+1 تراز
295 بازدید
در نویسمان از سوی
ویراست در

بهسازي به‌ جا ی‌ه دگرگوني

 

در اين نوشتار: ة = /‌a/، ه = /e/، و = /v/، وْ = /o/، ؤ = /u/، وً = /ow/، ی= /y/، ي = /i/ اند

ما در فارسي از مجمؤعه ی‌ه "ع" وة "همزه" دو آوا داريم که به‌ هم نزديک اند، امما یکي نيست اند. اين دوْ عبارت اند از:

- همزه ی‌ه آغازين، نرم، مُليين، مؤل، حرکت‌دار، وة یا با هر نام ديگر ي،

- همزه ی‌ه ناآغازين، سخت، بُن‌ه‌حلقي، تهووع‌آور، کشه، ايست، ساکن، وة یا هر نام ديگري.

برا ی‌ه همزه ی‌ه نخست، من گرؤه ه نويسه‌ها ی‌ه (ã ä ë ï ö ü/Ã Ä Ë Ï Ö Ü)، وة برا ی‌ه همزه ی‌ه نوًع ه دوم (ê/Ê) مي پسندم. برا ی‌ه نمونه:

اجزاءْ/اجرا، دفعْ/دفعه/دافعْ، جمعْ/جامعه/جامعْ/جميعْ/جماعت (ajzâê/ejrâ, dafê/dafë/dâfeê, jamê/jâmeë/jâmeê/jamiê/jamâät).

)نشانه‌ها ی‌ه بيشتر ي مي توان انتخاب کرد، اگر ترانويسي (transletteration) ی‌ه خطط ه موجود در نظر باشد.(

پس، الفبا ی‌ه کمکي ی‌‌ه فارسي چُنين خاهد بود:

Â, A, B, C, D, E, Ê, F, G, Ĝ, H, I, J, Ĵ, K, L, M, N, O, P, Q, R, S, Ŝ, T, U, V, W, X, Y, Z, (Ã, Ä, Ë, Ï, Ö, Ü) = 31+6= 37

امما، سخن ه اصلي من اين است:

من گر چه، الفبا ی‌ه روميیائي را بي‌نقص مي دانم، وة در ترانويسي ی‌ه فارسي، خوْد آن را بسیار، به‌کارگرفته ام (نوشتن ه کلل ه شاهنامه، ديوان ه حافظ، گلستان وة بؤستان ه سعدي، هفت‌پیکر ه نظامي، دیوان ه شمس، تنها چند نمؤنه اند) وة هرگز با هيچ دشواري وة استثنا اي رؤبه‌رؤ نه شده ام، وة لي، الويییت ه ما نيست. الويييت ه امرؤز ه فارسي در بهسازي ی‌ه خطط وْ نوشتار ه مؤجود است. اگر مانع‌ها ی‌ه سيیاسي را هم نةديده به گيريم، بي داشتن ه دبيره اي کامل وة دستور ي جاافتاده وْ بي‌نقص، تغییر ه خطط سردرگمي ی‌ه بزرگ ي به وجود مي آورد، وة نتيجه آن به دموْکراسي ی‌ه جهان ه سومي خاهد ماند. برا ی‌ه هر کار ي زمينه ی‌ه آن باید از پيش فراهم باشد.

به الفبا ی‌ه لاتين به‌ديد ه یک خطط ه کمکي، برا ی‌ه کاربردها ی‌ه علمي، باید نگريست.

کمبودها ی‌ه کنوني ی‌ه زبان دو دسته اند: 1) کاستي‌ها ی‌ه الفبا‌ئي، 2) کاستيها ی‌ه نوشتاري وة دستوري.

1) در الفبا اين بهسازي‌ها پيش‌بيني‌پذير اند:

- حذف ه واو ناخانا،

- حذف ه تنوينها،

- حذف ه تشديد،

- حذف ه الف ه کؤتاه،

- حذف ه نشانه ی‌ه سکؤن،

- نوشتن ه کسره در پایان ه واژه وة پس از حرف‌ها ی‌ه "د، ذ، ر،ز، و" با نويسه ی‌ه "ه/ـه" (مانند هده‌ل

- نوشتن ه کسره پس از حرف‌ها ی‌ه "ب، پ، ت، ث، ج، ح، چ، خ، س، ش، ص، ض، ط، ظ، ع، غ، ف، ق، ک،گ، ل، م، ن، هـ، ی" با نويسه ی‌ه "ـِ" (کـِتاب، شـِن).

- نوشتن ه صدا ی‌ه /a/ همانند ه دوْ موًرد ه پيش‌گفته‌شده با نويسه ی‌ه "ة/ـة" وة "ـَ" (نة، مة، نـَم، صـَبر)،

- نوشتن ه صدا ی‌ه /o/ با آوردن ه نشانه ی‌ه سـُکؤن رؤ ی‌‌ه "وْ"،

- نوشتن ه صدا ی‌ه /u/ با "ؤ"،

- نوشتن ه صدا ی‌ه /ow/ با آوردن ه نشانه ی‌ه تنوين نصب، یا تشديد رؤ ی‌‌ه "وً"،

- نوشتن ه صدا ی‌ه /y/ با "یـ/ی"،

- نوشتن ه صدا ی‌ه /i/ با حرف ي جدا از "یـ/ی" (در حال ه حاضر، /‌i/ یه تنها را مي شود با "ي" نوشت)،

- ساماندهي ی‌ه همزه، وة نوشتن آن همه‌ جا به ريخت ه "ئـ/ئ"، حتتا در آغاز واژه، وة حذف ه کلاه ه "آ".

بهگرداني‌ها ی‌ه یادشده نة مي تواند، وة نة باید در یک گام پياده شود. گام ه اوول را، که بي‌نيیاز از هر گؤنه تغييرها ی‌ه زيربنائي-ست – مانند ه موًردها ی‌ه حذفي، در-زنجيره-ی‌ه-خط‌-آمدن ه واکه‌ها ی‌ه کؤتاه، ... -، مي توان از هم‌اکنؤن آغاز کرد. (من در اين نوشتار اين دگرسازي را اعمال کرده ام تا خاننده‌گان ه گرامي خوْد داوري کنند، که چهره ی‌ه خطط تغیير ه معناداري پيدا نة کرده است.

در گام ه دوم، به زيرساخت ه لازم، برا ی‌ه نويسه‌ها ی‌ه تازه‌وارد، ‌نيیاز است.

گام ه سوم با ريزش ه آهسته ووْ پيوسته ی‌ه واژه‌ها ئي که دارا ی‌ه حرف‌ها ی‌ه "ث، ذ، ص،ض، ط، ظ، ع، [غ]، ق" آغاز مي شوند شرؤع مي شود، وة تا جا اي ادامه مي یابد که، فراواني آن‌ها به حدد ي به رسد، که نوشتن ه آنها با املا ی‌ه نوً حسساسيیت ي بر نة ی-انگيزد.

2) ساماندهي ی‌ه نوشتاري

در اينجا، نيیاز است تعريف ه جامع وة مانع ي برا ی‌ه واژه داشته باشيم، تا به توان مرزها ی‌ه آن را به‌دققت، مشخخص کرد.

واژه یک یکا ی‌ه معنائي-ست، که دارا ی‌ه تنها یک نقش‌ ه دستوري در جمله است، وة از نظر ه آوائي در حالت ه واژگاني یک تکيه دارد که همواره بر هجا ی‌ه پایاني ی‌ه آن فرود مي آید. (تکیه ی‌ه واژه را نة باید با تکيه ی‌ه جمله (intonation) اشتباه گرفته شود، اتفاق ي که، بدبختانه، زیاد رخ مي دهد.).

پس، با اين تعريف:

- "کسره ی‌ه اضافه" یک واژه است، همانند ه "وْ" در عبارت ه " من وْ شما"، که از نظر ه آوائي، با واژه پيش از خوْد در هم مي آميزد،

- حرف‌ها ی‌ه ميیانجي هميشه، باید نوشته شوند (ما [و]وْ شما، خانه [ئ]ي، بي [ی]ـامد)،

- "ي" ی‌ه نکره جدا نوشته مي شود (کتابي = bookish، کتاب-ي/کتاب ي = a book

- همه ی‌ه سرفعل‌ها (مي، همي، نة، مة، به) باید جدا نوشته شوند، زيرا هر کدام یک واژه ی‌ه مستقلل اند،

- همه ضميرها باید جدا نوشته شوند، (کتابت = نوشتن، کتاب-ت/کتاب ةت = کتاب ه توْ)

- صيغه‌ها ی‌ه فعل ه استن "ام، ات، اي، ايم، ايد، اند" باید جدا نوشته شوند (بي همزه: ةم، ةت، ي، يم، يد، ةند)،

- مصدرها، هر چند بلند، یک واژه اند، وة باید سره‌هم نوشته شوند (جابه‌جاگذاشتن، درهم‌برهم‌شدن، تته‌پته‌کردن)،

- نام‌ها ی‌ه مصدري وة افزؤده‌ئي نيز چُنين اند (عرؤس‌وْدامادي، شهري‌ی‌وْرؤستائي)،

- "تعريف ه واژه" مي تواند پایانه‌ها ی‌ه صرفي را نيز (که بيشتر نقش ه ضمير بازي مي کنند)، دربر گيرد (مي خاهـ ةم به رَو ةم)،

- در حالت ه صرفي، فعل‌ها شکفته مي شوند (درهم‌وْبرهم ريخته شده بؤد ةند)،

- ضميرها ی‌ه دولایه باید جدا نوشته شوند (گفتمت > گفت-ةم-ةت > گفت ةم ةت).

وة نيز، زبان نيییاز دارد که ويراسته ووْ پيراسته شود. برا ی‌ه اين کار باید:

- کاربرد ه فعلها ی‌ه کمکي، تا آنجا که شدني-ست، محدود شود، وة فعل‌سازي با مصدر ه "-یدن" رواج یابد،

- از به‌کاربردن ه جمع‌ها وة عبارت‌ها ی‌ه عربي (ممنوع‌الورؤد) پرهيز شود، وة به فارسي برگردانده شوند (ورودممنؤع)،

- "ه" پایاني در ترکيب هرگز، حذف نة شود (بایسته‌گي، طلبه‌گي، بنده‌گان)، وة نوشتار، همه جا، پيرو ه خانش باشد،

- دو حرف ه "ی" وة "ي"، هرجا با هم مي آیند، هر دوْ نوشته شوند (بي[ی]ـابان، ني[ی]ـاز)،

- تلفظ ه درست ه هر واژه از سو ی‌ه متوليیان وة دانشمندان ه واژه‌شناس، برا ی‌ه هر دوًره ی‌ه زماني، تعريف وة ضبط شود.

اين بخش نيز باید گام به گام، امما، پيوسته ووْ آهسته به فرجام به رسد.

 

2 پاسخ

+1 تراز
از سوی (4,357 تراز)
ویراست در از سوی

اندر نویسمان آواییک همه ی واجان باید نماده و آشکار ببوند. شما واکگان را به دو شیوه مینمایانید. با شیوه ی زیر و زبرنویسی واکگان ناآشکار میمانند. چون زیر و زبر را نمیَفزایید.
«کسره اضافه» واژه نیست.
فرانامان پیوسته هراینه بایند پیوسته نوشته ببوند.
پیشوندان کارواژه‌ایک هراینه (حتمن) بایند پیوسته نوشته ببوند اگرنه دیگر پیشوند نخواهند بود. چون آنان نقش پیشوند را دارند نه واژه.
کارواژه ی «استن، هستن» نداریم. «ام ای است ایم اید اند» همه صیغگان کارواژه ی بودن (یا اَه کهن اند). و بایند مانند دیگر کارواژگان جدا نوشته ببوند.
گروهواژگان مصدریک به هم پیوسته یا نزدیک به هم اند به جز کارواژه ی انجامیک آن.
«شهریک و روستایک» نه مصدر بیک گواش آمیزه‌ایک (صفت مرکب) است و بایند جدا از هم بودن یا میان آنان کَشکَچَه kašakca (خط تیره) آید.
زوان پارسیک همزه ندارد و دیگرگونه نوشتن واژگان اربیک کوشش-ی پوچ است.

0
از سوی
ویراست در

 

یاداوري: اين پاسخ با دبيره ی‌ه بهسازي‌شده نوشته شده است. اگر مشکل ي در خانش داريد یاداوري کنيد، تا آن را به روش ه سنتتي بازنويسي کنم.

 

دوْرؤد بـَر شـُما، وة سـِپاس اةز تـَوةججه ه‌تان،

دوْريختي‌بۉدةن ه واکه‌ها ی‌ه کؤتاهـ

آن چه شـُما مي گوئيد دةر راجمان ي آرماني دوْروْست است؛ اةمما، آماج وْ هـَدةف به‌هسازي-ست، نة آرمان‌سازي. به گفته ی‌ه ديگـَر، رةسيدن ه گام‌به‌گام به آرمان است، وة نة جـَهـِش‌وار. سـَنگ ه بـُزوْرگ نـِشانه ی‌ه نة‌زةدةن است. هـَدةف ه ديگر اين اةست که ده‌گـَرگؤني ی‌ه ژةرف ي دةر نـِوه‌شتار روْخ نة ده‌هـَد که، باعـِث ه رةمـِش شـَوةد.

آن چه دةر موًره‌د ه واکه ی‌ه کؤتاهـ آوةرده شـُده زير وْ زه‌بـَرنـِويسي ني-ست، بـَل که، واج‌نـِويسي-ست. نـِگاه کـُنيد به شـِکل‌ها ی‌ه زير:

"بـَست، پـَس، سـَنگ، چـَنگ" دوْروْست است، نة "بَست، پَس، سَنگ، چـَنگ". دةر اينجا واج ه "ـَ" خوْدايستا-ست، سـَربار ه واج ي ديگر ني-ست. بایـَد نـِوه‌شته شـَوةد، وة حـَذف‌شـُدةني ني-ست.

اةمما، مي پـَذيرةم، که آرماني آن است که، ريخت ه /a/، یعني "ة - ـة - ـَ" به یـِک ديس دةر آیـَد. چـُنين چيز ي مي مانـَد برا ی‌ه گام ه سـِپـَسين. هـَمچـُنين، کـِليد ي ويژه بـَرا ی‌ه نـِوشتن آن، دةر صَفحه‌کـِليد، بایـَد ديده شـَوةد.

اةگَر آن چه مـَن پيش‌ کـِشيده اةم اةلـِفبا را سد-در-سد آوائيک نة مي کـُنـَد، اةمما، بـُسیار به آن نـَزديک مي شـَويم، وة آن را دةست‌یافتـَني‌تـَر مي یابيم.

بـَرا ی‌ه کامـِل‌شدن چـَند گام‌  مي مانـَد، که بایـَد پـِیمؤده شـَوةند؛ اةز آن جـُمله:

- کاهـِش ه واژه‌ها ئي که دةر آن‌ها واج‌ها ی‌ه "ث، ح، ذ، ص، ض، ط، ظ، ع، غ (با سـَرچـِشمه ی‌ه عـَرةبي، عـَرةبيده‌شـُده، وة تـُرکي)، وة هـَمزه ی‌ه ايستا، تا آنحا که فـَراواني ی‌ه واح‌ها ی‌ه یادشـُده به آن پایه به رةسـَد که تـَراديسي ی‌ه آن‌ها حـَسساسيیـَت ي بر نة ی-ةنگيزةد،

- به‌هسازي ی‌ه ريختي (گرافيکي) ی‌وْ گـُزينـِش ه تـَنها یـِک (شایـَد دوْ : مـِهدیس – کـِهديس) ديس بـَرا ی‌ه هـَر واج‌.

 

دوْشکل‌ي‌بۊدن ه واج‌ها، اةلبـَتته که یـِک آک است، اةمما، نة آن قـَدر بـُزوْرگ که نة تـَوان، بـَرا ی‌ه مـُددت ي، آن را پـَذيروْفت.

کـَسره ی‌ه اه‌ضافه

"ه" هـَمانـَند ه "وْ" یـِک واژه است. اةگـَر مي تـَوان نـِوه‌شت " ماووْ شـُما، منوْ اۉ، روْستـَموْ سـُهراب" نـِوه‌شتـَن ه چـَسپيده ی‌ه "کـِتابِ‌ مـَن/کـِتابه مـَن" هـَم دوْروْست است. واژه‌ها ئي مانـَند ه (ه، و، ي، ا، ...) هـَر گاهـ تـَنها شـَوةند، واج ي ميیانجي آن‌ها را هـَمراهي مي کـُنـَد، تا خانده شـَوةند. اين واج مي تـَوانـَد واپـَسين واج ه واژه ی‌ه پيشين باشـَد.

ketab e man چـُنين بـَخش مي شـَوةد: ke.tâ.b e. man.، یـَعني واج ه تـَنها ی‌ه "e"، "b" را اةز "ketab" وام گـِره‌فته است، تا خانده شـَوةد. هـَمچـُنين است: Rostam o Sohrâb که به ros.ta.m o. soh.râb بـَخش مي شـَوةد.

پـَس، داريم: (آ/ئ‌ا، ئ‌و‌ْ /اوْ /ووْ /ی‌وْ ، ئ‌ي/اي/ی‌ي، اه/ ئ‌ه/ی‌ه/وه، ...).

پيشایـَندها ی‌ه فـِعلي

پيشایـَندها به چـَند دةليل بایـَد جـُدا نـِوه‌شته شـَوةند:

- نـَخـُست اين که، اةز ديد ه آوائي، خوْدايستا (مـُستـَقـِل) هـَست اةند، زيرا، هـَر کـُدام یـِک تـِکيه دارةند.

- دوْووْم اين که، پيشوةند ني-ست اةند،

- سـِووْم اين که، اةز ديد ه دةستؤري ی‌وْ بافتاري (نـَحوي)، شـِناوةر اةند: هـَمي رةفت>> رةفت هـَمي، مي نة گـُفتـَم >> نة مي گـُفتـَم، اين نة سؤدمـَند است>> اين سؤدمـَند ني-ست.

- چاروْم اين که، هـَر واژه، دةر جـُمله، یـِک نـَقش ه دةستؤري بازي مي کـُنـَد، وة آميخته‌گي ی‌ه آن‌ها دوْروْست ني-ست.

- سؤد ه کـِناري ی‌ه جـُدانـِويسي آن است که، اةز ده‌رازا ی‌ه واژه کاسته مي شـَوةد، وة دةریافت ه آن را آسان مي کـُنـَد: به اين جـُمله به‌ نگـَريد: بایـَد تا کـُنؤن مي رةفته بؤده باش اةم.

بایـَد (فـِعل ه اةمري) تا کـُنؤن (قـِيد) مي (نـِشانگـَر ه پـِيوسته‌گي ی‌ه کـُنش یا حالـَت) رةفته (اسم ه مفعول رةفتـَن) بؤده (اسم ه مـَفعؤل ه بۉدةن) باش (ريشه یا سـِتاک ه بۉدةن) اةم (ضـَمير یا جانـِشين ه نام). هـَمان گؤنه که مي بينيد، هـَر کـُدام اةز عـُنصـُرها ی‌ه دةستؤري یـِک نـَقش را بازي مي کـُنـَند، و باید جـُداسازي شوند. دةر پارسي ما صـَرف نة داريم، مـَگـَر برا ی‌ه، فـِعل، آن هـَم  بـَرا یه زمان وة نـَمؤد (وة نة بـَرا ی‌ه کـَس):

خاهـ ةم  گـُفت

خاهـ ي  گـُفت

خاهـ ةد گـُفت

...

فـِعل ه کـُمـَکي + ضمير  ه همراه (وة نة پـِیوةسته) + ريشه ه فـِعل ه اةصلي

کارواژه ی‌ه اةستن، هـَستن ،بؤدةن

بـِسیار ي اةز دانـِشمـَندان ه زةبان ميیان ه اين کاواژه‌ها جـُدائي مي اةندازةند، وة بـَرا ی‌ه نـِمؤنه مي گؤیـَند، "مـَن اةم" با "مـَن هـَست اةم" فـَرق مي کـُنـَند. یـِکـُمي را، به اةنگـِليسي، مي شـَوةد گـُفت (I am) وة دوْووْمي را (I am present).

مـَن چـَندان مـُشکل ي با اين کارواژه‌ها نة دارةم.

دةر موًره‌د ه پـِيوةسته وْ گـُسـَسته‌نـِويسي ی ه صـِفت‌ها یا مصدرها ی‌ه هـَمنـِهـ، هـَم، تـَفاووْت ه ديدگاهـ ووْجؤد دارةد، که به نـِگـَر ه مـَن چـَندان جـِددي ني-ست. مي شـَوةد گـُفت: مـَرکـَز ه «فـَرهـَنگي-وةرزه‌شي» یا «فـَرهـَنگي – وةرزه‌شي». یـِکـُمي با پـِيوةندخـَط، وة دوْووْمي با خـَط‌فاصـِله.

 هـَمزه دةر پارسي

زةبان ه پارسي، هـَمانـَند ه ديگـَر زةبانها یه هـِند وْ ارؤپائي هـَمزه ی‌ه نـَرم یا آغازين (دةر آغاز ه بـَخش، نة واژه) دارةد. اةز آنجا که شيوه ی‌ه نـِوشتار ه ما دوْنباله‌روً ه نـِگاره‌ش ه عـَرةبي-ست، دةر پارسي هـَمزه ی‌ آغازين نـِوه‌شته مي شـَوةد. دةر زةبان‌ها ی‌ه ديگر گاه ي آن را، دةر ميیان ه واژه نـِشان مي ده‌هـَند:

Rafaël, Israël, Porte Saïde, Emanuël, naïf, Anaïs, Pantéa …

 وة لي هـَرگـِز دةر آغاز ه واژه نة مي نـِويسـَند، گـَر چه دةر نـِگاره‌ش ه فوْنوْتيک آن را با نـُماد ه «» نشان داده مي شـَوةد، که به اه‌نگـِليسي به آن  showa گـُفته مي شـَوةد.

ما هـَم، وةخت ي زةبان ه پارسي را به دةبيره ی‌ه روميیائي مي نـِويسيم، آن را نةديده مي گيريم :

Âsiya, abr, Ehsân, Irân.

حـَتتا دةر عـَربي هـَم چـُنين مي کـُنـَند: علي‌، عالي، الله، إبراهيم، عيسي

Ali, aali, Allah, Ibrahim, Isa

شایـَد، دةر فارسي هـَم، با دةبيره ی‌ه به‌هسازي‌شده به شـَوةد آن را حـَذف کـَرد.

 

شاد باشيد!

 

 

+1
از سوی (4,357 تراز)
کوشش شما برای بهتر کردن نویسمان بیشتر بر شالده ی زوانشناسی ی گواششیک (توصیفی) است بژ کوشش من بر شالده ی زوانشناسی ی فرمایشیک (تجویزی). اَی نخست هَند یا قاعده را میسازیم سپس بر شالده ی آن به دیگر گامگان میپردازیم. نویسمان نو نیز بر شالده ی هندان نو است نه زوان ناپالوده و ناسره ی پیشین.
همزه با Schwa برابر نیست. همزه با نشانه ی پرسش بیخجک نماده بِبَوَد.

–1
از سوی

شاید حق با شما باشد؛ امما، نشانه ی‌ه «ʔ» برا ی‌ه Glottal stop یا همزه ی‌ه بن ه حلقي-ست.

در فارسي  نشانه ی‌ه همزه ی‌ه نرم (مول) «» است، و همزه ی‌ه سخت «ʔ».

Schwa /ə/ 

The Gloʔal Whaʔ

although [ʔɔːðəʊ]   go over [gəʊ ʔəʊvə]   reentry [riːʔentri]

موردها ی‌ه بالا از نشاني ی‌ه زير گرفته شده  است.

https://pronunciationstudio.com

 برنامه‌ريزي ی‌ه زباني زمان ي چاره‌ساز است که:

1- خاست ه توده ی‌ه مردم باشد،

2- ازپشتيباني ی‌ه سيیاسي برخوردار باشد،

3- از سو ی‌ه نخبه‌گان پشتيباني شود،

4- محدود باشد.

چنين تلاش ي پيشتر از سو ی‌ه شادروان کسروي شده، که گر چه، بر روند ه بهسازي ی‌ه زبان اثر داشته، امما، خاسته ی‌ه وي براورده نة شده است.

با همه ی‌ه اين، من کوشش شما را در اين راه ارج مي نهم.

+1
از سوی (4,357 تراز)
ویراست در از سوی

نمیدانم چرا شما واکه ی بیرنگ یا شوا را همزه مینامید. این واکه اندر زوانان ایرانیک باستان بوده است و اندر زوانان ایرانیک نو نیز اندر کردیک هست. پارسیک نو نه همزه ی نرم (به گفته ی شما) را دارد نه سخت.

درستانه میگوید، بژ ما میکوشیم تا سپس توده ی مردم و کسان برگزیده (نخبگان) و کسان سیاستگار فرازبسته ی زوان پالوده ببوند.

–1
از سوی
ویراست در

 چه به خاهيم زبان ي نۊ در اندازيم  و چه به خاهيم زبان ه کنوني را بهسازي کنيم از دو چيز ناگزير ايم:

1- داشتن ه دبيره اي با یک واج (grapheme) دربرابر ه یک آوا (phone

2- شيوه ی‌ه نگارش ه استانده.

در مورد ه دبيره، آن چه مهم است، اين است که، هيچ آوا ئي تا زمان ‌ي که در زبان رواج دارد، بي‌نويسه نة ماند.

در مورد ه شيوه ی‌ه نوشتار، آن چه مهم است اين است که، یکا ی‌ه نويسش باید بر واژه استوار باشد. برا ی‌ه نمونه: "نمیَفزایید" را اگر یک یکا یه نوشتاري به گيريم، و چم آن را در واژه‌نامه‌ها جستجو کنيم، در هيچ واژه‌نامه اي آن را نة مي یابيم. اکنون، آن را به سه/چار واژه ی‌ه جدا مي شکنيم، خاهيم داشت: نة مي افزایید (افزا ايد)، همه ی‌ه آن‌ها در فرهنگ‌ها یافته مي شوند. افزون بر اين، کرانمندي ی‌ه واژه را زير ه پا نة گذاشته ايم. در هوش ه مصنوعي (وير ه ساخته‌گي) وة پردازش ه رایانه اي، به‌ويژه، تراديسي ی‌ه سدا به نوشته، و به‌وارونه نيز، اين ساختار بسیار کارساز خاهد بود.

نمیدانم چرا شما واکه ی بیرنگ یا شوا را همزه مینامید. این واکه اندر زوانان ایرانیک باستان بوده است و اندر زوانان ایرانیک نو نیز اندر کردیک هست.

شما به گوئيد، نام ه زبانشناسي ی‌ه اين آوا چي-ست، وة نشانه ی‌ه واجي ی‌ه آن کدام است؟

من دوست دارم، در این باره، بيشتر به خانم، وة پژوهش کنم.

پارسیک نو نه همزه ی نرم (به گفته ی شما) را دارد نه سخت

امما همزه، بر پایه ی‌ه گفته ی‌ه استاد بهمنیار، دو گونه است ، مُلیّن (نرم)، و بن‌ه‌حلقي یا تهوع‌آور (سخت) یا همان ‌glottal stop که برا ی‌ه پارسي‌زبانان واگوئي ی‌ه آن دشوار است. ايشان بر اين باور اند که همزه ی‌ه پارسي تنها در آغاز ه واژه پيدا مي شود، وة هر آن چه در ميیان ه واژه است یا عربي-ست، یا اشتباه. (ن‌ک: بهمنیار احمد، خطابه ی ورودی به فرهنگستان، پيوست لغتنامه ی دهخدا)

محمدعلي حقشناس هم، چار گونه همزه را در پارسي نام مي بَرد، وة در زبانشناسي آن‌ها را با نويسه‌ها ی‌ه گوناگون ه آوائيک نشان مي دهد، وة بر اين باور است که، از ديد واجي، مي توان آن‌ها را دوبه‌دو یا هر چارتا ی‌ه آن‌ها را هماوا (allophone) دانست. (ن‌ک: همزه در زبان و خط فارسي- علیمحمد حق شناس - مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم ۱۳۷۴ شماره ۹ و ۱۰).

نکته: من بر اين باور ام که همزه ی‌ه پارسي در ميیان ه واژه هم مي آید. "دارائي" و "نائين" را اگر dârâï وة Nâïn واگوئي کنيم همزه دارند، و اگر dârâyi وة Nâyin واگوئي کنيم همزه نة دارند.

اين نوشته (در باره ی‌ه همزه) هم، سودمند است.

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%85%D8%B2%D9%87 

 

+1
از سوی (4,357 تراز)
هنگام-ی که با نویسمان-ی جز نویسمان اربیک مینویسیم دیگر چیز-ی به نام همزه نخواهد بودن. زوان پارسیک شش واکه دارد (اندر بنیاد 8 تا). باییم به جای همزه از واکه سخن گفتن. و اگر همزه، پادواکه (همخوان) است که اندر میان پادواکگان پارسیک نیست. و شاید برخ-ی آن را همچون واجگونه allophone بر زبان آورند.
هنگام درنجش واکه هیچ نیاز-ی به پادواکه نیست. بژ برای درنجش پادواکگان به یک واکه نیازمند ایم. واکگان به تنهایی بر زبان آیند و نیاز به افزودن پادواکگان (همزه و عین و هر واج یا پادواکه-ای مانند آن) به آغاز آنان نیست.
و نمونه‌وار واژه ی omid با واکه آغازیده است نه هیچ پادواکه-ای و هیچ نیاز-ی به افزودن پادواکه ندارد.
–1
از سوی

شما درست مي گوئيد، در نوشتن ه پارسي ی‌ه سره به مول نيیاز نيست، اگر آن را به دبيره ی‌ه روميیائي به نويسيم.

Espâhân andiše, Irân, ostân, Urmazd, Buin-zahrâ, Kuin, Sâindeĵ, ruin, Nain, jâhâ i, Panteâ, pâin,…

حتتا، واژهها اي مانند ه "قرآن" و "سرعين" هم مي توان نوشت: Qor’ān, sar’in تا "قـُران" و "سرين" خانده نة شوند. اگر هم به نويسيم Qorãn, sarïn باز هم، دو نويسه ی‌ه «ã» وة «ï» مي توانند واج‌ها ی‌ه دبيره به شمار نة ی‌ایند. از اين فراتر، مي شود اين گونه واژه‌ها را، که شمار ه آن‌ها کم است، جایگزين کرد.

امما، دو مطلب مي ماند:

1) ما از زبان ه پارسي ی‌ه موجود سخن مي گوئيم، که در آن هنوز وام‌واژه‌ها ی‌ه فراواني وجود دارند، که بيرون‌ريختن ه آن‌ها به اين ساده‌گي‌ها ني-ست. برخ ي از اين واژه‌ها دارا ی‌ه ع یا همزه ی‌ه ايستا هستند، که باید، در لانين‌نويسي، نشان ي برا ی‌ه خانش ه درست ه آن‌ها داشته باشيم.

2) از ديدگاه ي کنشگرایانه، گر چه پذيرفتني وة سودمند است که مول را نة نويسيم، امما از ديد ه زبانشناسي، ناديده‌گرفتن ه آن شدني نيست. بر پایه ی‌ه ساختار ه واجي ی‌ه زبان ه پارسي، بخش (هجا) از ديسول (فرمول) ه CV(C)(C)[C] پيروي مي کند. یعني، هيچ هجا اي نة مي تواند با واکه آغاز شود.

با اين همه، ما در زبان ه پارسي ی‌ه دري و زبان ه استانده ی‌ه کنوني، وة نيز، در شاخه‌ها ی‌ه پارسي ی‌ه افغانستاني ی‌وْ تاجيکستاني مۉل داريم. چرا باید پافشاري کنيم که آن را از زبان به رانيم. همان گونه که، به وارونه نة باید عمل کنيم، وة «xv»، «ذ» ووْ «ث» که از پهلوانيگ و دري به ما نة رسيده را به زبان بر گردانيم. 

+2 تراز
از سوی (164 تراز)

د...

من که خود را ناچیز مردمکی در دنیای زوان و ادب پارسی می‌دانم هم می‌دانم شما و دیگر شمایان به دنبال چه هستید، چه رسد به بزرگان و سپیدمویان این عرصه که در پاسداری و نگهبانی از زوان پارسی برابر اینچنین نیرنگ‌ها و یورش‌هایی جان گران پیر نموده‌اند!
در بخش دیدگاه‌ها، نوشتاری را نمونه آورده‌اید و گفته‌اید که بخوانیم، سپس هر جای آن اگر ناخوانا و گنگ بود بگوییم.
ای کاش انجمن ویژگی فرستادن پیام آوایی را هم داشت که اگر چنین بود، همه نوشتارهای‌تان را (رُسْؤانامِة) می‌کردم! [اگر برای خواندن واژه درون کمانک دچار سختی شدید،بفروایید تا راهنمایی کنم!].

«همچنان، جای دارد از بزرگوار ВОСПУҲР برای آموزش‌های ارزشمندشان سپاسگزار باشیم»

گفتمان های پیشنهادی

+1 تراز
1 پاسخ
+2 تراز
13 پاسخ
+2 تراز
2 پاسخ
آغاز گفتمان مارس 13, 2016 در زبان و گویش از سوی ورجاوند (926 تراز)
+3 تراز
0 پاسخ
آغاز گفتمان ژوئیه 23, 2023 در نویسمان از سوی takug (2,031 تراز)
+3 تراز
1 پاسخ
...