخ و بدل شدن ل به ر در واژگان برگ - بلگ و دیوار - دیفال نیز دیده میشود.
*پیرس: Ossetic and Baluchi in V. I. abaeiv’s slovar by Adriano Valerio Rossi
0
از سوی (2,031 تراز)
ویراست در از سوی
drud,

âyâ ba jâlmânik payvand (web link) e vifrâsnâma ye Adriano Valerio Rossi, dastrasi dâr id? netavânest am vifrâsnâma râ biyâb am. 
beež, bâ kam i juyeš, engâr vâža ye laiks andar zovân e gotik, ba cam e [dance] ->  yâ vašeš ast (payvand: https://en.m.wiktionary.org/wiki/𐌻𐌰𐌹𐌺𐍃#Gothic), o az riša ye laikaz, andar âlmânik e kohan, ba cam e vašeš, bâzi, sarâya ast (payvand: https://en.m.wiktionary.org/wiki/Reconstruction:Proto-Germanic/laikaz). 
vâža ye laikaz ham az riša ye hend o orupâik e leyg, ba cam e paridan ast, o barâbar e hend o irânik ân ráyǰati ast (payvand: https://en.m.wiktionary.org/wiki/Reconstruction:Proto-Indo-European/leyg-
beež, hic payvastagi i, miyân e in vâžagân o vâža ye رقص nist. 
hamconin, vâža ye râg andar hendik, camân e gunâgun i dâr ad, beež ba cam e [dance], nist (payvand: https://en.m.wiktionary.org/wiki/राग).
sâyad andar vifrâsnâma ye Adriano Valerio Rossi, andar bâra ye payvastagi miyân e vâža ye رقص, bâ vâža ye laikaz, bištar negeexta šoda bâšad.

گفتمان های پیشنهادی

0 تراز
1 پاسخ
آغاز گفتمان دسامبر 1, 2021 در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی آرشا (1,167 تراز)
0 تراز
3 پاسخ
آغاز گفتمان می 22, 2017 در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی pooya (128 تراز)
+1 تراز
3 پاسخ
آغاز گفتمان مارس 17, 2016 در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی ورجاوند (926 تراز)
+1 تراز
0 پاسخ
آغاز گفتمان دسامبر 9, 2023 در فرهنگ ایران زمین از سوی takug (2,031 تراز)
0 تراز
0 پاسخ
آغاز گفتمان دسامبر 28, 2021 در واژه شناسی-ریشه شناسی از سوی آرشا (1,167 تراز)
...